bandit

/ˈbændət//ˈbændɪt/

معنی: راهزن، قطاعالطریق
معانی دیگر: دزد سرگردنه، مشتنگ، سارق مسلح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bandits, banditti
(1) تعریف: a robber, esp. a member of a band that robs travelers and vehicles en route.
مترادف: brigand, outlaw, robber, thief
مشابه: buccaneer, corsair, footpad, highwayman, hijacker, pirate, road agent, Viking

(2) تعریف: any outlaw who robs.
مترادف: brigand, burglar, outlaw, robber, thief
مشابه: buccaneer, cat burglar, corsair, desperado, footpad, highwayman, marauder, pickpocket, pirate, plunderer, ripoff, safecracker, sneak thief

(3) تعریف: one who takes unfair advantage of others, esp. in business dealings; swindler; cheat.
مترادف: bilk, cheat, crook, fraud, swindler
مشابه: con man, confidence man, fleecer, impostor, sharper

جمله های نمونه

1. in which direction did the bandit go?
راهزن کدام ور رفت ؟

2. The bandit kicked at the legs of Jack.
[ترجمه گوگل]راهزن به پاهای جک لگد زد
[ترجمه ترگمان]راهزن به پاهای جک لگد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Two of the villagers finished off the bandit.
[ترجمه امین] دو نفر از روستاییان راهزن را کشتند.
|
[ترجمه گوگل]دو نفر از اهالی روستا کار راهزن را تمام کردند
[ترجمه ترگمان]دو نفر از روستاییان راهزن را به پایان رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bandit chief surrendered himself to despair and took his own life.
[ترجمه گوگل]رئیس راهزن خود را تسلیم ناامیدی کرد و جان خود را گرفت
[ترجمه ترگمان]رئیس زندان خود را تسلیم نومیدی کرد و زندگی خود را به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bandit struggled desperately.
[ترجمه گوگل]راهزن به شدت مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]راهزن با درماندگی دست و پا می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bandit bared his teeth in an insolent smile.
[ترجمه گوگل]راهزن با لبخندی گستاخانه دندان هایش را در آورد
[ترجمه ترگمان]راهزن با لبخندی گستاخ دندان هایش را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The policemen concluded that the same bandit probably had pulled all three holdups.
[ترجمه گوگل]پلیس ها به این نتیجه رسیدند که همان راهزن احتمالاً هر سه دستگیره را کشیده است
[ترجمه ترگمان]ماموران پلیس به این نتیجه رسیدند که این راهزن احتمالا هر سه holdups را کشیده بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bandit gunned the guards down.
[ترجمه گوگل]راهزن نگهبانان را به ضرب گلوله کشت
[ترجمه ترگمان]راهزن، نگهبانان را به ضرب گلوله از پای درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her eyes were walled up by the bandit.
[ترجمه گوگل]راهزن چشمانش را به دیوار بسته بود
[ترجمه ترگمان]چشمان او با آن راهزن به دیوار کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She aimed a pistol at the bandit point - blank.
[ترجمه گوگل]او یک تپانچه را به سمت نقطه راهزن نشانه رفت - خالی
[ترجمه ترگمان]او هفت تیر را به سمت سر راهزن نشانه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The difference between a bandit and a patriot is a good press agent.
[ترجمه گوگل]تفاوت یک راهزن و یک وطن پرست یک عامل مطبوعاتی خوب است
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین یک راهزن و یک وطن پرست یک عامل مطبوعاتی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The aging pirate king facing the youthful bandit prince-patriarch against upstart - monarch against usurper.
[ترجمه گوگل]پادشاه سالخورده دزدان دریایی در برابر شاهزاده-پتریارک راهزن جوان در برابر تازه کار - پادشاه در برابر غاصب
[ترجمه ترگمان]پادشاه پیر پیر در مقابل the جوان upstart علیه غاصب تاج و تخت سلطنت به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A comparatively new variety, Bandit, also impressed with yielding ability.
[ترجمه گوگل]واریته نسبتاً جدید، Bandit، نیز با توانایی تسلیم تحت تأثیر قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تنوع نسبتا جدید، Bandit نیز تحت تاثیر توانایی تسلیم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the figure of the bandit Joaquin Murieta, Californians of all races joined together to create a fable of payback.
[ترجمه گوگل]در شکل راهزن خواکین موریتا، کالیفرنیایی ها از همه نژادها به هم پیوستند تا افسانه ای از بازپرداخت خلق کنند
[ترجمه ترگمان]در تصویر \"Joaquin Murieta\"، \"Joaquin Murieta\" (Joaquin Joaquin)، Californians تمام نژادها به هم ملحق شدند تا یک افسانه درآمد ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهزن (اسم)
robber, bandit, brigand, freebooter, scamp

قطاع الطریق (اسم)
bandit

انگلیسی به انگلیسی

• brigand, outlaw, robber, thief; enemy aircraft
a bandit is an armed robber.

