baking powder

/ˈbeɪkɪŋpoʊdər//ˈbeɪkɪŋˌpaʊdə/

معنی: پودر خمیرمایه
معانی دیگر: پودر نانوایی (ماده ای که به جای مایه ی خمیر برای ورآمدن خمیر نان و غیره به کار می رود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a powder containing sodium bicarbonate and an acidic substance, that serves as a leavening agent in baking by releasing carbon dioxide when mixed with water, thereby causing the dough to rise.

جمله های نمونه

1. Sift the flour and baking powder into a mixing bowl.
[ترجمه گوگل]آرد و بکینگ پودر را در کاسه ای الک کنید
[ترجمه ترگمان]آرد و پودر را در یک کاسه بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sift the flour and baking powder into a medium-sized mixing bowl.
[ترجمه گوگل]آرد و بکینگ پودر را در یک کاسه متوسط ​​الک کنید
[ترجمه ترگمان]پودر و پودر را به یک کاسه مخلوط با اندازه متوسط تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Add baking powder, parsley, onions, salt and pepper.
[ترجمه گوگل]بیکینگ پودر، جعفری، پیاز، نمک و فلفل را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]پودر پخت، جعفری، پیاز، نمک و فلفل را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mix equal parts of baking powder and water and pat on the sunburnt areas.
[ترجمه گوگل]مقدار مساوی از بکینگ پودر و آب را با هم مخلوط کنید و روی نواحی آفتاب سوخته بزنید
[ترجمه ترگمان]قسمت های مساوی پودر و آب را مخلوط کنید و در مناطق آفتاب سوخته آن را نوازش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oh no, you forgot to put the baking powder in!
[ترجمه گوگل]اوه نه، یادت رفت بیکینگ پودر رو بریزی!
[ترجمه ترگمان]اوه، نه، تو فراموش کردی که اون پودر پخت رو بپوشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One piece of paper should be labeled baking powder and the cups marked 1 and
[ترجمه گوگل]روی یک تکه کاغذ باید برچسب بکینگ پودر و فنجان ها با علامت 1 و
[ترجمه ترگمان]یک تکه کاغذ باید پودر پخت و فنجان ها را ۱ و
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whisk together the flour, baking powder, baking soda and salt; set aside.
[ترجمه گوگل]آرد، بکینگ پودر، جوش شیرین و نمک را با هم مخلوط کنید؛ کنار گذاشتن
[ترجمه ترگمان]آرد، پودر، جوش شیرین و نمک را کنار هم قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Explanation Both baking powder and baking soda are used in baking cakes and some breads.
[ترجمه گوگل]توضیح هم بیکینگ پودر و هم جوش شیرین در پخت کیک و برخی نان ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]توضیح هر دو پودر پخت و جوش شیرین در پخت کیک و مقداری نان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Measure the flour, baking powder, sugar and salt into sifter.
[ترجمه گوگل]آرد، بکینگ پودر، شکر و نمک را با الک اندازه کنید
[ترجمه ترگمان]آرد، پودر، شکر و نمک را اندازه بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In large bowl, combine flour, sugar, baking powder, salt and pepper.
[ترجمه گوگل]در یک کاسه بزرگ آرد، شکر، بکینگ پودر، نمک و فلفل را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]در کاسه بزرگ آرد، شکر، پودر، نمک و فلفل را ترکیب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Combine oats, milk powder and baking powder together.
[ترجمه گوگل]جو، پودر شیر و بکینگ پودر را با هم ترکیب کنید
[ترجمه ترگمان]جو، پودر شیر و پودر baking با هم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For dough, mix flour, baking powder, salt and sugar together and blend in the margarine until dough is crumbly.
[ترجمه گوگل]برای خمیر، آرد، بکینگ پودر، نمک و شکر را با هم مخلوط کنید و با مارگارین مخلوط کنید تا خمیر نرم شود
[ترجمه ترگمان]برای خمیر، آرد مخلوط، پودر، نمک و شکر را با هم مخلوط کرده و در مارگارین مخلوط کنید تا خمیر درست شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sift flour, baking powder, salt and spices into a large bowl.
[ترجمه گوگل]آرد، بکینگ پودر، نمک و ادویه ها را در یک کاسه بزرگ الک کنید
[ترجمه ترگمان]آرد، پودر، نمک و ادویه را در یک کاسه بزرگ پخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Baking powder contains its own built-in acid, so it can be activated with just heat and liquid.
[ترجمه گوگل]بیکینگ پودر حاوی اسید داخلی خود است، بنابراین می توان آن را فقط با حرارت و مایع فعال کرد
[ترجمه ترگمان]پودر کیک حاوی اسید مخصوص خودش است، بنابراین می تواند با حرارت و مایع فعال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پودر خمیرمایه (اسم)
baking powder, yeast

تخصصی

[صنایع غذایی] پودر نانوایی : ماده ای است که عمدتا بی کربنات سدیم دارد و با ترکیبات دیگری چون اسید های آلی مخلوط شده است. در موقع تولید خمیر و طبخ محصولات نانوایی تولید گاز Co2 کرده باعث ور آمدن خمیر و اسفنجی شدن محصول میشود.
[نساجی] بکین پودر - گرد مخمر

انگلیسی به انگلیسی

• leavening agent containing baking soda and an acid-forming substance

پیشنهاد کاربران

ورآور
فرق خمیر مایه با ورآور در آن است که در خمیرمایه ( مثل مایه خمیر ترش، یا شیمیایی ) ساختارهای زنده وجود دارند و زمان بیشتری برای ورآوردن خمیر طول میکشد.
baking powderbaking powder
baking powder ( تغذیه )
واژه مصوب: ورآور شیمیایی
تعریف: پودری برای ورآمدن خمیر که در پخت نان و شیرینی از آن استفاده می‏شود|||متـ . ورآور 2
بیکینگ پودر
پودر خمیر مایه

بپرس