bankroll

/ˈbæŋkroʊl//ˈbæŋkrəʊl/

معنی: سرمایه بانک، پشتوانه
معانی دیگر: نقدینگی، نقدینه، موجودی، منبع مالی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one's readily available money.

(2) تعریف: a roll of paper money.
مشابه: roll
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bankrolls, bankrolling, bankrolled
• : تعریف: (informal) to provide financing for.
مشابه: capitalize, stake

- She bankrolled a dinner honoring the club president.
[ترجمه گوگل] او شامی را به افتخار رئیس باشگاه تامین کرد
[ترجمه ترگمان] اون از یه شام با افتخار رئیس جمهور حمایت مالی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We have a guaranteed minimum bankroll of £ 7m over the five albums.
[ترجمه گوگل]ما حداقل 7 میلیون پوند سرمایه تضمین شده برای پنج آلبوم داریم
[ترجمه ترگمان]ما یک حداقل پشتوانه مالی از ۷ میلیون پوند را بر روی پنج آلبوم در اختیار داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is the candidate with the biggest campaign bankroll.
[ترجمه گوگل]او نامزدی است که بیشترین میزان سرمایه گذاری در مبارزات انتخاباتی را دارد
[ترجمه ترگمان]او کاندید با بزرگ ترین سرمایه انتخاباتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With his virtually unlimited bankroll, Forbes could stay in the race long after other candidates are forced to quit.
[ترجمه گوگل]فوربس با سرمایه نامحدود خود، می تواند مدت ها پس از اینکه دیگر نامزدها مجبور به کناره گیری شوند، در رقابت باقی بماند
[ترجمه ترگمان]او با پشتوانه مجازی اش، می تواند مدت زیادی پس از این که نامزدهای دیگر مجبور به ترک آن هستند، در این مسابقه بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Harvey looked at his bankroll, and put it away slowly.
[ترجمه گوگل]هاروی به پول خود نگاه کرد و آن را به آرامی کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]هاروی به سرمایه خود نگاه کرد و آهسته آن را کنار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was plenty of expansion to bankroll.
[ترجمه گوگل]گسترش زیادی برای سرمایه گذاری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]توسعه زیادی برای این کار وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. OK, fine, I'll let you bankroll the relocation of farmers, and their schools, homes, hospitals, highways, and railroads poleward.
[ترجمه گوگل]خوب، خوب، من به شما اجازه می‌دهم جابجایی کشاورزان و مدارس، خانه‌ها، بیمارستان‌ها، بزرگراه‌ها و راه‌آهن‌هایشان را به صورت مالی تامین کنید
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، من به شما اجازه می دهم که سرمایه کشاورزان و مدارس، خانه ها، بیمارستان ها، بزرگراه ها و خطوط راه آهن را تامین مالی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Only an imperceptible portion of petrodollars bankroll terrorism, which is anyway quite cheap.
[ترجمه گوگل]تنها بخش نامحسوسی از دلارهای نفتی، تروریسم را تأمین می کند که به هر حال بسیار ارزان است
[ترجمه ترگمان]تنها بخش غیر محسوس سرمایه بانک مرکزی، تروریسم را تامین می کند که به هر حال بسیار ارزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You're the guy who flushed his whole fucking bankroll on one hand, Mike.
[ترجمه گوگل]تو همان کسی هستی که کل سرمایه لعنتی خود را از یک طرف پاک کردی، مایک
[ترجمه ترگمان]تو کسی هستی که کل سرمایه لعنتی خودش رو روی یه دست انداخته بود، مایک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who will bankroll the restoration of the former east German economy?
[ترجمه گوگل]چه کسی بازسازی اقتصاد آلمان شرقی سابق را تامین مالی خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی پشتوانه مالی اقتصاد آلمان شرقی سابق را تامین خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Who will bankroll the restoration of the former East German economy?
[ترجمه گوگل]چه کسی بازسازی اقتصاد آلمان شرقی سابق را تامین مالی خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی پشتوانه مالی اقتصاد آلمان شرقی سابق را تامین خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My uncle is gonna bankroll this venture.
[ترجمه گوگل]عمویم قرار است این سرمایه گذاری را تامین کند
[ترجمه ترگمان]عموی من سرمایه این ریسک رو تامین می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then there are those times when your bankroll can handle a losing streak but you can't.
[ترجمه گوگل]سپس مواقعی پیش می‌آید که سرمایه شما می‌تواند یک سری شکست را تحمل کند، اما شما نمی‌توانید
[ترجمه ترگمان]پس زمان هایی وجود دارد که سرمایه شما از دست دادن یک رگه از دست می رود، اما نمی توانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With a modest bankroll provided by his successful California winery, Mr.
[ترجمه گوگل]با سرمایه متوسطی که توسط کارخانه شراب سازی موفق خود در کالیفرنیا ارائه شد، آقای
[ترجمه ترگمان]آقای دار سی با یک پشتوانه مالی متوسط که توسط کارخانه successful کالیفرنیا تامین می شد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I found some foreign investors to bankroll our new nightclub.
[ترجمه گوگل]چند سرمایه گذار خارجی پیدا کردم تا کلوپ شبانه جدیدمان را سرمایه گذاری کنند
[ترجمه ترگمان]من تعدادی از سرمایه گذاران خارجی را برای تامین مالی یک کلوپ شبانه جدید پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرمایه بانک (اسم)
bankroll

پشتوانه (اسم)
bankroll, fund

انگلیسی به انگلیسی

• money, cash, funds
finance, provide money for (slang)

پیشنهاد کاربران

Bankroll refers to a large sum of money or financial resources that are available to someone. It can also be used to describe the act of providing financial support or funding for a project or endeavor.
...
[مشاهده متن کامل]

مقدار زیادی پول یا منابع مالی که در دسترس کسی است.
همچنین می توان از آن برای توصیف عمل حمایت کردن یا تأمین مالی برای یک پروژه یا تلاش استفاده کرد.
مثال؛
For example, a high - roller at a casino might have a large bankroll to gamble with.
In the world of startups, an investor might bankroll a new business venture.
A person discussing personal finance might say, “I need to build up my bankroll before I can consider making a big purchase. ”

لانگمن دیکشنری : پشتوانه مالی ، پشتوانه مالی کردن
noun : supply of money
verb : to supply money for ( a business, project, or person )
حمایت/کمک مالی کردن , تامین سرمایه کردن
To support financially , to provide funds for،
to offer financial help
Should I bankroll my new, socially distant
? girlfriend
تقبل کردن

بپرس