barbarous

/ˈbɑːrbərəs//ˈbɑːbərəs/

معنی: بیگانه، وحشی، غیر مصطلح، بی تربیت
معانی دیگر: (در اصل) بیگانه (غیر یونانی، غیر رومی، غیر مسیحی)، عجمی، بربری، بی تمدن، سنگدل، بی رحم، ستمکار، ظالم، بی فرهنگ، بی معرفت، خشن و نفهم، (از نظر صدا) گوشخراش

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: barbarously (adv.), barbarousness (n.)
(1) تعریف: brutal; cruel.
مترادف: barbaric, brutal, cruel, savage, wild
متضاد: civilized, clement
مشابه: atrocious, barbarian, beastly, brute, brutish, coarse, cross, ferocious, fierce, inhuman, outrageous, pitiless, ruthless, truculent, uncouth, vicious

- He would never emotionally recover from the barbarous treatment he received as a prisoner of war.
[ترجمه گوگل] او هرگز از نظر عاطفی از رفتار وحشیانه ای که به عنوان اسیر جنگی با او شد، بهبود نمی یابد
[ترجمه ترگمان] او هرگز از رفتار وحشیانه ای که به عنوان اسیر جنگی به دست آورده بود، رهایی نمی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: crude; uncivilized.
مترادف: barbaric, coarse, crude, uncivilized, unrefined, vulgar
متضاد: civilized
مشابه: barbarian, boorish, ill-mannered, inhuman, rude, savage, uncouth, unpolished, wild

- Introducing her fiance to her old friends, she was suddenly embarrassed by his barbarous manners.
[ترجمه گوگل] او با معرفی نامزدش به دوستان قدیمی‌اش، ناگهان از رفتار وحشیانه او شرمنده شد
[ترجمه ترگمان] با معرفی نامزدش به دوستان سابقش، ناگهان از رفتار وحشیانه او شرمنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: violating accepted word usage.
مشابه: alien, incorrect, nonstandard, ungrammatical, vernacular, vulgar

- Some strict grammarians still consider the use of "hopefully" barbarous when used as in the sentence "Hopefully, it won't rain on the day of the wedding."
[ترجمه گوگل] برخی از دستور زبان‌های سخت‌گیر همچنان استفاده از «امیدوارم» را وقتی مانند جمله «امیدوارم در روز عروسی باران نبارد» استفاده می‌کنند وحشیانه می‌دانند
[ترجمه ترگمان] برخی دستور زبان strict هنوز استفاده از \"امیدوارانه\" را در هنگام استفاده در جمله \"امید\" در نظر می گیرند، اما در روز عروسی باران نخواهد بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the romans called others' customs barbarous
رومی ها رسوم دیگران را بربری می خواندند.

2. It was barbarous to treat prisoners in that manner.
[ترجمه گوگل]رفتار با زندانیان به این شکل وحشیانه بود
[ترجمه ترگمان]با این رفتار زندانی ها خیلی وحشیانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His murder was an outrageous and barbarous act.
[ترجمه گوگل]قتل او اقدامی ظالمانه و وحشیانه بود
[ترجمه ترگمان]قتل او یک عمل وحشیانه و وحشیانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is barbarous to call at 5 a. m.
[ترجمه گوگل]وحشیانه است که در ساعت 5 تماس بگیرید متر
[ترجمه ترگمان]زنگ زدن به ساعت پنج خیلی وحشیانه است ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He thought the poetry of Whitman barbarous.
[ترجمه گوگل]او شعر ویتمن را وحشیانه می دانست
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که شعر ویتمن barbarous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How can they forgive such barbarous behaviour?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانند چنین رفتار وحشیانه ای را ببخشند؟
[ترجمه ترگمان]آن ها چگونه می توانند چنین رفتار وحشیانه ای را ببخشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were guilty of the most barbarous and inhuman atrocities.
[ترجمه گوگل]آنها مرتکب وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین جنایات بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در the وحشیانه و غیرانسانی دست و پنجه نرم می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The barbarous soldiers ravished the country women.
[ترجمه گوگل]سربازان وحشی زنان روستایی را به ستوه آوردند
[ترجمه ترگمان]سربازان وحشی زنان کشور را از خود بی خود کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Of course we live in less barbarous times.
[ترجمه گوگل]البته ما در دوران کمتر وحشیانه ای زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]البته ما در زمان های کم تر وحشیانه زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It might well be barbarous on either side of the jeweled door.
[ترجمه گوگل]ممکن است در هر دو طرف درب نگین دار وحشیانه باشد
[ترجمه ترگمان]شاید در دو طرف در جواهر نشان وحشی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many early child-rearing practices were barbarous by modern standards.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شیوه های تربیت کودک اولیه بر اساس استانداردهای مدرن وحشیانه بودند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شیوه های پرورش کودکان در دوران ابتدایی توسط استانداردهای مدرن وحشیانه عمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She'd heard sickening tales of barbarous Gestapo torture, and of prisoners who were never seen again.
[ترجمه گوگل]او داستان های بیمارگونه ای از شکنجه های وحشیانه گشتاپو و زندانیانی شنیده بود که دیگر هرگز دیده نشدند
[ترجمه ترگمان]او داستان های sickening نسبت به گشتاپو و زندانی ها را که هرگز دوباره ندیده بودند، شنیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was barbarous to be happy when Edmund was suffering.
[ترجمه گوگل]وقتی ادموند در رنج بود خوشحال بودن وحشیانه بود
[ترجمه ترگمان]وقتی ادموند رنج می برد وحشیانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All of the barbarous conquerors have been apt to carry matters with a high hand.
[ترجمه گوگل]همه فاتحان وحشی مستعد این بوده اند که امور را با دست بلند انجام دهند
[ترجمه ترگمان]همه of وحشیانه می توانند با یک دست بزرگ همه چیز را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Why are such beautiful things confined to such barbarous countries?
[ترجمه گوگل]چرا چنین چیزهای زیبا محدود به چنین کشورهای وحشی است؟
[ترجمه ترگمان]چرا این چیزهای زیبا به این کشورهای وحشی محدود می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیگانه (صفت)
alien, foreign, strange, exotic, unfamiliar, oversea, only, barbarous, barbarian, peregrine

وحشی (صفت)
gross, unshaped, unshapen, anthropophagous, wild, savage, ferocious, barbaric, brutal, saracen, barbarous, feral, gothic, uncivil, undaunted, ferae naturae, ferine, hare-brained, uncivilized, rambunctious, ungovernable, manlike, ruttish, truculent, wilding

غیر مصطلح (صفت)
archaic, barbarous, unvocal

بی تربیت (صفت)
gross, randy, barbarous, impolite, uncivil, bearish, churlish, caddish, chuffy, half-bred, underbred, ill-bred, ill-mannered, lowbred

انگلیسی به انگلیسی

• cruel, savage; primitive, uncivilized, crude
something that is barbarous is rough and uncivilized, or very cruel.

پیشنهاد کاربران

1. وحشی. سبع 2. وحشیانه. توام با وحشیگری 3. ظالم. بی رحم. خشن 4. بی تمدن. بی فرهنگ 5. بی ذوق. بی شعور 6. پر از غلط 7. پر سر و صدا. جنجالی
مثال:
barbarous people
مردم وحشی و بی تمدن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : barbarity / barbarian / barbarism
✅️ صفت ( adjective ) : barbarous / barbaric / barbarian
✅️ قید ( adverb ) : barbarously / barbarically
بی فرهنگی و خلاف عرف for example, ferociously violent asctions in the cutting edge sports are barbarous.
غیرعادی، خلاف عُرف، نامتعارف
بدوی

بپرس