1. Turn off the water, drain down and bale out the cistern to give it a good clean.
[ترجمه گوگل]آب را ببندید، آب آن را تخلیه کنید و سیستر را بیرون بیاورید تا تمیزی خوبی به آن ببخشید
[ترجمه ترگمان]آب را خاموش کنید، پایین بکشید و bale را پایین بیاورید تا آن را تمیز و تمیز نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب را خاموش کنید، پایین بکشید و bale را پایین بیاورید تا آن را تمیز و تمیز نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Return in good time to bale out the kitchen and read note reminding you of half-day closing in Muswell Hill.
[ترجمه گوگل]به موقع برگردید تا آشپزخانه را بیرون بیاورید و یادداشتی را بخوانید که شما را به یاد تعطیلی نیم روزه در ماسول هیل می اندازد
[ترجمه ترگمان]به موقع برگردید و از آشپزخانه بیرون بیایید و یادداشت کنید که نیمه روز تعطیلی در Muswell هیل را یاد آوری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به موقع برگردید و از آشپزخانه بیرون بیایید و یادداشت کنید که نیمه روز تعطیلی در Muswell هیل را یاد آوری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One day, a pilot was forced to bale out of a fighter plane over London and came down by parachute, landing in a crowded street.
[ترجمه گوگل]یک روز خلبانی مجبور شد از یک هواپیمای جنگنده بر فراز لندن خارج شود و با چتر نجات پایین آمد و در خیابانی شلوغ فرود آمد
[ترجمه ترگمان]یک روز خلبان مجبور به بسته شدن از یک هواپیمای جنگنده در لندن شد و با چترنجات پایین آمد و در یک خیابان شلوغ فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک روز خلبان مجبور به بسته شدن از یک هواپیمای جنگنده در لندن شد و با چترنجات پایین آمد و در یک خیابان شلوغ فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A storm rose, and we had to bale out our boat.
[ترجمه گوگل]طوفانی برخاست و ما مجبور شدیم قایق خود را با عدل بیرون بیاوریم
[ترجمه ترگمان]طوفان برخاست، و ما مجبور بودیم قایق خود را صاف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طوفان برخاست، و ما مجبور بودیم قایق خود را صاف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Take this thimble and with it bale out the water in the pond till there isn't a drop left.
[ترجمه گوگل]این انگشتانه را بردارید و با آن آب در حوض را بیرون بیاورید تا قطره ای باقی نماند
[ترجمه ترگمان]این انگشتانه را بگیر و با آن، آب را در آبگیر، تا وقتی که یک قطره باقی نمانده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این انگشتانه را بگیر و با آن، آب را در آبگیر، تا وقتی که یک قطره باقی نمانده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. When the storm rose on the river, they had to bale out to reach the shore safely.
[ترجمه گوگل]وقتی طوفان بر روی رودخانه بلند شد، آنها مجبور شدند عدل را بیرون بیاورند تا سالم به ساحل برسند
[ترجمه ترگمان]وقتی طوفان بر روی رودخانه بالا آمد ناچار شدند تا با سلامت به ساحل برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی طوفان بر روی رودخانه بالا آمد ناچار شدند تا با سلامت به ساحل برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My objection to his high heels was that he would do himself a mischief if he had to bale out!
[ترجمه گوگل]ایراد من به کفش های پاشنه بلندش این بود که اگر بخواهد عدل بیرون بیاید، خودش یک شیطنت می کند!
[ترجمه ترگمان]اعتراض من به این پاشنه های بلندش این بود که اگر سر و کله اش پیدا می شد، خودش دردسر درست می کرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعتراض من به این پاشنه های بلندش این بود که اگر سر و کله اش پیدا می شد، خودش دردسر درست می کرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Just as they reached the top and comparative safety, Lilley yelled for everyone to bale out.
[ترجمه گوگل]درست زمانی که آنها به بالاترین سطح و ایمنی نسبی رسیدند، لیلی فریاد زد که همه بیرون بیایند
[ترجمه ترگمان]درست در همان لحظه ای که به بالاترین نقطه امن و نسبی رسیدند، Lilley نعره زد که همه سر خود را صاف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درست در همان لحظه ای که به بالاترین نقطه امن و نسبی رسیدند، Lilley نعره زد که همه سر خود را صاف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید