balletic

جمله های نمونه

1. The subject seems to dance with balletic grace.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد سوژه با ظرافت باله می رقصد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سوژه با لطف balletic می رقصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A balletic leap from Alan Knott to dismiss Clive Lloyd.
[ترجمه گوگل]یک جهش باله ای از آلن نات برای اخراج کلایو لوید
[ترجمه ترگمان]یک جهش balletic از آلان knott برای اخراج Clive لوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her long willowy legs splayed outwards into a balletic second.
[ترجمه گوگل]پاهای بیدی بلند او به سمت بیرون در یک ثانیه باله پخش می شد
[ترجمه ترگمان]پاهای بلندش به بیرون باز شده بود و در یک ثانیه به بیرون باز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lovers float through balletic lifts and dips, mimicked by other couples in the background.
[ترجمه گوگل]عاشقان در بالابرها و شیب های باله شناور می شوند و زوج های دیگر در پس زمینه تقلید می کنند
[ترجمه ترگمان]عاشقان از طریق balletic lifts و dips شناور هستند و از زوج های دیگر در پس زمینه تقلید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One thing it is not, though, is balletic.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک چیزی که اینطور نیست، باله است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، یک چیزی که نیست، balletic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There's a strength in that, but it's very balletic.
[ترجمه گوگل]یک نقطه قوتی در آن وجود دارد، اما بسیار باله ای است
[ترجمه ترگمان]نیرویی در آن وجود دارد، اما خیلی balletic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The models, who performed balletic moves with impressive control, stunned onlookers by holding their breath for minutes at a time, while remaining serene and calm.
[ترجمه گوگل]این مدل‌ها که حرکات باله‌ای را با کنترل چشمگیر انجام می‌دادند، با حبس کردن نفس خود برای دقایقی در یک زمان، در حالی که آرام و خونسرد بودند، تماشاگران را شگفت‌زده می‌کردند
[ترجمه ترگمان]مدل ها، که حرکات balletic را با کنترل موثر انجام می دادند، با نگه داشتن نفس خود برای چند دقیقه در یک زمان، در حالی که آرام و آرام باقی می ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In place of the contrasting styles of the balletic Federer and the muscular Nadal, spectators were treated to long baseline rallies between two of the fastest players on the planet.
[ترجمه گوگل]به جای سبک متضاد فدرر باله و نادال عضلانی، تماشاگران با رالی های پایه طولانی بین دو تن از سریع ترین بازیکنان روی کره زمین پذیرایی کردند
[ترجمه ترگمان]در میان سبک های متضاد of Federer و the عضلانی، تماشاچیان برای تظاهرات پایه بلند بین دو نفر از سریع ترین بازیکنان روی کره زمین مورد درمان قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was more interested in the balletic choreography, which enhanced and revitalized the swordplay sequences.
[ترجمه گوگل]او بیشتر به رقص باله علاقه مند بود که سکانس های شمشیربازی را تقویت و احیا کرد
[ترجمه ترگمان]او بیشتر به the balletic علاقه مند بود، که ترتیب آن را بهبود و برنامه ریزی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They have a balletic freeway system; snazzy shopping malls; stylish skylines.
[ترجمه گوگل]آنها یک سیستم آزادراه باله دارند مراکز خرید شیک؛ خطوط افق شیک
[ترجمه ترگمان]آن ها یک سیستم بزرگراه balletic دارند؛ مراکز خرید snazzy؛ skylines شیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In a bewildering balletic dance, giraffes use their necks to head butt each other in battle.
[ترجمه گوگل]در یک رقص باله گیج کننده، زرافه ها از گردن خود برای ضربه زدن به یکدیگر در جنگ استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]در یک رقص گیج کننده ای که زرافه ها از گردن های خود برای ضربه زدن به یکدیگر در جنگ استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Schoolchildren could spend days or weeks drilling for athletic and balletic displays in his honour.
[ترجمه گوگل]دانش‌آموزان می‌توانستند روزها یا هفته‌ها را برای نمایش‌های ورزشی و باله به افتخار او سپری کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان می توانند روزها یا چند هفته وقت صرف حفاری برای نمایش های ورزشی و ورزشی در شرف خود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unlike most great heavyweights, he won not with heavy punching power but with the speed of his hands and the balletic grace of his feet.
[ترجمه گوگل]بر خلاف بسیاری از وزنه‌های بزرگ، او نه با قدرت ضربات سنگین، بلکه با سرعت دست‌ها و ظرافت باله‌ای پاهایش پیروز شد
[ترجمه ترگمان]برخلاف بیشتر heavyweights بزرگ، با مشت سنگین و سنگین در دست نخواهد بود، اما با سرعت دست و ظرافت پاهایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr. Martinez moved around and up the poll with the athleticism of an accomplished gymnast, twisting, turning and pivoting with balletic grace.
[ترجمه گوگل]آقای مارتینز با حرکات ورزشی یک ژیمناستیک ماهر به دور و بر رای گیری بالا رفت و با ظرافت باله می چرخید و می چرخید
[ترجمه ترگمان]آقای مارتینز به اطراف حرکت کرد، و با ورزشکاری یک ژیمناست کار، برگشت و با وقار و وقار به سوی ما آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to ballet; resembling ballet

پیشنهاد کاربران

بپرس