balance of trade

/ˈbælənsəvˈtreɪd//ˈbælənsəvtreɪd/

تراز بازرگانی برون مرزی، موازنه ی تجارت خارجی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the difference in value between a country's total imports and its total exports.

جمله های نمونه

1. The deficit in Britain's balance of trade in March rose to more than 2100 million pounds.
[ترجمه گوگل]کسری تراز تجاری بریتانیا در ماه مارس به بیش از 2100 میلیون پوند افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]کسری تراز بازرگانی در انگلستان در ماه مارس به بیش از ۲۱۰۰ میلیون پوند افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The balance of trade showed a deficit in 1988 of US$69300,000.
[ترجمه گوگل]تراز تجاری در سال 1988 کسری 69300000 دلار آمریکا را نشان داد
[ترجمه ترگمان]موازنه تجاری کسری در سال ۱۹۸۸ از ۶۹۳۰۰ دلار آمریکا را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The balance of trade with the Soviet Union is to be paid in dollars, though loans are promised to cover that.
[ترجمه گوگل]تراز تجاری با اتحاد جماهیر شوروی قرار است به دلار پرداخت شود، هر چند قول داده شده است که وام هایی را پوشش دهد
[ترجمه ترگمان]تعادل تجارت با اتحاد جماهیر شوروی به دلار پرداخت خواهد شد، هر چند که وعده داده می شود تا آن را پوشش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is balance of trade improving for those countries that supply other member countries with diverted imports.
[ترجمه گوگل]این به معنای بهبود تراز تجاری برای کشورهایی است که سایر کشورهای عضو را با واردات منحرف شده عرضه می کنند
[ترجمه ترگمان]این تعادل تجاری برای کشورهایی است که کشورهای عضو دیگر را با واردات بیشتر تامین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This leads to an improvement in the balance of trade of union members.
[ترجمه گوگل]این منجر به بهبود تراز تجاری اعضای اتحادیه می شود
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به بهبود تعادل تجارت اعضای اتحادیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Strong exports of services helped the overall balance of trade.
[ترجمه گوگل]صادرات قوی خدمات به تراز کلی تجارت کمک کرد
[ترجمه ترگمان]صادرات قوی خدمات به توازن کلی تجارت کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Foreign trade; Favorable Balance Of Trade; Processing trade; Present situation; Countermeasure.
[ترجمه گوگل]تجارت خارجی؛ تراز تجاری مطلوب؛ تجارت پردازش؛ موقعیت کنونی؛ اقدامات مخالف
[ترجمه ترگمان]تجارت خارجی؛ موازنه تجاری مطلوب؛ تجارت پردازش، وضعیت کنونی؛ countermeasure
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The country has had an adverse balance of trade for the second months running.
[ترجمه گوگل]این کشور برای دومین ماه متوالی تراز تجاری نامطلوبی داشته است
[ترجمه ترگمان]این کشور برای دو ماه آینده یک تعادل معکوس در تجارت داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A nation's balance of trade strongly affects it balance of payments.
[ترجمه گوگل]تراز تجاری یک کشور به شدت بر تراز پرداخت ها تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]تعادل تجاری یک ملت به شدت بر تعادل پرداخت ها تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The country has have an adverse balance of trade for the second month running.
[ترجمه گوگل]این کشور برای دومین ماه متوالی تراز تجاری نامطلوبی دارد
[ترجمه ترگمان]این کشور برای دومین ماه جاری موازنه تجاری خود را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Central America the unfavorable balance of trade present condition main body now following several aspects.
[ترجمه گوگل]آمریکای مرکزی، تراز تجاری نامطلوب، بدنه اصلی را در حال حاضر به دنبال چندین جنبه است
[ترجمه ترگمان]در آمریکای مرکزی تعادل نامطلوب بدنه اصلی وضعیت کنونی وجود دارد که در حال حاضر از چندین جنبه تبعیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We have maintained a favourable balance of trade for years.
[ترجمه گوگل]ما سال ها تعادل تجاری مطلوبی را حفظ کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما سالهاست که یک موازنه تجاری مطلوب را حفظ کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. High favorable balance of trade increases China's overall national strength continuously and meanwhile it also brings a good many clashes in the international economic intercourses.
[ترجمه گوگل]بالا بودن تراز تجاری مطلوب، قدرت کلی ملی چین را به طور مداوم افزایش می دهد و در عین حال درگیری های زیادی را در روابط اقتصادی بین المللی به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]توازن مطلوب و مطلوب تجاری، قدرت کلی ملی چین را به طور پیوسته افزایش می دهد و در عین حال بسیاری از درگیری ها در the اقتصادی بین المللی را به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is a slight improvement in the balance of trade.
[ترجمه گوگل]بهبود جزئی در تراز تجاری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک بهبود جزئی در تعادل تجارت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The balance of trade showed a surplus after 199
[ترجمه گوگل]تراز تجاری پس از سال 199 مازاد نشان داد
[ترجمه ترگمان]پس از ۱۹۹ امتیاز، موازنه تجاری مازاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] تراز بازرگانی ؛ موازنه تجاری

انگلیسی به انگلیسی

• equality of trade between two countries (or states, etc.)

پیشنهاد کاربران

تراز بازرگانی خارجی ( تراز تجاری )
لانگمن دیکشنری : تراز بازرگانی
The difference in value between a country's imports and exports
[✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] تراز بازرگانی، تراز تجاری، موازنه بازرگانی، موازنه تجاری، تراز جاری، تراز صادرات و واردات

بپرس