balk at

جمله های نمونه

1. Many people would balk at setting up a new business during a recession.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در دوران رکود اقتصادی از راه اندازی یک کسب و کار جدید خودداری می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از ایجاد یک کسب وکار جدید در زمان رکود، امتناع خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even biology undergraduates may balk at animal experiments.
[ترجمه گوگل]حتی دانشجویان مقطع کارشناسی زیست شناسی ممکن است از آزمایش های حیوانی خودداری کنند
[ترجمه ترگمان]حتی دانشجویان دوره کارشناسی زیست شناسی ممکن است از آزمایش ها بر روی حیوانات طفره بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are likely to balk at antiabortion legislation.
[ترجمه گوگل]آنها احتمالاً از قانون ضد سقط جنین مخالفت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها احتمالا از قانون antiabortion رد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People may well balk at this and never return to your site again.
[ترجمه گوگل]مردم ممکن است از این موضوع انکار کنند و دیگر هرگز به سایت شما باز نگردند
[ترجمه ترگمان]ممکن است مردم از این کار طفره بروند و دیگر هرگز به سایت شما باز نمی گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some practices may balk at this degree of rigour, especially given the relative scarcity of trained counsellors.
[ترجمه گوگل]برخی از شیوه ها ممکن است با این درجه سختگیری مخالفت کنند، به ویژه با توجه به کمبود نسبی مشاوران آموزش دیده
[ترجمه ترگمان]برخی از اعمال، در این درجه دقت، به خصوص با توجه به کمیابی نسبی مشاوران آموزش دیده، مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Officials who once wooed foreign investors increasingly balk at approving new deals.
[ترجمه گوگل]مقاماتی که زمانی سرمایه‌گذاران خارجی را جذب می‌کردند، به‌طور فزاینده‌ای از تصویب قراردادهای جدید خودداری می‌کنند
[ترجمه ترگمان]مقاماتی که زمانی سرمایه گذاران خارجی را با تصویب معاملات جدید به شدت به خود جلب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many designers balk at using web analytics because they are intimidated by the numbers and the potential complexity of the analysis.
[ترجمه گوگل]بسیاری از طراحان از استفاده از تجزیه و تحلیل وب خودداری می کنند زیرا آنها از اعداد و پیچیدگی احتمالی تجزیه و تحلیل می ترسند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از طراحان با استفاده از تجزیه و تحلیل وب، به دلیل ترس از اعداد و پیچیدگی بالقوه تجزیه و تحلیل، مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The more European voters balk at economic reform, the more politicians yammer on about values.
[ترجمه گوگل]هر چه رای دهندگان اروپایی بیشتر از اصلاحات اقتصادی مخالفت کنند، سیاستمداران بیشتری در مورد ارزش ها غوطه ور می شوند
[ترجمه ترگمان]هرچه رای دهندگان اروپایی بیشتر در اصلاحات اقتصادی مخالف باشند، سیاستمداران بیشتری درباره ارزش ها سخن می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many people balk at this danger.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم از این خطر خودداری می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از این خطر رد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. People who think nothing of entering passwords balk at the idea of having their eyeballs scanned.
[ترجمه گوگل]افرادی که فکر نمی کنند رمز عبور را وارد کنند، از اسکن کره چشم خودداری می کنند
[ترجمه ترگمان]کسانی که به این موضوع فکر نمی کنند، به این فکر نمی کنند که eyeballs را اسکن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They often still balk at being stigmatized as weird.
[ترجمه گوگل]آنها اغلب هنوز از اینکه انگ عجیب و غریب انگ زده شوند مخالفت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب از انگ زدن به عنوان عجیب و غریب استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We get strong indications that his agent would balk at that request.
[ترجمه گوگل]ما نشانه های قوی دریافت می کنیم مبنی بر اینکه نماینده او با این درخواست مخالفت می کند
[ترجمه ترگمان]ما دلایل محکمی داریم که مامور اون از این خواسته طفره میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To emancipate all mankind, we will balk at no sacrifice . even that of our lives.
[ترجمه گوگل]برای رهایی همه نوع بشر، ما از هیچ فداکاری دریغ نخواهیم کرد حتی زندگی ما
[ترجمه ترگمان]برای نجات دادن همه بشریت، ما از قربانی کردن طفره میریم حتی از زندگی ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reject, refuse, resist, be reluctant

پیشنهاد کاربران

سر باز زدن
شانه خالی کردن
امتناع ورزیدن
رد کردن

بپرس