baleen

/bəˈliːn//bəˈliːn/

معنی: استخوان نهنگ، والانه، ماهی سیم
معانی دیگر: رجوع شود به: whalebone، استخوان نهنگ whalebone، بالن، باله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the bony, flexible strips in the upper jaws of certain whales.

جمله های نمونه

1. Krill are the principal food of the baleen whales, such as the blue whale and minke.
[ترجمه گوگل]کریل غذای اصلی نهنگ های بالین مانند نهنگ آبی و مینک است
[ترجمه ترگمان]krill غذای اصلی وال ها مانند وال آبی و minke هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cetaceans are divided into two groups: the baleen whales which have whalebone instead of teeth and the toothed whales.
[ترجمه گوگل]سیتاس ها به دو گروه تقسیم می شوند: نهنگ های بالین که به جای دندان استخوان نهنگ دارند و نهنگ های دندان دار
[ترجمه ترگمان]cetaceans به دو گروه تقسیم می شوند: نهنگ بالن که به جای دندان و نهنگ دندان دار از استخوان نهنگ بیرون آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In order to porpoise, baleen whales must reach four times their normal cruising speed - probably beyond their capabilities.
[ترجمه گوگل]برای گراز دریایی، نهنگ‌های بالین باید به چهار برابر سرعت معمولی خود برسند - احتمالاً فراتر از توانایی‌هایشان
[ترجمه ترگمان]به منظور گراز ماهی، نهنگ بالن باید به چهار برابر سرعت سفره ای دریایی خود برسد - احتمالا فراتر از توانایی های آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Baleen whales often appear in this region. Be careful!
[ترجمه گوگل]نهنگ های بالین اغلب در این منطقه ظاهر می شوند مراقب باش!
[ترجمه ترگمان]نهنگ های قاتل اغلب در این منطقه ظاهر می شوند مواظب باش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But big baleen whales often run silent.
[ترجمه گوگل]اما نهنگ‌های بالین بزرگ اغلب بی‌صدا می‌روند
[ترجمه ترگمان]اما واله ای بزرگ زیاد غالبا ساکت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other baleen whales have splash guards too, but not like this.
[ترجمه گوگل]سایر نهنگ‌های بالین نیز محافظ‌هایی دارند، اما نه مانند این
[ترجمه ترگمان]از بالن دیگر وال ها هم محافظین هم دارند اما نه به این شکل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Other baleen whales are the blue, fin, gray, humpback, and sei whales and the rorqual.
[ترجمه گوگل]نهنگ های آبی، باله، خاکستری، گوژپشت و سی و رورکوال دیگر نهنگ های بالین هستند
[ترجمه ترگمان]واله ای دیگر وال آبی، بال، خاکستری و humpback و وال ها و the هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But it is easier to hear the baleen whale, with its lower-frequency call, than the beaked whales, says Theriault.
[ترجمه گوگل]اما به گفته تریو، شنیدن نهنگ بالین با فرکانس پایین‌تر آن آسان‌تر از نهنگ‌های منقاری است
[ترجمه ترگمان]اما بسیار آسان است که وال گیری را با فرکانس پایین تر از واله ای نوک تیز بشنوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Large baleen whales primarily use the lower frequencies and are often limited in their repertoire.
[ترجمه گوگل]نهنگ‌های بالین بزرگ عمدتاً از فرکانس‌های پایین‌تر استفاده می‌کنند و اغلب در کارنامه خود محدود هستند
[ترجمه ترگمان]نهنگ بالن بزرگ عمدتا از فرکانس های پایین تر استفاده می کنند و اغلب در مجموعه خود محدود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The region is one of the chief feeding grounds of the sperm, baleen and minke whales.
[ترجمه گوگل]این منطقه یکی از مراکز اصلی تغذیه اسپرم، بالین و نهنگ مینک است
[ترجمه ترگمان]این منطقه یکی از مهم ترین زمینه های تغذیه نهنگ، نهنگ نهنگ و نهنگ نیزه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whales are divided into two main groups, toothed whales and baleen whales.
[ترجمه گوگل]نهنگ ها به دو گروه اصلی نهنگ های دندان دار و نهنگ های بالین تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]وال ها به دو گروه اصلی وال دندان و نهنگ بالن تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Baleen whales, including the humpback whales and blue whales, are toothless and instead use hairlike structures called baleen to filter tiny prey such as krill from seawater.
[ترجمه گوگل]نهنگ‌های بالین، از جمله نهنگ‌های گوژپشت و نهنگ‌های آبی، بدون دندان هستند و در عوض از ساختارهای مویی به نام بالین برای فیلتر کردن طعمه‌های کوچک مانند کریل از آب دریا استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]وال های گوژپشت، از جمله وال humpback و نهنگ آبی، بی دندان هستند و به جای آن از ساختارهای hairlike به نام بالن برای فیلتر کردن طعمه کوچک مانند krill از آب دریا استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its calls do not match those of any known species, although they are clearly those of a baleen whale, a group that includes blue, fin and humpback whales.
[ترجمه گوگل]تماس‌های آن با هیچ گونه‌ی شناخته‌شده‌ای مطابقت ندارد، اگرچه آنها به وضوح با نهنگ‌های بالین هستند، گروهی که شامل نهنگ‌های آبی، باله‌ای و گوژپشت است
[ترجمه ترگمان]این تماس ها با آن گونه از گونه های شناخته شده مطابقت ندارد، هر چند آن ها به طور واضح متعلق به نهنگ بالن هستند، گروهی که شامل نهنگ آبی، باله و humpback است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Evoking the poster for the original summer blockbuster, a new species of killer sperm whale attacks a baleen whale in an illustration.
[ترجمه گوگل]با یادآوری پوستر فیلم پرفروش تابستانی، گونه جدیدی از نهنگ اسپرم قاتل در یک تصویر به یک نهنگ بالین حمله می کند
[ترجمه ترگمان]یک نوع جدید از نوع وال سر زا در تصویر یک نهنگ سفید در تصویر به وال گیری حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان نهنگ (اسم)
baleen

والانه (اسم)
baleen, whalebone

ماهی سیم (اسم)
baleen

انگلیسی به انگلیسی

• whalebone

پیشنهاد کاربران

Plates of material that hang from the top jaw of toothless whale
نهنگ سفید
استخوان نهنگ یا وال

بپرس