baldfaced


گستاخ، بی شرم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: bold; brazen; shameless.
مشابه: barefaced

- What he said was a bald-faced lie!
[ترجمه گوگل] حرفی که زد یک دروغ کچل بود!
[ترجمه ترگمان] چیزی که اون گفت یه دروغ بدون صورت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a baldfaced lie
دروغ بی شرمانه

پیشنهاد کاربران

بپرس