• (1)تعریف: the act or process of a person or device that bakes.
• (2)تعریف: the amount baked at a given time; batch.
جمله های نمونه
1. core baking
(ریخته گری) ماهیچه پزی
2. they make ninety kilograms of bread in each baking
در هر پخت نود کیلو نان طبخ می کنند.
3. I made the icing while the cake was baking.
[ترجمه فاطمه سبط] من ایسینگ ( مایع تزئین کیک ) را در حالی که کیک داشت می پخت درست کردم.
|
[ترجمه گوگل]مایه کیک رو موقع پخت درست کردم [ترجمه ترگمان]من یخ را زمانی درست کردم که کیک پخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She never spares the butter when baking.
[ترجمه گوگل]او هرگز هنگام پخت از کره دریغ نمی کند [ترجمه ترگمان]او هرگز کره را به هنگام پخت دریغ نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm baking a birthday cake for Alex.
[ترجمه گوگل]دارم برای الکس کیک تولد میپزم [ترجمه ترگمان]دارم برای \"الکس\" یه کیک تولد درست می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sift the flour and baking powder into a mixing bowl.
[ترجمه گوگل]آرد و بکینگ پودر را در کاسه ای الک کنید [ترجمه ترگمان]آرد و پودر را در یک کاسه بریزید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We are baking bread in the oven.
[ترجمه گوگل]در حال پخت نان در فر هستیم [ترجمه ترگمان]ما در حال پخت نان در فر هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Grease the tin with butter before baking the.
[ترجمه گوگل]قبل از پخت قالب را با کره چرب کنید [ترجمه ترگمان]قبل از پختن نان، قوطی را با کره پاک کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sift the flour and baking powder into a medium-sized mixing bowl.
[ترجمه گوگل]آرد و بکینگ پودر را در یک کاسه متوسط الک کنید [ترجمه ترگمان]پودر و پودر را به یک کاسه مخلوط با اندازه متوسط تبدیل کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Toast hazelnuts on a baking sheet until the skins char.
[ترجمه گوگل]فندق ها را روی یک ورقه پخت تفت دهید تا پوست آن ها زغال اخته شود [ترجمه ترگمان]Toast hazelnuts روی یک ورقه پخت تا ماهی قزل آلای پوست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. First rub the baking tray well with butter.
[ترجمه گوگل]ابتدا سینی فر را به خوبی با کره بمالید [ترجمه ترگمان]اول، سینی پخت را به خوبی کره بمالید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Place the frozen rolls on a greased baking tray.
[ترجمه گوگل]رول های یخ زده را روی سینی فر چرب شده قرار دهید [ترجمه ترگمان]the یخ زده را بر روی یک سینی سوپ چرب قرار دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These potatoes are excellent for baking.
[ترجمه .] این سیب زمینی برای برای پخت بسیار عالی هستن
|
[ترجمه گوگل]این سیب زمینی ها برای پخت عالی هستند [ترجمه ترگمان]این سیب زمینی ها برای پخت بسیار عالی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The coffins stood in the baking heat surrounded by mourners.
[ترجمه گوگل]تابوت ها در گرمای پخت و پز در محاصره عزاداران ایستاده بودند [ترجمه ترگمان]تابوت ها در گرمای سوزان قرار داشتند که توسط mourners احاطه شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[نساجی] پخت سخت نمودن - تنتوری کردن - پختن - روش حرارت دادن خشک که بیشتر در چاپ پیگمنت و یا پلیمریزه شدن رزین های مختلف در سطح پارچه به منظور ضد چروک کردن آن انجام می گیرد
انگلیسی به انگلیسی
• cooking with dry heat in an oven if you say that a place is baking, you mean that it is very hot indeed.
پیشنهاد کاربران
1. ( نان. کیک و غیره ) پخت 2. سوزان. داغ مثال: grease a baking dish یک ظرف {مخصوص} پخت را چرب کن
Baking, also known as cooking or powdering, is a setting technique in which loose powder is applied to the face and left to sit for a few minutes before being brushed away. This helps to set the foundation and concealer, prevent creasing, and create a long - lasting, matte finish. ... [مشاهده متن کامل]
همچنین به عنوان cooking و powdering شناخته می شود، روشی است که در آن پودر فیکس شامل پودر لوز و فیکساتور روی صورت مالیده می شود و قبل از پاک کردن، برای چند دقیقه می ماند. این به یکدست شدن کرم پودر و کرم لکه بر، جلوگیری از چین و چروک شدن و ایجاد یک روکش مات و ماندگاری طولانی کمک می کند. ************************************************************************************************** مثال؛ “I always bake my under - eye area to prevent my concealer from creasing. ” A makeup artist might explain, “Baking is a great technique for achieving a flawless, airbrushed look. ” A beauty enthusiast might share their baking routine, “After applying my foundation, I lightly dust translucent powder all over my face and let it bake for a few minutes before blending it out. ”
Product
پخت
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال] پخت پخت فرآیندی است که تزوس برای الحاق بلوک های جدید تراکنش به بلاکچین خود از آن استفاده می کند.
baking ( n ) ( beɪkɪŋ ) =the process of cooking using dry heat in an oven, e. g. a baking dish.
baking ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: پختن 1 تعریف: تهیۀ مواد غذایی با استفاده از حرارت خشک در تاوَن یا تنور|||متـ . تنوری کردن