bannister

/ˈbænəstər//ˈbænɪstə/

رجوع شود به: banister، نرده ء پلکان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of banister.

جمله های نمونه

1. Hold on to the bannister rail and lower your heels down slowly, then slowly rise on tiptoe.
[ترجمه گوگل]ریل بند را نگه دارید و پاشنه های خود را به آرامی پایین بیاورید، سپس به آرامی روی نوک پا بلند شوید
[ترجمه ترگمان]به نرده چوبی تکیه کنید و آهسته heels را پایین بیاورید و آهسته روی نوک پا بلند شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I leaned on the polished wooden bannister until his head was level with mine and our eyes met.
[ترجمه گوگل]به بند چوبی صیقلی تکیه دادم تا سرش با سرم همسطح شد و نگاهمان به هم رسید
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که سرش با چشمان من هم سطح شده بود و چشمان ما به هم تلاقی کرده بود، روی آن خم شده چوبی براق تکیه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both hands on the bannister, the scarf around her head.
[ترجمه گوگل]هر دو دستش روی بنتیست، روسری دور سرش
[ترجمه ترگمان]هر دو دست روی bannister، شال دور سرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By clinging to a bannister he miraculously managed to land safely.
[ترجمه گوگل]او با چسبیدن به یک بند به طور معجزه آسایی توانست به سلامت فرود بیاید
[ترجمه ترگمان]با چسبیدن به a که به طور معجزه آسایی نجات پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stairs rising to first floor with exposed timber bannister.
[ترجمه گوگل]پله‌هایی که به طبقه اول بالا می‌روند با بند چوبی در معرض دید
[ترجمه ترگمان]پله ها در طبقه اول با bannister چوبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alan Bannister, 3 said in a final statement.
[ترجمه گوگل]آلن بنیستر، 3 ساله در بیانیه پایانی گفت
[ترجمه ترگمان]آلن بنیستر، ۳، در یک بیانیه نهایی گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He needed to support himself on the bannister.
[ترجمه گوگل]او نیاز داشت تا از خود در بنیستر حمایت کند
[ترجمه ترگمان]او نیاز داشت که از خود در the حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And Bannister, who weighs 22 stone and has size 17 feet, could be Cadle's secret weapon.
[ترجمه گوگل]و بنیستر که 22 سنگ وزن و 17 فوت اندازه دارد، می تواند سلاح مخفی کدل باشد
[ترجمه ترگمان]و بنیستر که به وزن ۲۲ پا وزن دارد، می تواند سلاح سری cadle باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bannister had broken a belief in the limit of a human’s ability to run at such a pace and, consequently, opened a floodgate.
[ترجمه گوگل]بنیستر اعتقاد به محدودیت توانایی انسان برای دویدن با چنین سرعتی را شکسته بود و در نتیجه، دریچه ای را باز کرد
[ترجمه ترگمان]بنیستر یک اعتقاد به حد توانایی یک انسان برای اجرا در چنین سرعتی را از بین برد و در نتیجه یک floodgate باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bannister :British runner who in 1954 became the first human being to run the mile in under four minutes.
[ترجمه گوگل]بنیستر: دونده بریتانیایی که در سال 1954 اولین انسانی بود که مایل را در کمتر از چهار دقیقه بدود
[ترجمه ترگمان]بنیستر: یک دونده بریتانیایی که در سال ۱۹۵۴ اولین انسانی شد که در عرض چهار دقیقه در یک مایلی حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And 195 in Britain, Roger Bannister becomes the first athlete to run a mile in fewer than 4 minutes.
[ترجمه گوگل]و در سال ۱۹۵ در بریتانیا، راجر بانیستر اولین ورزشکاری است که یک مایل را در کمتر از ۴ دقیقه بدود
[ترجمه ترگمان]و ۱۹۵ مورد در بریتانیا، راجر بنیستر اولین ورزشکاری است که در کم تر از ۴ دقیقه یک مایل را طی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bannister’s record is an historical sporting moment, but what is not so widely known is that within the following twelve months, dozens of athletes went on to break the four-minute mile.
[ترجمه گوگل]رکورد بانیستر یک لحظه ورزشی تاریخی است، اما چیزی که چندان شناخته شده نیست این است که در دوازده ماه بعد، ده ها ورزشکار به شکستن این مایل چهار دقیقه ای ادامه دادند
[ترجمه ترگمان]رکورد بنیستر یک لحظه ورزشی تاریخی است، اما چیزی که به طور گسترده مشخص نیست این است که در طی دوازده ماه بعد، ده ها ورزش کار به سمت شکستن فاصله چهار دقیقه ای حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And, miracle of miracles, six weeks after Roger Bannister broke the four-minute mile, John Landy beat Bannister's time by nearly two full seconds.
[ترجمه گوگل]و، معجزه معجزه، شش هفته بعد از اینکه راجر بنیستر مسافت 4 دقیقه ای را شکست، جان لندی نزدیک به دو ثانیه کامل زمان بنیستر را شکست داد
[ترجمه ترگمان]و، معجزه معجزات، شش هفته بعد از اینکه راجر بنیستر توانست فاصله چهار دقیقه ای را شکست، جان Landy زمان بنیستر را تقریبا به مدت دو ثانیه شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bannister refused to work within the confines of the belief of the four-minute mile.
[ترجمه گوگل]بنیستر از کار کردن در محدوده اعتقاد چهار دقیقه مایل خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]بنیستر از کار در محدوده اعتقاد به یک میل ۴ دقیقه ای امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• handrail, railing

پیشنهاد کاربران

بپرس