bake into

پیشنهاد کاربران

در هم تنیده
در هم جوشیده؛ عجین شده
تثبیت شدن در. . .
بخش ثابت چیزی شدن
( مثل اجزای کیک که به طوری در هم امیخته میشن که تفکیک کردنشون غیرممکن میشه )

بپرس