baldness

/ˈbɔldnəs//ˈbɔːldnɪs/

معنی: طاسی
معانی دیگر: بیمویی، بی لطافتی

جمله های نمونه

1. premature baldness
طاسی زودرس

2. Mentioning his baldness wasn't very tactful.
[ترجمه گوگل]ذکر کچلی او چندان با درایت نبود
[ترجمه ترگمان]اما طاسی سرش چندان ماهر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. if they suffer from baldness, they use a growth stimulator, buy hairpieces, or have hair transplanted from the hirsute part of the scalp to the bare areas.
[ترجمه گوگل]اگر از طاسی رنج می برند، از محرک رشد استفاده می کنند، قطعات مو می خرند، یا مو را از قسمت هیرسوت پوست سر به نواحی خالی پیوند می زنند
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها از طاسی رنج می برند، از یک stimulator رشد استفاده می کنند، hairpieces را می خرند و یا مویی را که از قسمت های دچار پرمویی از پوست سر تا مناطق محروم منتقل می شود، به کار می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He gets really upset if you mention his baldness.
[ترجمه گوگل]اگر به طاسی او اشاره کنید واقعاً ناراحت می شود
[ترجمه ترگمان]خیلی ناراحت میشه اگه به baldness اشاره کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jill couldn't resist making jokes about his baldness.
[ترجمه گوگل]جیل نمی‌توانست در مورد طاسی‌اش شوخی کند
[ترجمه ترگمان]جیل نمی توانست در مقابل طاسی سرش شوخی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He resents any allusion to his baldness.
[ترجمه گوگل]او از هر گونه کنایه به طاسی خود بیزار است
[ترجمه ترگمان]از هر گونه اشاره ای به طاسی سرش خوشش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He wore a hat to hide his baldness.
[ترجمه گوگل]کلاهی به سر داشت تا طاسی خود را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]کلاهش را به سر گذاشته بود تا baldness را بپوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hopes that scientists have found a cure for baldness now seem based more on wishful thinking than reality.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد امیدها به اینکه دانشمندان درمانی برای طاسی پیدا کرده اند، بیشتر مبتنی بر خیال بافی باشد تا واقعیت
[ترجمه ترگمان]امیدها که دانشمندان برای طاسی سر و کار پیدا کرده اند، حالا بیشتر بر افکار پوچ و واهی است تا واقعیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the ninth century as later, baldness struck some people as funny.
[ترجمه گوگل]در قرن نهم مانند بعدها، طاسی برخی از مردم را خنده دار کرد
[ترجمه ترگمان]در قرن نهم، طاسی مغز مردم را به خنده انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Baldness is not only sexy, it is aerodynamic. Hot wax your head for maximum performance.
[ترجمه گوگل]طاسی نه تنها سکسی است، بلکه آیرودینامیک است برای حداکثر کارایی، سر خود را با موم گرم کنید
[ترجمه ترگمان]Baldness تنها سکسی نیست بلکه آیرودینامیک است برای حداکثر عملکرد سر خود را موم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He remembered reading somewhere, though, that baldness shows virility.
[ترجمه گوگل]او به یاد آورد که جایی خوانده بود که طاسی نشان دهنده مردانگی است
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورد که طاسی سرش به مردانگی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She can't resist making jokes about his baldness.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند در برابر شوخی کردن در مورد طاسی او مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست در مقابل طاسی سرش شوخی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Baldness does not mean there's anything wrong with him.
[ترجمه گوگل]طاسی به این معنی نیست که او مشکلی دارد
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They joked him on his baldness.
[ترجمه گوگل]در مورد طاسی با او شوخی کردند
[ترجمه ترگمان]سر طاسی سرش او را مسخره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There are now many companies selling saw palmetto baldness treatments and as such there can be problems with differences in recommended dosages.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر شرکت های زیادی وجود دارند که درمان های طاسی نخل اره ای را به فروش می رسانند و به همین دلیل ممکن است با تفاوت در دوزهای توصیه شده مشکلاتی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تعداد زیادی از شرکت ها در حال فروش saw خود هستند و این روزها می توانند مشکلاتی با تفاوت در دوزهای توصیه شده وجود داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طاسی (اسم)
baldness

انگلیسی به انگلیسی

• hairlessness; bareness

پیشنهاد کاربران

بپرس