تراز کردن حساب ها
بستن دفاتر مالی
برابر کردن دخل و خرج
After the quarterly audit, the accountant stayed late to balance the books.
بعد از حسابرسی فصلی، حسابدار تا دیروقت ماند تا حساب ها را تراز کند.
... [مشاهده متن کامل]
After buying that new phone, I’ll need a miracle to balance the books.
بعد از خرید اون گوشی جدید، برای صاف کردن حساب ها به یه معجزه نیاز دارم.
بستن دفاتر مالی
برابر کردن دخل و خرج
بعد از حسابرسی فصلی، حسابدار تا دیروقت ماند تا حساب ها را تراز کند.
... [مشاهده متن کامل]
بعد از خرید اون گوشی جدید، برای صاف کردن حساب ها به یه معجزه نیاز دارم.
توجه: balance the books صحیح می باشد، با S آخر
یکی بودن دخل و خرج
to show that the amount of money a business has received is equal to the amount spent
to make certain that the amount of money spent is not more than the amount of money received
... [مشاهده متن کامل]
( idiomatic, accounting ) To add up all the debits and credits
یکی بودن دخل و خرج
... [مشاهده متن کامل]