banausic


مادی، مکانیکی، مبتذل

جمله های نمونه

1. He felt contempt for all banausic occupations.
[ترجمه گوگل]او نسبت به تمام مشاغل بیهوده احساس تحقیر می کرد
[ترجمه ترگمان]نسبت به همه اشتغالات banausic احساس تحقیر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That building was more banausic than inspired.
[ترجمه گوگل]آن ساختمان بیش از آنکه الهام گرفته شود، شیک بود
[ترجمه ترگمان]این ساختمان بیش از حد الهام بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We give a banausic parallel scheme after analyzed the requirements of the actual situation of the industry project.
[ترجمه گوگل]ما پس از تجزیه و تحلیل الزامات وضعیت واقعی پروژه صنعت، یک طرح موازی banausic ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما یک طرح موازی banausic را پس از تجزیه و تحلیل الزامات وضعیت واقعی پروژه صنعت ارایه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Along with its development in many applied field, how to apply Active Network into wireless network accounting become a very banausic part of Active Network research.
[ترجمه گوگل]همراه با توسعه آن در بسیاری از زمینه های کاربردی، نحوه استفاده از Active Network در حسابداری شبکه های بی سیم به بخش بسیار بدی از تحقیقات Active Network تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]همراه با توسعه آن در بسیاری از حوزه های کاربردی، چگونگی اعمال شبکه فعال در حسابداری شبکه بی سیم، بخش مهمی از تحقیقات شبکه فعال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The research on nonlinear dynamics not only has significance of science, but also has good banausic prospects.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد دینامیک غیرخطی نه تنها از اهمیت علمی برخوردار است، بلکه چشم انداز خوبی نیز دارد
[ترجمه ترگمان]تحقیق بر روی دینامیک غیر خطی نه تنها اهمیت علم را دارد بلکه دارای چشم انداز banausic خوبی نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whereas a typical impedance analyzer used in other experiments before is very expensive, a banausic experimental method is put forward.
[ترجمه گوگل]در حالی که یک تحلیلگر امپدانس معمولی که در آزمایش‌های دیگر استفاده می‌شد بسیار گران است، یک روش آزمایشی banausic ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک تحلیل گر مقاومت ظاهری معمولی در سایر آزمایش ها قبل از اینکه بسیار پرهزینه باشد، استفاده می شود، یک روش تجربی banausic به جلو ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The dynamic models of the sonar array are predigested logically, the concise and banausic models are given.
[ترجمه گوگل]مدل‌های دینامیکی آرایه سونار به صورت منطقی پیش‌هضم شده‌اند، مدل‌های مختصر و banausic ارائه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]مدل های دینامیک سری ردیاب صوتی به طور منطقی به هم می رسند، و مدل های دقیق و banausic ارایه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is important to study on-line safety analysing and risk evaluating of the electric power system, and we should build safety and banausic power marketing technic supporting system.
[ترجمه گوگل]مطالعه تجزیه و تحلیل ایمنی آنلاین و ارزیابی ریسک سیستم قدرت الکتریکی بسیار مهم است و ما باید سیستم پشتیبانی تکنیکی بازاریابی ایمنی و بنایی توان بسازیم
[ترجمه ترگمان]مهم است که در مورد آنالیز ایمنی خط و ارزیابی ریسک سیستم قدرت الکتریکی مطالعه کنیم و ما باید ایمنی و banausic قدرت بازاریابی را برای پشتیبانی از سیستم بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• practical, utilitarian, only working for profit

پیشنهاد کاربران

بپرس