bankbook

/ˈbæŋkˌbʊk//ˈbæŋkbʊk/

معنی: دفترچه بانکی، کتابچه بانک، دفتر حساب بانک
معانی دیگر: دفترچه ی پس انداز، دفترچه ی بانکی (passbook هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a book that a depositor keeps containing the bank's records of his or her savings deposits and withdrawals.

جمله های نمونه

1. If you are money, I am bankbook, I can take you certainly.
[ترجمه گوگل]اگر پول هستید، من دفترچه بانک هستم، مطمئناً می توانم شما را ببرم
[ترجمه ترگمان]اگر شما پول دارید، من بانک bankbook، می توانم شما را با خودم ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mr Brown. You must bring your bankbook and ID card (Passport) go to the bank where you open it, to report the loss of bankcard in five days, If not this freeze will fall into abeyance.
[ترجمه گوگل]آقای براون شما باید دفترچه بانکی و کارت شناسایی (گذرنامه) خود را به همراه داشته باشید و به بانکی که آن را باز می کنید مراجعه کنید تا پنج روز دیگر مفقود شدن کارت بانکی را گزارش دهید، در غیر این صورت این مسدود شدن متوقف می شود
[ترجمه ترگمان]آقای براون شما باید کارت اعتباری و کارت اعتباری خود (گذرنامه)را به بانک ارسال کنید، جایی که شما آن را باز می کنید، و گزارش از دست دادن of در پنج روز را گزارش کنید، اگر این توقف در حالت تعلیق باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. May I have a look at your bankbook?
[ترجمه گوگل]می توانم به دفترچه بانک شما نگاهی بیاندازم؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه نگاهی به بانک your بندازم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That's fine. Here is your bankbook.
[ترجمه گوگل]خوبه اینجا دفترچه بانک شماست
[ترجمه ترگمان]- اشکالی نداره این هم بانک your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She ransack my apartment for the bankbook.
[ترجمه گوگل]او آپارتمان من را برای دفترچه بانک غارت کرد
[ترجمه ترگمان] آپارتمان من رو به خاطر بانک bankbook خراب میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Should l keep the bankbook until you get discharged?
[ترجمه گوگل]آیا باید دفترچه بانک را تا زمان ترخیص نگه دارم؟
[ترجمه ترگمان]باید بانک bankbook رو نگه دارم تا تو رو مرخص کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How to choose a more professional bankbook printer?
[ترجمه گوگل]چگونه چاپگر دفتر بانکی حرفه ای تری انتخاب کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چگونه یک چاپگر bankbook حرفه ای را انتخاب کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Here are my bankbook and the slip for 500 yuan.
[ترجمه گوگل]اینم دفترچه بانک من و برگه 500 یوان
[ترجمه ترگمان]این bankbook و the برای ۵۰۰ لیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Next, let's appreciate the story about a bankbook.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، بیایید از داستان مربوط به دفترچه بانکی قدردانی کنیم
[ترجمه ترگمان]سپس، اجازه دهید داستان مربوط به یک دفترچه راهنما را درک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The means of payments of bankbook account have been widely used in our country.
[ترجمه گوگل]ابزار پرداخت حساب دفتر بانکی در کشور ما بسیار مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ابزار پرداخت ها در حساب بانکی بطور گسترده ای در کشور ما مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A : We ask for a bankbook, deposit certificate and deposIt'slip.
[ترجمه گوگل]پاسخ: دفترچه بانک، گواهی سپرده و فیش واریزی را درخواست می کنیم
[ترجمه ترگمان]یک بانک پول بانک، سند deposit و deposit درخواست می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now let me record this transaction in your bankbook.
[ترجمه گوگل]حالا اجازه دهید این تراکنش را در دفترچه بانک شما ثبت کنم
[ترجمه ترگمان]حالا بزارید این معامله رو در بانک your ثبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have not updated my bankbook in a long time.
[ترجمه گوگل]مدت زیادی است که دفترچه بانکم را به روز نکرده ام
[ترجمه ترگمان]من دفترچه های بانکی خود را به مدت طولانی به روز نکرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And then you found his dad's bankbook and you somehow threw it in their pool!
[ترجمه گوگل]و بعد دفترچه بانک باباش رو پیدا کردی و یه جوری انداختی تو حوضشون!
[ترجمه ترگمان]و بعدش تو دفترچه بانکی پدرش رو پیدا کردی و یه جوری انداختمش تو استخر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Since this is a money and banking book we focus on what happens to the interest rate when the money supply changes.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این کتاب یک کتاب پولی و بانکی است، تمرکز ما بر این است که با تغییر عرضه پول چه اتفاقی برای نرخ بهره می‌افتد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این یک کتاب پول و بانکی است، ما بر آنچه که در نرخ بهره رخ می دهد زمانی که عرضه پول تغییر می کند، تمرکز می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. it would make the bank book like a castle.
