1. Both instruments have automatic setting of wavelength, bandwidth and gas flows, video displays, disk storage and full alpha-numeric keyboard.
[ترجمه گوگل]هر دو ابزار دارای تنظیم خودکار طول موج، پهنای باند و جریان گاز، نمایشگرهای ویدئویی، ذخیره سازی دیسک و صفحه کلید عددی کامل آلفا هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو ابزار تنظیم اتوماتیک طول موج، پهنای باند و جریان گاز، نمایش های ویدیویی، ذخیره دیسک و صفحه کلید کامل آلفا - عددی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But reference to bandwidth is meaningless unless it is qualified by distance of the run.
[ترجمه گوگل]اما اشاره به پهنای باند بی معنی است مگر اینکه با فاصله اجرا مشخص شود
[ترجمه ترگمان]اما ارجاع به پهنای باند بی معنی است مگر این که با فاصله دور از مسیر، واجد شرایط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This greater bandwidth will encourage the use of capacity-hogging services such as continuous audio and video.
[ترجمه گوگل]این پهنای باند بیشتر، استفاده از سرویسهای افزایش ظرفیت مانند صدا و تصویر مداوم را تشویق میکند
[ترجمه ترگمان]این پهنای باند بیشتر، استفاده از خدمات قابلیت - مانند صوت و ویدیو پیوسته را تشویق خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Because of the limited bandwidth available over existing telephone lines, the telcos must increase their last mile capacity.
[ترجمه گوگل]به دلیل پهنای باند محدود موجود در خطوط تلفن موجود، شرکت های مخابراتی باید ظرفیت آخرین مایل خود را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]به دلیل پهنای باند محدود موجود در خطوط تلفن موجود، telcos باید ظرفیت آخرین مایل خود را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As bandwidth increases it will become easier and faster to download these movies.
[ترجمه گوگل]با افزایش پهنای باند، دانلود این فیلم ها آسان تر و سریع تر می شود
[ترجمه ترگمان]با افزایش پهنای باند، دانلود این فیلم ها آسان تر و سریع تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Companies should be allowed to use reasonable bandwidth to market their products.
[ترجمه گوگل]شرکت ها باید اجازه داشته باشند از پهنای باند معقولی برای بازاریابی محصولات خود استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها باید مجاز به استفاده از پهنای باند معقول برای بازاریابی محصولاتشان باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The more bandwidth such signals occupy, the more data they can carry; but the fewer signals can be sent.
[ترجمه گوگل]هر چه این سیگنال ها پهنای باند بیشتری را اشغال کنند، داده های بیشتری را می توانند حمل کنند اما سیگنال های کمتری را می توان ارسال کرد
[ترجمه ترگمان]هر چه پهنای باند بیشتر باشد، اطلاعات بیشتری می توانند حمل کنند؛ اما سیگنال های کمتری می توانند ارسال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They use the narrowest bandwidth radio frequency, transmission and reception yet invented.
[ترجمه گوگل]آنها از باریکترین پهنای باند فرکانس، انتقال و دریافت رادیویی که تاکنون اختراع شده است استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از تنگ ترین فرکانس رادیویی پهنای باند، انتقال و پذیرش هنوز اختراع نشده استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bandwidth and attenuation are the key factors.
[ترجمه گوگل]پهنای باند و تضعیف فاکتورهای کلیدی هستند
[ترجمه ترگمان]پهنای باند و تضعیف عوامل کلیدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The T9000's built-in communications links enable the internal bandwidth of the parallel processor to expand proportionately to the number of processing nodes.
[ترجمه گوگل]پیوندهای ارتباطی داخلی T9000 پهنای باند داخلی پردازنده موازی را قادر می سازد متناسب با تعداد گره های پردازش گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]لینک های ارتباطی T۹۰۰۰ - in communications، پهنای باند داخلی پردازنده موازی را قادر می سازند تا متناسب با تعداد گره های پردازشی گسترده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Freeze-frame pictures consume less bandwidth on the satellite channel and so cost less.
[ترجمه گوگل]تصاویر فریز فریم پهنای باند کمتری را در کانال ماهواره ای مصرف می کنند و بنابراین هزینه کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]تصاویر با قاب (Freeze)پهنای باند کمتری روی کانال ماهواره ای مصرف می کنند و هزینه کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These providers are often dial-up linkages of lower bandwidth when compared to telecom and cable highways.
[ترجمه گوگل]این ارائه دهندگان اغلب پیوندهای شماره گیری با پهنای باند کمتر در مقایسه با بزرگراه های مخابراتی و کابلی هستند
[ترجمه ترگمان]این ارائهکنندگان اغلب ارتباطات با پهنای باند پایین را در مقایسه با بزرگراه های مخابرات و کابل شماره گیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bandwidth is analogous to the number of lanes on a highway.
[ترجمه گوگل]پهنای باند مشابه تعداد خطوط یک بزرگراه است
[ترجمه ترگمان]پهنای باند شبیه به تعداد مسیرها در یک بزرگراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The bandwidth provided by cable will allow customer connections to the Internet at speeds greater than those provided by telephone company facilities.
[ترجمه گوگل]پهنای باند ارائه شده توسط کابل به مشتریان امکان اتصال به اینترنت با سرعتی بیشتر از آنچه توسط امکانات شرکت تلفن ارائه می شود را می دهد
[ترجمه ترگمان]پهنای باند ارایه شده توسط کابل به اتصال مشتریان با اینترنت در سرعت های بالاتر از خدمات ارایه شده توسط شرکت های تلفن اجازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید