balsa

/ˈbɔːlsə//ˈbɔːlsə/

(گیاه شناسی) درخت بالسا (جنس ochroma و خانواده ی bombax)، چوب بالسا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tree of tropical America, the wood of which is extremely light in weight.

(2) تعریف: the wood of this tree, used for rafts and model airplanes.

جمله های نمونه

1. The lighter woods, such as balsa, can be crushed with the finger.
[ترجمه گوگل]چوب های سبک تر مانند بالسا را ​​می توان با انگشت خرد کرد
[ترجمه ترگمان]بیشه های روشن تر از قبیل هواپیماهای زره که می توانند با انگشت خرد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The balsa tree bursts into bloom at sunset during Panama’s dry season, feeding a kaleidoscope of species.
[ترجمه گوگل]درخت بالسا هنگام غروب آفتاب در فصل خشک پاناما شکوفا می شود و به گونه ای از گونه ها تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]درخت balsa در هنگام غروب آفتاب در طول فصل خشک پاناما، شکوفه می دهد و به مقدار زیادی از گونه ها را تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And now we come to a minor balsa mystery. Why does the tree flower at night?
[ترجمه گوگل]و اکنون به یک معمای جزئی بالسا می رسیم چرا درخت در شب گل می دهد؟
[ترجمه ترگمان]و حالا ما به یه معمای کوچیکی اومدیم چرا گل درخت شب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Scientists had long assumed that the balsa tree's target audience must be bats.
[ترجمه گوگل]دانشمندان مدت ها تصور می کردند که مخاطب هدف درخت بالسا باید خفاش ها باشند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان طولانی فرض کرده اند که مخاطب هدف درخت balsa باید خفاش ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Built from carbon fibres and balsa wood, Snowbird has a wing span of 32m (10feet) - comparable to a Boeing 73
[ترجمه گوگل]Snowbird که از الیاف کربن و چوب بالسا ساخته شده است دارای طول بال 32 متر (10 فوت) است - قابل مقایسه با بوئینگ 73
[ترجمه ترگمان]ساخته شده از الیاف کربن و چوب balsa، Snowbird دارای طول بال ۳۲ متر (۱۰ فوتی)است که قابل مقایسه با بوئینگ ۷۳ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The body is built from balsa wood, and the wings powered by a wire crank driven by a rubber band.
[ترجمه گوگل]بدنه آن از چوب بالسا ساخته شده است و بالها با یک میل لنگ سیمی که توسط یک نوار لاستیکی هدایت می شود، کار می کنند
[ترجمه ترگمان]بدن از چوب balsa ساخته شده است و بال ها که توسط یک دسته سیمی که توسط یک نوار لاستیکی هدایت می شود، کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The duo cut rectangular holes in balsa wood and covered them with glass microscope slides.
[ترجمه گوگل]این دو سوراخ های مستطیلی را در چوب بالسا برش دادند و آنها را با اسلایدهای میکروسکوپ شیشه ای پوشاندند
[ترجمه ترگمان]این دو، سوراخ های مستطیل شکل را در چوب balsa برش داده و آن ها را با اسلایدهای میکروسکپی شیشه ای پوشانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A chair made of balsa wood is very light. If you're hit with a balsa wood chair you won't be injured.
[ترجمه گوگل]صندلی ساخته شده از چوب بالسا بسیار سبک است اگر با صندلی چوبی بالسا برخورد کنید، آسیبی نخواهید دید
[ترجمه ترگمان]یک صندلی از چوب بالسا بسیار سبک است اگر با یک صندلی چوب بالسا به چوب بزنی، زخمی نخواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Owl City: My house is made out of balsa wood.
[ترجمه گوگل]شهر جغد: خانه من از چوب بالسا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]سیتی سیتی: خانه من از چوب balsa ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They have the heft of balsa wood. They are as porous as a sponge, brittle as a coffee mug dropped on the floor . . .
[ترجمه گوگل]آنها سنگینی چوب بالسا دارند آنها به اندازه یک اسفنج متخلخل و شکننده هستند مانند یک لیوان قهوه که روی زمین افتاده است
[ترجمه ترگمان]آن ها the چوب balsa دارند آن ها به اندازه اسفنج متخلخل، شکننده به عنوان یک فنجان قهوه در کف زمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Agriculture: bananas, coffee, cacao, rice; cattle; balsa wood; fish.
[ترجمه گوگل]کشاورزی: ​​موز، قهوه، کاکائو، برنج؛ گاو؛ چوب بالسا؛ ماهی
[ترجمه ترگمان]کشاورزی: موز، قهوه، کاکائو، برنج، احشام؛ ماهی؛ ماهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Balsa . This hull should really be done on a lath but you know me.
[ترجمه گوگل]بالسا این بدنه واقعاً باید روی یک تراشه انجام شود، اما شما من را می شناسید
[ترجمه ترگمان]Balsa این کشتی واقعا باید روی یک تکه آهن کار کند، اما شما مرا می شناسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The children were asked to model an airplane out of balsa - wood.
[ترجمه گوگل]از بچه ها خواسته شد که یک هواپیما را از چوب بالسا مدل کنند
[ترجمه ترگمان]از بچه ها خواسته شد که یک هواپیما را از چوب balsa مدل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Whole sections of the City were trampled flat, buildings going down like balsa wood.
[ترجمه گوگل]تمام بخش‌های شهر زیر پا گذاشته شدند و ساختمان‌ها مانند چوب بالسا فرو ریختند
[ترجمه ترگمان]بخش های زیادی از شهر به زمین افتاده بودند و ساختمان ها مانند چوب balsa پایین می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The boy sat on the floor beside her, carving a piece of balsa wood.
[ترجمه گوگل]پسر کنار او روی زمین نشست و تکه ای از چوب بالسا را ​​حک کرد
[ترجمه ترگمان]پسرک روی زمین کنار او نشسته بود و تکه ای از چوب بالسا را حکاکی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] بالزا

انگلیسی به انگلیسی

• light strong wood (used to build models, rafts, etc.); raft
balsa or balsa wood is a very light wood which is used to make things such as rafts and model aeroplanes.

پیشنهاد کاربران

بپرس