پیشنهاد کاربران

A bandit refers to a runner who participates in a race without officially registering or paying the entry fee. Bandits often join races to experience the course or support friends without the intention of receiving an official time or medal.
...
[مشاهده متن کامل]

دونده ای که بدون ثبت نام رسمی یا پرداخت هزینه ورود در یک مسابقه شرکت می کند.
این افراد اغلب به مسابقات می پیوندند تا دوره را تجربه کنند یا از دوستان حمایت کنند بدون اینکه قصد دریافت مدال یا زمان رسمی ( زمان ثبت شده و رسمی یک شرکت کننده که توسط برگزارکنندگان مسابقه به رسمیت شناخته شده و ثبت می شود ) داشته باشند.
مثال؛
“I didn’t register for the marathon, but I’m going to run as a bandit and cheer on my friend. ”
In a discussion about race etiquette, someone might mention, “It’s important to respect the race organizers and not run as a bandit. ”
A runner considering running as a bandit might ask, “What are the potential consequences if I get caught?”

Bandit به یک جنایتکار بی اخلاق و بی رحم گفته میشه که بطور ناگهانی و فوری به کسانی که در حال رفت و آمد و مسافرت هستند یورش و حمله برده، با سلاح آنها را تهدید و یا مورد ضرب و شتم قرار داده و یا آنها را به قتل می رساند سپس وسایل و دارایی آنها را به یغما می برد. او معمولاً عضو گروهی بزرگ تر با اعضای بیشتر است. در واقع دزد سر گردنه. در زبان پارسی به این فرد راهزن گفته می شود. این واژه یک اسم قابل شمارش هست. BANDITRY اما یک اسم غیر قابل شمارش می باشد
...
[مشاهده متن کامل]

معنا به انگلیسی:
[count] : a criminal who attacks and steals from travelers and who is often a member of a group of criminals
مثال ها:
◀️ They were two of the most famous bandits [=outlaws, robbers] of the 19th century.
◀️ Caravan roads were infested with bandits : راهزنان در راه های کاروان رو غوغا می کردند.
◀️ banditry and murder : راهزنی و آدم کشی.
◀️ They were charged with banditry and smuggling

Noun - countable :
راهزن
دزد سر گردنه
دزد مسلح
فردی که به کمک اسلحه سرد یا گرم و عموما در خارج از شهر، اقدام به دزدی می کند.
به عنوان نمونه :
No wonder the train eventually became the focus of bandits, thieves and pickpockets
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/bandit• https://www.ldoceonline.com/dictionary/thief
سارق
سارق، راهزن
راهزن؛ فیلمی بیوگرافی جنایی به کارگردانی آلن اونگار و با بازیگری جاش دوهامل، مل گیبسون و الیشا کاتبرت است. فیلم از داستان زندگی یک سارق حرفه ای به نام گیلبرت گالوان جونیور الهام گرفته شده است و روایتگر
...
[مشاهده متن کامل]
ماجراها و دردسرهای این سارق برای شروع زندگی جدیدش در کانادا است. او که موفق به فرار از زندان ایالتی میشیگان می شود، برای شروع تازه ای به کشور کانادا می آید و پس از مدتی سرقت های زنجیره ای را آغاز می کند که منجر به ثبت یک رکورد تاریخی در کشور کانادا می شود…

bandit
۱ـ تبهکار، شریر؛ جنایت پیشه
۲ـ رهزن؛ دزد
bandit ( علوم نظامی )
واژه مصوب: هواخصم
تعریف: هواپیمای شناسایی شدة دشمن دست کم توسط یک فروند از اعضای پرواز خودی
سلام، در بیش تر مواقع شاید ۹۵ درصد مواقع به معنی راهزن هستش در اون ۵ درصد هم به معنی دزد سر گردنه یا کسی که راه رو میبنده هست. مثال:
Buses driving through the mountains have been attacked by bandits=به اوتوبوس هایی که از کوه عبور می کنند توسط راهزنان حمله شده است.
موفق باشید!^^
Thiefدزد
راهزن
دزد مسلح
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس