baltic

/ˈbɒltɪk//ˈbɔːltɪk/

معنی: وابسته به بالتیک، دریای بالتیک در شمال اروپا
معانی دیگر: وابسته به دریای بالتیک، وابسته به کشورهای بالتیک، شاخه ی زبان های بالتیک (پروسی کهن، لیتوانی، لتونیایی و غیره) از خانواده ی هند و اروپایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, near, or pertaining to the Baltic Sea.

(2) تعریف: of, designating, or pertaining to a group of Indo-European languages that includes Lithuanian and Old Prussian.

مترادف ها

وابسته به بالتیک (صفت)
baltic

دریای بالتیک در شمال اروپا (صفت)
baltic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the baltic sea; pertaining to the baltic states (estonia, latvia and lithuania)

پیشنهاد کاربران

بپرس