عبارت ( phrase )
• : تعریف: to damage or injure, as in a collision.
- He banged up the car.
[ترجمه گوگل] ماشین رو زد بالا
[ترجمه ترگمان] با ماشین تصادف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] با ماشین تصادف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He banged up his arm when he fell.
[ترجمه سجاد] هنگامی که او سقوط کرددستش داغون شد|
[ترجمه گوگل] وقتی افتاد دستش را بالا زد[ترجمه ترگمان] وقتی افتاد دستش را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) done very well; excellent.
- You guys did a bang-up job of restoring this old house!
[ترجمه گوگل] شما بچه ها برای بازسازی این خانه قدیمی کار بسیار خوبی انجام دادید!
[ترجمه ترگمان] شما بچه ها یه کار عالی انجام دادین که این خونه قدیمی رو دوباره احیا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شما بچه ها یه کار عالی انجام دادین که این خونه قدیمی رو دوباره احیا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید