baler

جمله های نمونه

1. Horizontal semi - auto hydraulic baler applicable scrap paper, cardboard, plastic and so on solid scrap material field.
[ترجمه گوگل]بیلر هیدرولیک نیمه افقی کاغذ قراضه، مقوا، پلاستیک و غیره در زمینه مواد ضایعات جامد قابل اجرا است
[ترجمه ترگمان]قطعات پیش ساخته نیمه خودکار افقی، کاغذ قراضه، مقوا، پلاستیک و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. uni-BOX 3000 baler is an electromechanical integration device based on fieldbus technology.
[ترجمه گوگل]بیلر uni-BOX 3000 یک دستگاه یکپارچه سازی الکترومکانیکی مبتنی بر فناوری فیلدباس است
[ترجمه ترگمان]جعبه ۳۰۰۰ baler یک وسیله یکپارچه سازی الکترومکانیکی مبتنی بر فن آوری fieldbus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. UNI - BOX 3000 baler is an electromechanical integration device based on fieldbus technology.
[ترجمه گوگل]بیلر UNI - BOX 3000 یک دستگاه یکپارچه سازی الکترومکانیکی مبتنی بر فناوری فیلدباس است
[ترجمه ترگمان]UNI - کادر ۳۰۰۰ baler یک وسیله یکپارچه سازی الکترومکانیکی مبتنی بر فن آوری fieldbus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nobody Full - automatic hydraulic baler, applicable scrap paper, scrap plastic, clothes and so on solid material recycle.
[ترجمه گوگل]Nobody Full - بیلر هیدرولیک اتوماتیک، کاغذ قراضه قابل اجرا، ضایعات پلاستیک، لباس و غیره بازیافت مواد جامد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس کامل - اتوماتیک هیدرولیک، کاغذ قراضه، scrap پلاستیکی، لباس و غیره در بازیافت مواد جامد وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Odd straw is compressed through baler binding, provide raw material for the paper mill.
[ترجمه گوگل]کاه عجیب و غریب از طریق صحافی بیلر فشرده می شود، مواد خام را برای کارخانه کاغذ فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]straw فرد از طریق پیوند baler فشرده می شود و مواد خام را برای آسیاب کاغذ فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When help finally arrived he was released from the big baler his right leg was nearly severed from his body.
[ترجمه گوگل]هنگامی که در نهایت کمک رسید، او از دستگاه بالش بزرگ رها شد، پای راستش تقریباً از بدنش جدا شده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی که بالاخره کمک رسید، از دست راستش آزاد شد، پای راستش تقریبا از بدنش جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No handy planks of wood, no convenient lengths of baler twine kindly left behind by a farmer.
[ترجمه گوگل]بدون تخته های چوبی دستی، بدون طول مناسب ریسمان بیلر که با مهربانی توسط یک کشاورز باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]هیچ تخته های چوبی هم بدرد نمی خورد، و هیچ راه مناسبی برای baler ریسمانی در پشت یک کشاورز باقی نمانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this paper, the control systems of chemical fiber baler are used as a example.
[ترجمه گوگل]در این مقاله از سیستم های کنترلی بیلر الیاف شیمیایی به عنوان مثال استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، سیستم های کنترل فیبر شیمیایی baler به عنوان نمونه مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] عدل بند - عدل ساز - عدل کن

انگلیسی به انگلیسی

• sower of evil

پیشنهاد کاربران

baler ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: علوفه‏بند
تعریف: ماشینی برای فشرده کردن علوفه و بسته‏بندی آن
دستگاه ای که علوفه های خشک شده را بسته بندی میکند.

بپرس