balsam

/ˈbɒlsəm//ˈbɔːlsəm/

معنی: مرهم، بلسان، درخت گل حنا، مومیایی کردن
معانی دیگر: هر چیز آرامبخش و شفابخش، (انواع رزین های معطر که از گیاهان مختلف به دست می آیند و حاوی اسید بنزوئیک یا اسید سینامیک هستند) بلسان، انواع مرهم ها و داروهای دارای بلسان، انواع گیاهانی که از آنها گونه های مختلف بلسان به دست می آید (مثلا: balsam fir)، (گیاه شناسی) گونه های مختلف جنس گل حنا (impatiens به ویژه: garden balsam)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: balsamic (adj.)
(1) تعریف: a fragrant oily or resinous substance exuded by some shrubs or trees, such as the balsam fir.

(2) تعریف: a balm made from or resembling such a substance.

(3) تعریف: any of several plants that exude such a substance.

جمله های نمونه

1. her words were balsam to my worries
حرف های او مرهمی بر نگرانی های من بود.

2. Great literature is balsam to the soul.
[ترجمه گوگل]ادبیات عالی مرهم روح است
[ترجمه ترگمان]ادبیات عالی برای روح balsam
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The firs perspire a fine balsam of turpentine.
[ترجمه گوگل]صنوبرها یک بلسان خوب از سقز عرق می کنند
[ترجمه ترگمان]صنوبر از شربت تربانتین عرق کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Here is also a carpet of two-to three-inch-tall balsam firs, and similarly-sized red maples.
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز فرشی از صنوبرهای بلسان با ارتفاع دو تا سه اینچ و افراهای قرمز به همین اندازه است
[ترجمه ترگمان]در اینجا همچنین یک فرش از دو تا سه اینچی - کاج بلند و maples قرمز با اندازه مشابه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The balsam fir, which had not shown much decline prior to 198 also began to be diminished.
[ترجمه گوگل]صنوبر بلسان که قبل از سال 198 کاهش چندانی نشان نداده بود نیز شروع به کاهش کرد
[ترجمه ترگمان]The که تا پیش از ۱۹۸ نیز کاهش نیافته بود نیز کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The balsam fir did not appear to be affected at all, or at least not much.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که صنوبر بلسان اصلاً تحت تأثیر قرار نگرفته باشد یا حداقل خیلی تأثیر نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که آن مرحوم تحت تاثیر آن قرار گرفته باشد، یا دست کم نه چندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The red spruces and balsam firs that dominated the vegetation near the mountaintop thrived under high rainfall and cool temperatures.
[ترجمه گوگل]صنوبرهای قرمز و صنوبرهای بلسان که بر پوشش گیاهی نزدیک قله کوه غالب بودند، تحت بارندگی زیاد و دمای خنک رشد کردند
[ترجمه ترگمان]صنوبر سرخ و balsam که بر پوشش گیاهی نزدیک قله کوه تسلط داشتند، در بارش باران بالا و دماهای بسیار سرد رشد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are also maple, spruce, pine and balsam fir saplings, and patches of wild raspberries and blueberries.
[ترجمه گوگل]همچنین نهال های افرا، صنوبر، کاج و صنوبر بلسان و تکه هایی از تمشک وحشی و زغال اخته وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین درخت افرا، صنوبر، صنوبر و balsam، و تکه های تمشک وحشی و قره قاط نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Any of various trees, especially the balsam fir, yielding an aromatic resinous substance.
[ترجمه گوگل]هر یک از درختان مختلف، به ویژه صنوبر بلسان که یک ماده صمغی معطر تولید می کند
[ترجمه ترگمان]هر یک از درختان گوناگون، به خصوص صنوبر balsam، ماده resinous aromatic را به خود اختصاص می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Grandma's most favorite flower is balsam.
[ترجمه گوگل]گل مورد علاقه مادربزرگ، گل بالزام است
[ترجمه ترگمان]گل محبوب مادربزرگ، balsam است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our main products are soy, catsup, pickles, balsam, sesame catsup, etc.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما سویا، کت‌آپ، ترشی، بلسان، کنجد و غیره است
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما سویا، catsup، pickles، balsam، sesame، sesame و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Vanilla Tears add a fluid creaminess to warm Balsam and smooth Sandalwood.
[ترجمه گوگل]اشک وانیلی یک حالت خامه ای مایع به بلسان گرم و چوب صندل صاف می دهد
[ترجمه ترگمان]اشک های وانیل، مایع fluid را به balsam گرم و Sandalwood نرم اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Balsam pear abluent, sliver, go seed, cut chunk, put chop inside again evaporate 20 minutes.
[ترجمه گوگل]گلابی بلسان آبجو، برش، دانه بریزید، تکه برش دهید، دوباره خرد شده داخل آن بریزید و 20 دقیقه تبخیر کنید
[ترجمه ترگمان]ترشی گلابی، تراشه کوچک، دانه باریک، تکه کوچک، تکه بزرگ، تکه تکه کردن، بعد از بیست دقیقه دیگر تبخیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The chicken liver is and the balsam pear fries clearly in the same place, the balsam pear water used, chicken liver quick ripe time adds.
[ترجمه گوگل]جگر مرغ است و گلابی بلسان در همان جا کاملاً سرخ می شود، آب گلابی بلسان استفاده می شود، جگر مرغ زود رسیده را اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]کبد مرغ و آن شربت هلو، به طور واضح در همان محل، آن شربت گلابی که مورد استفاده قرار می گیرد، و جگر مرغی در زمان مناسب و ripe می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective:To find out the purification method of the balsam pear(Momordica charantia)ribosome inactivating proteins(RIP)and to study the activity of RIP in restraining TMV.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف روش خالص‌سازی پروتئین‌های غیرفعال‌کننده ریبوزوم گلابی گلابی (Momordica charantia) و بررسی فعالیت RIP در مهار TMV
[ترجمه ترگمان]هدف: پیدا کردن روش تصفیه شربت balsam (Momordica charantia)ribosome inactivating (RIP)و برای مطالعه فعالیت of در مهار TMV
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرهم (اسم)
plaster, inunction, unction, balm, dressing, balsam, salve, ointment, copaiba, unguent, oil

بلسان (اسم)
balm, balsam

درخت گل حنا (اسم)
balsam

مومیایی کردن (فعل)
balm, balsam, embalm, mummify

انگلیسی به انگلیسی

• aromatic resinous sap; plant or tree which produces balsam

پیشنهاد کاربران

بپرس