baptismal

/bæpˈtɪzməl//bæpˈtɪzməl/

معنی: وابسته به غسل تعمید
معانی دیگر: وابسته به غسل تعمید

جمله های نمونه

1. baptismal font
سنگاب غسل تعمید

2. In place of the holy water stoup, a baptismal vessel is held above his head by John.
[ترجمه گوگل]به جای آب مقدس، یک ظرف تعمید توسط یوحنا بالای سر او نگه داشته شده است
[ترجمه ترگمان]به جای آب مقدس، یک کشتی غسل تعمید در بالای سرش جان گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Baptismal, confirmation, membership and communicant figures do not tell the whole story.
[ترجمه گوگل]غسل تعمید، تایید، عضویت و چهره های ارتباطی همه داستان را بیان نمی کنند
[ترجمه ترگمان]baptismal، تایید، عضویت و چهره های communicant کل داستان را نمی گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The doctrine of original sin and baptismal regeneration meant that an unbaptised infant could not go to heaven.
[ترجمه گوگل]آموزه گناه اصلی و بازسازی غسل تعمید به این معنی بود که یک نوزاد تعمید نیافته نمی تواند به بهشت ​​برود
[ترجمه ترگمان]عقیده گناهکاری ذاتی و تجدید حیات تعمید یافته به این معنی بود که کودک unbaptised نمی تواند به بهشت برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Four were pinned like a window above the baptismal font.
[ترجمه گوگل]چهار نفر مانند پنجره بالای غسل تعمید سنجاق شده بودند
[ترجمه ترگمان]چهار نفر مثل یک پنجره بالای حوض غسل تعمید سنجاق شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The baptismal pool was just above the choir loft.
[ترجمه گوگل]حوض غسل تعمید درست بالای اتاق کر بود
[ترجمه ترگمان] استخر baptismal بالای اتاق choir بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My baptismal name is Egaeus; that of my family I will not mention.
[ترجمه گوگل]نام غسل تعمید من اگائوس است به خانواده ام اشاره نمی کنم
[ترجمه ترگمان]اسم تعمیدی من Egaeus است و از خانواده من ذکری نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This chapel has no baptismal font.
[ترجمه گوگل]این کلیسا فاقد سنگر تعمید است
[ترجمه ترگمان] این کلیسای \"غسل تعمید\" نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Chinese baptismal class begins on April, please register with Pastor Shu.
[ترجمه گوگل]کلاس غسل تعمید چینی از آوریل آغاز می شود، لطفا با کشیش شو ثبت نام کنید
[ترجمه ترگمان]کلاس غسل تعمید چین در ماه آوریل آغاز می شود، لطفا با پاستور (شو)ثبت نام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yes. Because the baptismal name pronounced during this ceremony legally becomes his name.
[ترجمه گوگل]آره زیرا نام غسل تعمید که در این مراسم تلفظ می شود قانوناً به نام او تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]آ ره چون نام تعمیدی او در این مراسم قانونی نام او می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The swimming pool becomes the kolibithra, a baptismal font. No tax.
[ترجمه گوگل]استخر شنا به کولیبیترا تبدیل می شود که یک غسل تعمید است بدون مالیات
[ترجمه ترگمان]حوض شنا تبدیل به kolibithra (kolibithra)، یک فونت غسل تعمید شد بدون مالیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hexagonal baptismal font represents dying with Christ.
[ترجمه گوگل]قلم غسل تعمید شش ضلعی نشان دهنده مردن با مسیح است
[ترجمه ترگمان]قلم شش ضلعی غسل تعمید در حال مرگ با مسیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He has no baptismal name, the Church no longer existed.
[ترجمه گوگل]او نامی برای تعمید ندارد، کلیسا دیگر وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اسم تعمیدی ندارد، کلیسا دیگر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And here is Andrea Cavalcanti's baptismal register, given by the curate of Saravezza.
[ترجمه گوگل]و اینجا فهرست غسل تعمید آندریا کاوالکانتی است که توسط سرپرست ساراوزا ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]و در اینجا نام غسل تعمید آند را بود که از کشیش Saravezza گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به غسل تعمید (صفت)
baptismal

انگلیسی به انگلیسی

• (christianity) pertaining to baptism (ritual immersion in water, ritual application of water)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : baptize
✅️ اسم ( noun ) : baptism / baptistery / baptistry / baptizer
✅️ صفت ( adjective ) : baptismal
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس