1. Insteps frequently smash into elbows and need bandaging, but they can be protected by shin or instep pads.
[ترجمه گوگل]دمپاها اغلب به آرنجها برخورد میکنند و نیاز به بانداژ دارند، اما میتوان آنها را با ساق پا یا پدهای پا محافظت کرد
[ترجمه ترگمان]insteps اغلب به آرنج ضربه می زنند و به باند پانسمان نیاز دارند اما ساق پای یا ساق پا می توانند محافظت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]insteps اغلب به آرنج ضربه می زنند و به باند پانسمان نیاز دارند اما ساق پای یا ساق پا می توانند محافظت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bandaging Having administered first aid immediately, the next priority is to minimise further damage.
[ترجمه گوگل]بانداژ کردن با انجام فوری کمک های اولیه، اولویت بعدی به حداقل رساندن آسیب بیشتر است
[ترجمه ترگمان]bandaging که اولین کمک های اولیه را دریافت کرد اولویت بعدی به حداقل رساندن آسیب بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]bandaging که اولین کمک های اولیه را دریافت کرد اولویت بعدی به حداقل رساندن آسیب بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Results: MEBT/MEBO is superior to conventional bandaging method in all the above stated aspects.
[ترجمه گوگل]یافتهها: MEBT/MEBO در تمام موارد ذکر شده در بالا نسبت به روش بانداژ معمولی برتری دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج: MEBT \/ MEBO نسبت به روش باند پانسمان معمولی در تمام جنبه های ذکر شده بالا برتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج: MEBT \/ MEBO نسبت به روش باند پانسمان معمولی در تمام جنبه های ذکر شده بالا برتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. So bandaging and non- bandaging methods can be used in conjunction to give ideal results in treating paediatric burns.
[ترجمه گوگل]بنابراین میتوان از روشهای بانداژ و غیر بانداژی در کنار هم استفاده کرد تا نتایج ایدهآلی در درمان سوختگیهای کودکان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب باند پانسمان و باند non را می توان در رابطه با دادن نتایج ایده آل در درمان سوختگی های کودکان به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب باند پانسمان و باند non را می توان در رابطه با دادن نتایج ایده آل در درمان سوختگی های کودکان به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Objective:To study the effect of pressure bandaging for preventing rebleeding(REB) of blunt traumatic hyphema. (BTH).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بانداژ فشاری برای جلوگیری از خونریزی مجدد (REB) هایفما تروماتیک بلانت (BTH)
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی اثر باند پیچی فشار برای جلوگیری از rebleeding (reb)از hyphema ضربه متوالی ضربه (BTH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی اثر باند پیچی فشار برای جلوگیری از rebleeding (reb)از hyphema ضربه متوالی ضربه (BTH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And especially when a cotton shortage made the bandaging of dying soldiers a pain in the neck.
[ترجمه گوگل]و به خصوص زمانی که کمبود پنبه باعث شد بانداژ سربازان در حال مرگ باعث درد در گردن شود
[ترجمه ترگمان]و مخصوصا هنگامی که کمبود پنبه پانسمان کردن سربازان محتضر را به درد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و مخصوصا هنگامی که کمبود پنبه پانسمان کردن سربازان محتضر را به درد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Iraq is bandaging its wounds, and terrorism continues to kill people there.
[ترجمه گوگل]عراق زخم های خود را پانسمان می کند و تروریسم همچنان به کشتار مردم در آنجا ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]عراق پانسمان زخم خود را پانسمان می کند و تروریسم به کشتن مردم در آنجا ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عراق پانسمان زخم خود را پانسمان می کند و تروریسم به کشتن مردم در آنجا ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Bandaging keeps air off the burned skin, reduces pain and protects blistered skin.
[ترجمه گوگل]بانداژ، هوا را از پوست سوخته دور نگه می دارد، درد را کاهش می دهد و از پوست تاول دار محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]bandaging هوا را از پوست سوخته اش نگه می دارد، درد را کاهش می دهد و پوست blistered را محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]bandaging هوا را از پوست سوخته اش نگه می دارد، درد را کاهش می دهد و پوست blistered را محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The nurse is bandaging David arm.
[ترجمه گوگل]پرستار در حال پانسمان بازوی دیوید است
[ترجمه ترگمان]پرستار در حال پانسمان کردن بازوی دیوید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرستار در حال پانسمان کردن بازوی دیوید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Be sure that you cleanse the wound before bandaging it.
[ترجمه گوگل]قبل از بانداژ کردن زخم حتما آن را تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که زخم را قبل از بستن آن تصفیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که زخم را قبل از بستن آن تصفیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bandaging is not necessary and most patients are able to resume normal activities immediately following treatment.
[ترجمه گوگل]بانداژ ضروری نیست و اکثر بیماران می توانند بلافاصله پس از درمان به فعالیت های عادی خود ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]bandaging ضروری نیست و بیشتر بیماران می توانند بلافاصله پس از درمان فعالیت های معمول خود را ازسر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]bandaging ضروری نیست و بیشتر بیماران می توانند بلافاصله پس از درمان فعالیت های معمول خود را ازسر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Chris, you're a nurse, so can I ask your professional opinion on bandaging ankles?
[ترجمه گوگل]کریس، تو پرستار هستی، پس می توانم نظر حرفه ای شما را در مورد بانداژ مچ پا بپرسم؟
[ترجمه ترگمان]ک-- ری - - س \"، تو یه پرستار\" پس میشه نظر حرفه ای تو رو روی قوزک پای باند پیچی کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ک-- ری - - س \"، تو یه پرستار\" پس میشه نظر حرفه ای تو رو روی قوزک پای باند پیچی کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, before competing again you must present yourself to the tournament doctor to have both the injury and your bandaging accepted.
[ترجمه گوگل]با این حال، قبل از مسابقه مجدد، باید خود را به پزشک مسابقات معرفی کنید تا هم آسیب دیدگی و هم بانداژ شما پذیرفته شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، قبل از اینکه دوباره رقابت کنید، باید خود را به پزشک تورنمنت معرفی کنید تا جراحات و پانسمان شما پذیرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، قبل از اینکه دوباره رقابت کنید، باید خود را به پزشک تورنمنت معرفی کنید تا جراحات و پانسمان شما پذیرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had tripped on a gas-lid in the road and fractured his patella so his wife was busy bandaging him up.
[ترجمه گوگل]او روی درب گاز در جاده گیر کرده بود و کشککش شکسته بود به طوری که همسرش مشغول پانسمان کردن او بود
[ترجمه ترگمان]او روی یک سرپوش گازی در جاده گیر کرده بود و استخوان patella را شکسته بود بنابراین همسرش مشغول پانسمان کردن او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او روی یک سرپوش گازی در جاده گیر کرده بود و استخوان patella را شکسته بود بنابراین همسرش مشغول پانسمان کردن او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Because the knot lies flat it is often used in bandaging.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که گره صاف است، اغلب در بانداژ استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]چون این گره صاف است اغلب در باند پانسمان به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چون این گره صاف است اغلب در باند پانسمان به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید