1. Yet the imminent crisis in its balance of payments may be the President's nemesis.
[ترجمه گوگل]با این حال، بحران قریب الوقوع در تراز پرداخت ها ممکن است دشمن رئیس جمهور باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، بحران قریب الوقوع در توازن پرداخت ها ممکن است رقیب رئیس جمهور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Britain's balance of payments improved modestly last month.
[ترجمه گوگل]تراز پرداخت های بریتانیا در ماه گذشته به میزان قابل توجهی بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها در بریتانیا در ماه گذشته به طور متوسط بهبود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The balance of payments was in surplus last year .
[ترجمه گوگل]تراز پرداخت ها در سال گذشته مازاد بود
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها در سال گذشته مازاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The current account of the balance of payments is in deficit.
[ترجمه گوگل]حساب جاری تراز پرداخت ها با کسری مواجه است
[ترجمه ترگمان]حساب جاری تعادل پرداخت ها کسری بودجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Britain's balance of payments deficit has improved slightly.
[ترجمه گوگل]کسری تراز پرداخت های بریتانیا اندکی بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها به بریتانیا اندکی بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The US balance of payments was in deficit.
[ترجمه گوگل]تراز پرداخت های آمریکا با کسری مواجه بود
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها در ایالات متحده به میزان کسری درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Accordingly, sophisticated econometric analyses of balance of payments behaviour should be treated with strong scepticism.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، تحلیلهای اقتصادی پیچیده رفتار تراز پرداختها باید با بدبینی شدید برخورد شود
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، تجزیه و تحلیل اقتصادسنجی پیچیده تری از تعادل رفتار پرداخت ها باید با شک و تردیدهای قوی برخورد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It contributes £000 million net to our balance of payments. Financial services employ 12 percent of our workforce.
[ترجمه گوگل]000 میلیون پوند خالص به تراز پرداخت های ما کمک می کند خدمات مالی 12 درصد از نیروی کار ما را استخدام می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت ۰۰۰ میلیون پوند در برابر پرداخت ها سهم دارد خدمات مالی ۱۲ درصد نیروی کار ما را استخدام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A record balance of payments deficit is not the right background for enforced increases in industrial costs.
[ترجمه گوگل]رکورد کسری تراز پرداخت ها زمینه مناسبی برای افزایش اجباری هزینه های صنعتی نیست
[ترجمه ترگمان]یک تعادل سابقه کسری پرداخت ها، پس زمینه مناسب برای افزایش در هزینه های صنعتی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The balance of payments has become a stranglehold.
[ترجمه گوگل]تراز پرداخت ها تبدیل به یک قفل شده است
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها به یک خفقان تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Despite a ten-year transition period, both countries suffered balance of payments problems on entering the Community.
[ترجمه گوگل]علیرغم یک دوره گذار ده ساله، هر دو کشور با ورود به جامعه دچار مشکلات تراز پرداختها شدند
[ترجمه ترگمان]با وجود دوره انتقالی ۱۰ ساله، هر دو کشور در ورود به جامعه دچار مشکل پرداخت ها شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The organisation was set up to deal with balance of payments and current account problems, when countries go heavily into debt.
[ترجمه گوگل]این سازمان برای مقابله با مشکلات تراز پرداخت ها و حساب جاری، زمانی که کشورها به شدت دچار بدهی می شوند، راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]این سازمان برای پرداختن به تعادل پرداخت ها و مشکلات حساب جاری، زمانی که کشورها به شدت مقروض می شوند، راه اندازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The balance of payments gets better precisely because incomes are down and people can not afford to buy imported products.
[ترجمه گوگل]تراز پرداخت ها دقیقاً به این دلیل بهتر می شود که درآمدها کاهش یافته و مردم توانایی خرید محصولات وارداتی را ندارند
[ترجمه ترگمان]تعادل پرداخت ها بهتر می شود زیرا درآمد پایین است و مردم توان خرید محصولات وارداتی را ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید