balder


(اسطوره های نورس) بالدر (خداوند نور و آرامش و عقل و فرزند اودین و فریگ - baldr هم می نویسند)

جمله های نمونه

1. Too much knowledge makes the head bald.
[ترجمه گوگل]دانش زیاد سر را کچل می کند
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زیادی باعث می شود که سر تاس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A bald head is soon shaven.
[ترجمه گوگل]سر طاس به زودی تراشیده می شود
[ترجمه ترگمان]سر تاس به زودی تراشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dad started going bald when he was in his thirties.
[ترجمه گوگل]پدر از سی سالگی شروع به کچل شدن کرد
[ترجمه ترگمان]بابا وقتی سی و سی سالش بود شروع به کچل شدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bald statistics tell us nothing about the underlying trends.
[ترجمه گوگل]آمار طاس به ما چیزی در مورد روندهای اساسی نمی گوید
[ترجمه ترگمان]آمار کچل چیزی در مورد تمایلات زیربنایی به ما نمی گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's one of these men who went bald very young and has a terrible hang-up about it.
[ترجمه گوگل]او یکی از این مردانی است که خیلی جوان طاس شد و در مورد آن رابطه وحشتناکی دارد
[ترجمه ترگمان]او یکی از این مردانی است که خیلی زود کچل شده و با این قضیه کنار می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A band of gray hair encircled his bald dome.
[ترجمه گوگل]دسته ای از موهای خاکستری گنبد طاس او را احاطه کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک دسته موی خاکستری به دور سر طاس او حلقه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The man's bald head was beaded with sweat.
[ترجمه گوگل]سر کچل مرد از عرق خیس شده بود
[ترجمه ترگمان]سر تاس مرد با عرق منجوق دوزی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why did you buy him a hairbrush? He's as bald as a coot!
[ترجمه گوگل]چرا براش مو خریدی؟ او مثل کاکل کچل است!
[ترجمه ترگمان]چرا یه شونه ای براش خریدی؟ او به اندازه یک احمق کچل است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At twenty he was already going bald.
[ترجمه گوگل]در بیست سالگی او داشت کچل می شد
[ترجمه ترگمان]در بیست سالگی داشت تاس می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our dog has a bald patch on its leg.
[ترجمه گوگل]سگ ما روی پایش لکه کچلی دارد
[ترجمه ترگمان] سگ ما یه لکه طاس روی پاش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He has a theory that wearing hats makes men go bald.
[ترجمه گوگل]او نظریه ای دارد مبنی بر اینکه پوشیدن کلاه باعث کچل شدن مردان می شود
[ترجمه ترگمان]اون یه تئوری داره که کلاه سر و کله مردا رو کچل می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There were raindrops on his bald crown.
[ترجمه گوگل]قطرات باران روی تاج طاس او بود
[ترجمه ترگمان]روی تاج سر طاس او قطرات باران دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's overweight and bald, yet somehow, he's incredibly attractive.
[ترجمه گوگل]او اضافه وزن و طاس دارد، با این حال به نحوی فوق العاده جذاب است
[ترجمه ترگمان]او چاق و کچل است، با این وجود، به طور باور نکردنی جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bald truth is he's just not happy.
[ترجمه گوگل]حقیقت طاس این است که او خوشحال نیست
[ترجمه ترگمان]اما حقیقت اینه که اون خوشحال نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He usually wears a hat to hide his bald spot.
[ترجمه گوگل]او معمولاً برای پنهان کردن نقطه‌ی کچلی خود کلاهی بر سر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]معمولا کلاهی به سر می گذارد تا سر طاس او را بپوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس