1. They announced, amid much ballyhoo, that they had made a breakthrough.
[ترجمه گوگل]آنها در میان همهمه های بسیار اعلام کردند که به موفقیت دست یافته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان much اعلام کردند که پیشرفتی داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The candidate's campaign was attended with too much ballyhoo.
[ترجمه گوگل]مبارزات انتخاباتی این نامزد با هیاهوی بیش از حد برگزار شد
[ترجمه ترگمان]مبارزات انتخاباتی با حضور بیش از حد برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. After all the ballyhoo, the film was a flop.
[ترجمه گوگل]بعد از همه بالیوها، فیلم یک شکست بود
[ترجمه ترگمان]بعد از همه the، فیلم شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I can't see what all this ballyhoo is about.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم ببینم این همه بالیهو برای چیست
[ترجمه ترگمان]نمی توانم ببینم این ballyhoo در چه موردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A lot of the ballyhoo centered on the network's new hit show.
[ترجمه گوگل]بسیاری از برنامه های بالیهو بر روی نمایش موفق جدید شبکه متمرکز بود
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از ballyhoo که بر روی برنامه حمله جدید شبکه متمرکز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. While Deion Sanders received most of the pre-game ballyhoo,[Sentence dictionary] his bookend Brown went about his business with little or no fanfare.
[ترجمه گوگل]در حالی که دیون سندرز بیشتر بازی balllyhoo را دریافت کرد، [Sentence فرهنگ لغت] کتاب او براون با هیاهوی کم یا بدون هیاهو به کار خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]در حالی که Deion ساندرز بسیاری از ballyhoo پیش از بازی را دریافت کرد، bookend براون (حکم جمله)او بدون هیاهو به کار خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The company was too conservative to indulge in ballyhoo in its advertising.
[ترجمه گوگل]این شرکت محافظهکارتر از آن بود که در تبلیغات خود زیادهروی کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت برای شرکت در تبلیغات خود بیش از حد محافظه کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In Taiwan, many candidates ballyhoo their campaigning in the street.
[ترجمه گوگل]در تایوان، بسیاری از کاندیداها تبلیغات خود را در خیابان به راه انداختند
[ترجمه ترگمان]در تایوان، بسیاری از نامزدها مبارزات خود را در خیابان دنبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ballyhoo is the use of sensational or over the top means to draw attention to something undeserving of such attention.
[ترجمه گوگل]Ballyhoo استفاده از وسایل هیجان انگیز یا بیش از حد برای جلب توجه به چیزی است که شایسته چنین توجهی نیست
[ترجمه ترگمان]Ballyhoo استفاده از یک یا بیش از حد عالی برای جلب توجه به چیزی از چنین توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We find newspaper ballyhoo difficult to live with.
[ترجمه گوگل]زندگی با روزنامه بالیهو برای ما دشوار است
[ترجمه ترگمان]ما روزنامه می فهمیم که زندگی کردن با آن ها مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I have never heard so much ballyhoo for such lousy movie.
[ترجمه گوگل]من تا به حال انقدر بالیهو برای چنین فیلم بدی نشنیده بودم
[ترجمه ترگمان]من تا حالا همچین فیلم مزخرف زیادی رو برای این فیلم مزخرف نشنیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I have it on good authority that the whale thinks that this ballyhoo is a bunch of, well, blubber.
[ترجمه گوگل]من به خوبی می دانم که نهنگ فکر می کند که این بالیهو یک دسته، خوب، بلبل است
[ترجمه ترگمان]به خوبی می دانم که وال گمان می کند که این ballyhoo یک مشت پیه وال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The gesture is likely to be surrounded by much ballyhoo when it is officially announced in April.
[ترجمه گوگل]این ژست احتمالاً زمانی که در ماه آوریل به طور رسمی معرفی شود، توسط ژست های بسیار احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]این حرکت احتمالا تا زمانی که رسما در ماه آوریل اعلام شود احاطه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A presentation that lacks an idea cannot hide behind glamorous photos, pizazz, or ballyhoo.
[ترجمه گوگل]ارائه ای که فاقد ایده باشد، نمی تواند پشت عکس های پر زرق و برق، پیتزا یا بالیهو پنهان شود
[ترجمه ترگمان]یک معرفی که فاقد یک ایده است نمی تواند پشت عکس های فریبنده، pizazz، یا سایت ballyhoo پنهان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Yet we do nothing but keep up a perpetual ballyhoo about Bolshevism, fascism, communism, liberty, dictators, democracy, and all the rest of it.
[ترجمه گوگل]با این حال، ما هیچ کاری انجام نمی دهیم، جز اینکه در مورد بلشویسم، فاشیسم، کمونیسم، آزادی، دیکتاتورها، دموکراسی و همه چیزهای دیگر یک بالیو همیشگی نگه داریم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما هیچ کاری نمی کنیم، بلکه مدام در مورد Bolshevism، فاشیسم، کمونیسم، آزادی، دیکتاتورها، دموکراسی و همه چیزهای دیگر ایستادگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید