balustrade

/ˌbæləˈstreɪd//ˌbæləˈstreɪd/

معنی: نرده، طارمی
معانی دیگر: نرده ی پلکان (مرکب از ستون های گچبری شده یا میله های چوبی خراطی شده)، نرده ی ایوان، تارم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: balustraded (adj.)
• : تعریف: a rail and the set of balusters, or posts, that support it.

جمله های نمونه

1. She leaned over the balustrade and shouted to the man downstairs.
[ترجمه گوگل]روی نرده خم شد و به مرد طبقه پایین فریاد زد
[ترجمه ترگمان]روی نرده خم شد و به مرد طبقه پایین فریاد زد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This one has Ionic columns and a balustrade, and the speaker's gallery seems to have been right.
[ترجمه گوگل]این یکی دارای ستون های یونی و یک نرده است و به نظر می رسد که گالری سخنران درست بوده است
[ترجمه ترگمان]این یکی ستون های لونیکی و نرده دارد و به نظر می رسد گالری گوینده درست می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He describes a balcony with a balustrade of crumbling stucco, on which sits a struggling jade plant in an earthenware pot.
[ترجمه گوگل]او بالکنی را با نرده‌ای از گچ بری در حال فروپاشی توصیف می‌کند که روی آن گیاه یشم در حال مبارزه در یک گلدان سفالی نشسته است
[ترجمه ترگمان]او یک بالکن را با یک نرده stucco crumbling توصیف می کند، که روی آن یک گیاه یشم سبز در یک کوزه گلی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rimmed by a waist-high balustrade, the garden sheers down some twenty feet.
[ترجمه گوگل]باغ با یک نرده بلند تا کمر، حدود بیست فوت پایین می‌آید
[ترجمه ترگمان]rimmed از روی نرده های بلندی که از کمر به پایین آویخته شده بود چند متر ارتفاع داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The curving staircase with its sea-swell balustrade is like a journey through the inner ear.
[ترجمه گوگل]پلکان انحنادار با نرده‌های متورم دریا مانند سفری از طریق گوش داخلی است
[ترجمه ترگمان]پلکان منحنی و منحنی آن مثل یک سفر در گوش داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The balustrade leading from lobby to the floor above was of ornate molded wrought iron capped with a teak rail.
[ترجمه گوگل]نرده‌ای که از لابی به طبقه بالا منتهی می‌شد، از آهن فرفورژه قالب‌گیری‌شده پرآذین بود که با یک ریل چوب ساج درپوش داشت
[ترجمه ترگمان]نرده ای که از سرسرا به طبقه بالا منتهی می شد با میله آهنی ساج تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I leant back against the stone balustrade and lit a cigarette.
[ترجمه گوگل]به نرده سنگی تکیه دادم و سیگاری روشن کردم
[ترجمه ترگمان]به نرده سنگی تکیه دادم و سیگاری روشن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She shivered a little, leaning on the balustrade and looking down into the darkness while he gave some instructions to the maid.
[ترجمه گوگل]او کمی میلرزید، به نرده تکیه داده بود و به تاریکی نگاه می کرد در حالی که او به خدمتکار دستور می داد
[ترجمه ترگمان]کمی لرزید، به نرده تکیه داد و در تاریکی به درون تاریکی خیره شد، در همان حال که به مستخدمه دستور می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Acrobatics on the balustrade or something?
[ترجمه گوگل]آکروباتیک روی نرده یا چیزی؟
[ترجمه ترگمان]روی نرده چوبی یا یه همچین چیزی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To their left, the finely wrought balustrade of a stone cantilevered staircase rose like a border of black lace.
[ترجمه گوگل]در سمت چپ آنها، نرده ریز ساخته شده از یک راه پلکانی سنگی مانند حاشیه توری سیاه بالا می رفت
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ، نرده های ظریف یک پلکان سنگی سنگی مثل حاشیه توری سیاه رنگ بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All four stood just behind the balustrade.
[ترجمه گوگل]هر چهار نفر درست پشت نرده ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]هر چهار نفر پشت نرده ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The stranger approached the balustrade. " What can I do for you, mesdemoiselles? " he asked eagerly.
[ترجمه گوگل]غریبه به نرده نزدیک شد او با اشتیاق پرسید: "من چه کاری می توانم برای شما انجام دهم، مسدموازل ها؟"
[ترجمه ترگمان]مرد غریب به نرده ها نزدیک شد و گفت: \" من چه کار می توانم برایتان انجام دهم؟\" \"مشتاقانه پرسید:\" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Put the raincoat on the balustrade to drain.
[ترجمه گوگل]بارانی را روی نرده قرار دهید تا آب آن گرفته شود
[ترجمه ترگمان] بارونی رو روی نرده بذار تا خشک بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So we lay on the roof under the balustrade.
[ترجمه گوگل]بنابراین روی پشت بام زیر نرده دراز کشیدیم
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب روی پشت بام زیر پل دراز کشیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نرده (اسم)
balustrade, railing, fencing, rail, parapet, paling, list, pale

طارمی (اسم)
patio, balustrade, fence

تخصصی

[عمران و معماری] طارمی - نرده - جانپناه پلکان

انگلیسی به انگلیسی

• railing and balusters, banister
a balustrade is a railing or wall on a balcony or staircase.

پیشنهاد کاربران

Balustrade /ˈb�ləˌstreɪd/ ( n ) – meaning: a railing supported by balusters, especially one forming an ornamental parapet to a balcony, bridge or terrace.
نرده ای که توسط ستون هایی پشتیبانی می شود، به ویژه نرده ای که دیواره ی زینتیِ یک بالکن، پل یا تراس را تشکیل می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
They had been hanging over the low balustrade, engaged in a heart - to - heart talk with two pretty brunettes.
آنها بالای نرده آویزان شده بودند و با دو دختر زیبای سبزه مشغول گفتگوی صمیمی بودند.
Example 2: 👇
The terrace was walled with creamy stone and railed about by a heavy balustrade of white limestone.
تراس با دیواری از سنگ کرمی رنگ تزیین شده بود و نرده ای سنگین از سنگ آهک سفید اطراف آن را گرفته بود.

balustrade

بپرس