1. in that war, both sides were guilty of barbarity
در آن جنگ هر دو طرف دست به وحشیگری زدند.
2. The barbarity of the old regime was eventually exposed.
[ترجمه گوگل]وحشی گری رژیم قدیم سرانجام آشکار شد
[ترجمه ترگمان]وحشیگری رژیم سابق در نهایت آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It allows recovery before the barbarity, the social invasion, of the family.
[ترجمه گوگل]این امکان بهبودی را قبل از بربریت، تهاجم اجتماعی، به خانواده فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این بیماری به بهبودی قبل از وحشیگری، هجوم اجتماعی و خانواده کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Chamberlain was appalled by the barbarity of Kristallnacht, which undoubtedly helped to speed up immigration procedures.
[ترجمه گوگل]چمبرلین از وحشی گری کریستال ناخت، که بدون شک به تسریع روند مهاجرت کمک کرد، وحشت زده شد
[ترجمه ترگمان]از وحشیگری of، که بدون شک به تسریع روند مهاجرت کمک کرده بود، وحشتزده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It has often been asked how barbarity could triumph so quickly in such a high culture.
[ترجمه گوگل]اغلب این سوال مطرح شده است که چگونه بربریت در چنین فرهنگ عالی می تواند به این سرعت پیروز شود
[ترجمه ترگمان]اغلب پرسیده می شود که چگونه وحشیگری در چنین فرهنگ بالا چگونه می تواند به پیروزی برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But I do recognise barbarity and inhumanity when I see them.
[ترجمه گوگل]اما وقتی آنها را می بینم بربریت و غیرانسانی بودن را تشخیص می دهم
[ترجمه ترگمان]اما وقتی آن ها را می بینم، وحشیگری و inhumanity را تشخیص می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Rebellions were put down with appalling barbarity.
[ترجمه گوگل]شورش ها با وحشیگری وحشتناک سرکوب شدند
[ترجمه ترگمان]rebellions با وحشیگری مخوفی از پا در آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What happened in Fallujah was an act of barbarity.
[ترجمه گوگل]آنچه در فلوجه اتفاق افتاد یک عمل وحشیانه بود
[ترجمه ترگمان]اتفاقی که توی \"فلوجه\" افتاد یه جور وحشیگری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They read facts about the barbarity of the death penalty.
[ترجمه گوگل]آنها حقایقی در مورد بربریت مجازات اعدام می خوانند
[ترجمه ترگمان]آن ها واقعیت ها را در مورد وحشیگری کیفر اعدام می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This may be the most barbarity scene in the world. People can barbecue everything they want. The Colobus satanas naive eyes charge the sin.
[ترجمه گوگل]این ممکن است وحشیانه ترین صحنه در جهان باشد مردم می توانند هر چیزی را که می خواهند کباب کنند چشمان ساده لوح کلوبوس شیطان گناه را متهم می کنند
[ترجمه ترگمان]ممکن است بدترین صحنه دنیا باشد مردم می تونن هر چیزی که می خوان کباب کنن چشم Colobus به گناه متهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Everyone calls barbarity what he is not accustomed to.
[ترجمه گوگل]هرکس آن چیزی را که به آن عادت ندارد، بربریت می نامد
[ترجمه ترگمان]همه به وحشیگری می گویند که به چه چیزی عادت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Appalling acts of barbarity have displaced over 2 m people and killed about 300,000 more.
[ترجمه گوگل]اعمال وحشتناک وحشیانه بیش از 2 میلیون نفر را آواره و حدود 300000 نفر دیگر را کشته است
[ترجمه ترگمان]اقدامات وحشیانه وحشیگری باعث آواره شدن بیش از ۲ میلیون نفر و کشته شدن ۳۰۰،۰۰۰ نفر دیگر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The loyalty is the barbarity for love.
14. The pirates treated their captives with barbarity.
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی با اسیران خود با بربریت رفتار می کردند
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی با وحشیگری their را درمان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The time may well be approaching when meat eating is generally regarded as a sign of barbarity, rather than of civilisation.
[ترجمه گوگل]ممکن است زمانی نزدیک شود که خوردن گوشت به طور کلی به عنوان نشانه ای از بربریت در نظر گرفته شود تا تمدن
[ترجمه ترگمان]زمان ممکن است به خوبی نزدیک شود زمانی که خوردن گوشت عموما نشانه وحشیگری است، نه تمدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید