1. the stereotype of a banker
نمونه کامل یک بانکدار
2. It made sense to appoint a banker to this job.
[ترجمه گوگل]انتصاب یک بانکدار برای این کار منطقی بود
[ترجمه ترگمان]با عقل جور در میاد که یه بانکدار رو به این شغل منصوب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The banker chuckled and said, "Of course not. ".
[ترجمه گوگل]بانکدار نیشخندی زد و گفت: "البته که نه "
[ترجمه ترگمان]بانکدار خندید و گفت: \" البته که نه \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A plot to assassinate the banker has been uncovered by the police.
[ترجمه گوگل]توطئه ترور بانکدار توسط پلیس فاش شده است
[ترجمه ترگمان]یک توطئه برای ترور بانک دار توسط پلیس کشف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Don't just blindly follow what the banker says.
[ترجمه گوگل]فقط کورکورانه از آنچه بانکدار می گوید پیروی نکنید
[ترجمه ترگمان]فقط کورکورانه دنبال کاری که بانک می گوید عمل نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He has applied to the banker for a loan.
[ترجمه گوگل]او برای دریافت وام به بانکدار مراجعه کرده است
[ترجمه ترگمان]او برای یک وام به بانک دار مراجعه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He didn't fit the conventional image of a banker.
[ترجمه گوگل]او با تصویر متعارف یک بانکدار مطابقت نداشت
[ترجمه ترگمان]او با تصویر متعارف یک بانکدار تناسب نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was a successful banker by the time she was forty.
[ترجمه گوگل]او در چهل سالگی یک بانکدار موفق بود
[ترجمه ترگمان]او در چهل سالگی یک بانکدار موفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That banker is really on the ball.
[ترجمه گوگل]آن بانکدار واقعاً در توپ است
[ترجمه ترگمان]بانک دار واقعا در مجلس رقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was until very recently the most powerful banker in the city.
[ترجمه گوگل]او تا همین اواخر قدرتمندترین بانکدار شهر بود
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر، قدرتمندترین بانک در شهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The banker keeps the money tucked safely under his bed.
[ترجمه گوگل]بانکدار پول را به سلامت زیر تختش نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]بانک دار پول را در زیر تختش نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A banker is a fellow who lends his umbrella when the sun is shining and wants it back the minute it begins to rain. Mark Twain
[ترجمه گوگل]بانکدار کسی است که وقتی خورشید می تابد، چترش را قرض می دهد و در لحظه ای که باران شروع می شود، آن را می خواهد مارک تواین
[ترجمه ترگمان]بانک دار کسی است که وقتی خورشید می درخشد چتر خود را به او قرض می دهد و از همان لحظه ای که باران شروع می شود، آن را برمی دارد مارک تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some liberal investment banker from Scarsdale?
[ترجمه گوگل]برخی از بانکداران سرمایه گذاری لیبرال از اسکارسدیل؟
[ترجمه ترگمان]یه بانکدار سرمایه گذاری آزاد از \"Scarsdale\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Its function as banker to the government and to the monetary sector.
[ترجمه گوگل]عملکرد آن به عنوان بانکدار برای دولت و بخش پولی است
[ترجمه ترگمان]عملکرد آن به عنوان صرافی به دولت و بخش پولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The country is currently run by a banker, Lamberto Dini, who leads a nonpolitical government of technocrats.
[ترجمه گوگل]این کشور در حال حاضر توسط یک بانکدار به نام لامبرتو دینی اداره می شود که یک دولت غیرسیاسی متشکل از تکنوکرات ها را رهبری می کند
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال حاضر by Dini (banker Dini)است که یک دولت nonpolitical را رهبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید