barbaric

/barˈbærɪk//bɑːˈbærɪk/

معنی: وحشی، وحشیانه، بربری، بی ادب
معانی دیگر: بی تمدن، بی فرهنگ، بدوی، بیرحم، ظالم، مهارنشدنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or resembling barbarians; savage; primitive; brutal.
مترادف: brutal, brutish
مشابه: barbarous, primitive, savage

- In those days, punishments for relatively small crimes could be severe and barbaric.
[ترجمه گوگل] در آن روزها، مجازات برای جنایات نسبتاً کوچک می توانست سخت و وحشیانه باشد
[ترجمه ترگمان] در آن روزها، مجازات ها برای جرائم نسبتا کوچک ممکن است خشن و وحشیانه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Surgery performed without anaesthesia seems barbaric to us now.
[ترجمه گوگل] جراحی بدون بیهوشی در حال حاضر برای ما وحشیانه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان] جراحی بدون بی هوشی به نظر ما کار وحشیانه ای نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: lacking manners or refined taste; crude.
متضاد: civilized
مشابه: barbarous, boorish, savage

- Your friends have barbaric table manners.
[ترجمه گوگل] دوستان شما آداب سفره وحشیانه دارند
[ترجمه ترگمان] دوستات ادب و رفتار وحشیانه دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. mongols and their barbaric lives
مغولان و زندگی غیر متمدن آنان

2. how can you approve of the barbaric sport of hunting?
چطور می توانی با ورزش بی رحمانه ی شکار موافق باشی ؟

3. The explorer was killed by barbaric people.
[ترجمه گوگل]کاشف توسط افراد وحشی کشته شد
[ترجمه ترگمان]کاوشگر توسط مردم بربر به قتل رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a devastating and barbaric act that defies all comprehension.
[ترجمه گوگل]این یک اقدام ویرانگر و وحشیانه است که همه درک را به چالش می کشد
[ترجمه ترگمان]این یک عمل وحشیانه و وحشیانه است که همه درک را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The way these animals are killed is barbaric.
[ترجمه گوگل]نحوه کشتن این حیوانات وحشیانه است
[ترجمه ترگمان]روشی که این حیوانات کشته می شوند وحشیانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This barbaric practice should be banned immediately.
[ترجمه گوگل]این عمل وحشیانه باید فوراً ممنوع شود
[ترجمه ترگمان]این عمل وحشیانه باید فورا ممنوع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Barbaric customs still prevail in the mountainous area.
[ترجمه گوگل]آداب و رسوم وحشیانه هنوز در منطقه کوهستانی حاکم است
[ترجمه ترگمان]گمرکات Barbaric هنوز در مناطق کوهستانی حاکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is the Buddhist practice any less barbaric?
[ترجمه گوگل]آیا عمل بودایی کمتر وحشیانه است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کار بودایی بود که کم تر وحشیانه انجام بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The river was despotic and barbaric, ruling over its subjects without mercy.
[ترجمه گوگل]رودخانه مستبد و وحشیانه بود و بدون رحم بر رعایای خود حکومت می کرد
[ترجمه ترگمان]این رودخانه مستبد و وحشی بود و بر اتباع خود حکومت می کرد بدون ترحم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is no less barbaric than killing people on a street corner.
[ترجمه گوگل]این کمتر از کشتن مردم در گوشه خیابان نیست
[ترجمه ترگمان]این کار وحشیانه تر از کشتن مردم در گوشه خیابان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This procedure, as barbaric as it is, is not done by governments.
[ترجمه گوگل]این رویه، هر چند که وحشیانه است، توسط دولت ها انجام نمی شود
[ترجمه ترگمان]این روش به همان اندازه که وحشیانه است توسط دولت ها انجام نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Barbaric, we might exclaim, how awful!
[ترجمه گوگل]وحشیانه، ممکن است فریاد بزنیم، چقدر وحشتناک!
[ترجمه ترگمان]وحشیانه فریاد می زنم: وحشیانه است، چقدر وحشتناک!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Attack and reprisal-increasingly barbaric and brutal by turn-have marked the conflict since then.
[ترجمه گوگل]حمله و انتقام جویی - که به طور فزاینده ای وحشیانه و وحشیانه به نوبت انجام می شود - از آن زمان تاکنون درگیری را مشخص کرده است
[ترجمه ترگمان]حمله و انتقام - از آن زمان به طور فزاینده ای وحشیانه و وحشیانه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most of them were from the barbaric tribes nearer the frozen Hub, which had a sort of export trade in heroes.
[ترجمه گوگل]بیشتر آنها از قبایل وحشی نزدیک به هاب یخ زده بودند که نوعی تجارت صادراتی قهرمانان داشتند
[ترجمه ترگمان]بیشتر آن ها از قبایل وحشی به the منجمد کننده نزدیک شده بودند که یک نوع تجارت صادرات در قهرمانان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وحشی (صفت)
gross, unshaped, unshapen, anthropophagous, wild, savage, ferocious, barbaric, brutal, saracen, barbarous, feral, gothic, uncivil, undaunted, ferae naturae, ferine, hare-brained, uncivilized, rambunctious, ungovernable, manlike, ruttish, truculent, wilding

وحشیانه (صفت)
barbaric

بربری (صفت)
barbaric, gothic

بی ادب (صفت)
lowly, coarse, rude, lowbrow, barbaric, impolite, irreverent, uncivil, indecorous, discourteous, brusque, plebeian, ill-bred, uncivilized, ill-mannered, irrespective, unmannered

انگلیسی به انگلیسی

• uncivilized, primitive; wild, savage, cruel, brutal
barbaric behaviour is extremely cruel.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : barbarity / barbarian / barbarism
✅️ صفت ( adjective ) : barbarous / barbaric / barbarian
✅️ قید ( adverb ) : barbarously / barbarically
barbaric, uncivilized, uncultured or uncouth
1. savagely cruel.
◀️ "he carried out barbaric acts in the name of war"
🪐 SIMILAR 🪐
cruel / brutal / barbarous / brutish / bestial / savage / vicious
...
[مشاهده متن کامل]

fierce / ferocious / wicked / nasty / ruthless / remorseless
merciless / villainous / murderous / heinous / nefarious monstrous / base / low / low - down / vile / inhuman / infernal
dark / black / black - hearted / fiendish / hellish / diabolical
ghastly / horrible
🪐 OPPOSITE 🪐
benevolent
2. primitive; unsophisticated
◀️"the barbaric splendour he found in civilizations since destroyed"
🪐 SIMILAR 🪐
uncivilized / primitive / unsophisticated / barbarous / heathen
wild / brutish / Neanderthal / barbarian / thuggish / loutish / uncouth / coarse / rough / boorish / oafish / vulgar / rude
🪐 OPPOSITE 🪐
civilized
◀️ Cartels saughter their captives in a barbaric ways, dismembering with dull ass knives

بپرس