[ترجمه گوگل]این کتاب بانک را مانند یک قلعه می کند
[ترجمه ترگمان]این کتاب بانک را مثل یک قلعه درست می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Certificate of Deposit, Bank Slip and Bank Book or official Bank Statement.
[ترجمه گوگل]گواهی سپرده، فیش بانکی و دفترچه بانکی یا صورت حساب رسمی بانکی
[ترجمه ترگمان]گواهی سپرده بانکی، Slip بانک و یا بیانیه بانک رسمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. A World Bank Book: "Global Economic Prospects and the Developing Countries", 199 The International Bank for Reconstruction and Development, The World Bank, Washington, D. C.
[ترجمه گوگل]کتاب بانک جهانی: "چشم انداز اقتصادی جهانی و کشورهای در حال توسعه"، 199 بانک بین المللی برای بازسازی و توسعه، بانک جهانی، واشنگتن، دی سی
[ترجمه ترگمان]کتاب بانک جهانی: \"چشم انداز اقتصادی جهانی و کشورهای در حال توسعه\"، ۱۹۹ بانک بین المللی بازسازی و توسعه، بانک جهانی، واشنگتن، D ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Meanwhile, Jinfeng gets Mingzhang's bank book and pays the ransom for him.
[ترجمه گوگل]در همین حین، جین فنگ دفترچه بانکی مینگژانگ را می گیرد و باج را برای او می پردازد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، Jinfeng دفتر بانک Mingzhang را می گیرد و برای او باج پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Thanks. All right. Here is your bank book .
[ترجمه گوگل]با تشکر خیلی خوب اینجا دفترچه بانک شماست
[ترجمه ترگمان] ممنون خیلی خب اینم از کتاب bank
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Gillian returned the bank book and got back into the cab.
[ترجمه گوگل]جیلیان دفترچه بانک را پس داد و دوباره سوار تاکسی شد
[ترجمه ترگمان]گیلیان کتاب بانک را پس گرفت و سوار تاکسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Responsible for updating cash and bank book, enter daily journal voucher into accounting system.
[ترجمه گوگل]مسئول به روز رسانی وجوه نقد و دفتر بانکی، کوپن روزانه را وارد سیستم حسابداری کنید
[ترجمه ترگمان]مسیول به روز رسانی پول نقد و دفترچه های بانکی، به یادداشت های روزانه روزانه در سیستم حسابداری وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. What shall I do if I lose my bank book?
[ترجمه گوگل]اگر دفترچه بانکی خود را گم کنم چه کار کنم؟
[ترجمه ترگمان]اگر کتابم را از دست بدهم چه باید بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. When bank book capital finally adjusts to current market imperatives, it may well reach its highest levels in 75 years, at least temporarily (see chart).
[ترجمه گوگل]وقتی سرمایه دفاتر بانکی در نهایت با الزامات فعلی بازار تطبیق یابد، ممکن است حداقل به طور موقت به بالاترین سطح خود در 75 سال گذشته برسد (نمودار را ببینید)
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سرمایه کتاب بانک ها در نهایت با شرایط فعلی بازار هماهنگ می شود، ممکن است به بالاترین سطح خود در ۷۵ سال، حداقل به طور موقت (نمودار مراجعه کنید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Here's your bank book.
[ترجمه گوگل]اینم دفترچه بانکت
[ترجمه ترگمان]این کتاب bank
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Here is your bank book.
[ترجمه گوگل]اینجا دفترچه بانک شماست
[ترجمه ترگمان] اینم از کتاب your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. I loved to watch the bank teller add up my deposit and write it in my little red bank book.
[ترجمه گوگل]دوست داشتم ببینم عابر بانک سپرده‌ام را جمع می‌کند و آن را در دفتر کوچک قرمز بانکم می‌نویسد
[ترجمه ترگمان]من خیلی دوست داشتم که صندوق بانک را ببینم و آن را در دفتر کوچک red بنویسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. November 2 2006—Developing countries in Latin America and East Asia may be a world apart, but both regions are locked in a similar struggle to educate their young people, a new World Bank book says.
[ترجمه گوگل]2 نوامبر 2006 — کتاب جدید بانک جهانی می گوید که کشورهای در حال توسعه در آمریکای لاتین و شرق آسیا ممکن است جهانی از هم جدا باشند، اما هر دو منطقه درگیر مبارزه ای مشابه برای آموزش جوانان خود هستند
[ترجمه ترگمان]نوامبر ۲۰۰۶ - یک کتاب جدید بانک جهانی می گوید که کشورهای در حال توسعه در آمریکای لاتین و آسیای شرقی ممکن است دنیایی جدا از هم باشند، اما هر دو منطقه در تلاش مشابهی برای آموزش جوانان خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دفترچه بانکی (اسم)
bankbook

کتابچه بانک (اسم)
bankbook

دفتر حساب بانک (اسم)
bankbook

انگلیسی به انگلیسی

• record-book for bank transactions
small booklet in which one's bank transactions are recorded (now replaced by computer printouts)

پیشنهاد کاربران

بپرس