bailment

/ˈbeɪlmənt//ˈbeɪlmənt/

معنی: کفالت، امانت گیری، امانت داری
معانی دیگر: (دادگاه) ناظم جلسه، مامور حفظ نظم در دادگاه، معاون کلانتر، مامور اجرای حکم دادگاه، پلیس قضایی، (انگلیس) بخشدار (مامور گردآوری مالیات و امین صلح و غیره)، پیشکار، (حقوق) دادن ضمانت (برای آزادی مشروط زندانی)، سمساری

جمله های نمونه

1. Such voluntary transfers of possession are called bailment, and the person who so acquires possession is a bailee of the goods.
[ترجمه گوگل]به این گونه نقل و انتقالات اختیاری تصرف، وثیقه گفته می شود و شخصی که به این ترتیب تصرف می کند، وثیقه گذار کالا است
[ترجمه ترگمان]چنین نقل و نقل و نقل و نقل اختیاری، bailment نامیده می شوند، و شخصی که این پول را به دست می آورد، bailee از اجناس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A bailment of telesthesia you are in my heart.
[ترجمه گوگل]وثیقه ای از تلسزیا تو در قلب من هستی
[ترجمه ترگمان]امانت به امانت شما در قلب من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Hajie Festival is the bailment of the ideal pursuit and aesthetic sentiment of Jing, is the symbol of the ethnic cohesion and self-identity, also is the important manner of agglomeration of Jing.
[ترجمه گوگل]جشنواره حاجی وثیقه تعقیب ایده آل و احساس زیبایی شناختی جینگ است، نماد انسجام قومی و هویت شخصی است، همچنین شیوه مهم تراکم جینگ است
[ترجمه ترگمان]جشنواره \"Hajie\"، نماد انسجام و احساس زیبایی شناسی of (جینگ)، نماد همبستگی قومی و خود هویت، و نیز شیوه مهم تراکم (جینگ)از (جینگ)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today's roundness Making heart bailment reunionSlowlyFlowing over warm river full wishesSamsara by samsara Makes several generation poesyHave you ever read it ?
[ترجمه گوگل]گردی امروز ساختن وثیقه قلب به آهستگی جریان بر فراز رودخانه گرم آرزوهای کامل سامسارا از سامسارا چند نسل شعر می سازد آیا تا به حال آن را خوانده اید؟
[ترجمه ترگمان]بوسه امروز در حال تبدیل قلب به یک رودخانه گرم به طور کامل از طریق samsara باعث ایجاد چندین poesyHave می شود که شما تا به حال آن را خوانده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Family became a place of feelings bailment . Marriage and succession wasn't based on economy.
[ترجمه گوگل]خانواده محل وثیقه احساسات شد ازدواج و جانشینی بر اساس اقتصاد نبود
[ترجمه ترگمان]خانواده به جایی از احساسات تبدیل شد ازدواج و جانشینی بر پایه اقتصاد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The application of bailment connects to character evidence in foreign countries, hot obtaining guarantors is far from character evidence.
[ترجمه گوگل]استفاده از وثیقه به شواهد شخصیت در کشورهای خارجی متصل می شود، گرفتن ضامن داغ با مدرک شخصیتی فاصله زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]کاربرد of به شواهد شخصیت در کشورهای خارجی ارتباط دارد، گرفتن guarantors گرم از مدرک کاراکتری بسیار دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Remote mountain woods is the Elunchun people's bailment of life and sentiment.
[ترجمه گوگل]جنگل های دورافتاده کوهستان وثیقه زندگی و احساسات مردم Elunchun است
[ترجمه ترگمان]جنگل دوردست کوهستانی the زندگی و احساسات مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Home, for us, it is the warmest bailment treasure in the heart, afraid to open the box, once opened, there will be tears streaming down.
[ترجمه گوگل]خانه، برای ما، گرم ترین گنج وثیقه در قلب است، از باز کردن جعبه می ترسیم، وقتی باز شود، اشک ها سرازیر می شوند
[ترجمه ترگمان]خانه، برای ما، این گرم ترین گنجینه امانت ته قلب است، از اینکه جعبه را باز کند، وقتی باز می شود، اشک از چشمانش سرازیر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Such a concept of modern bailment is of instructive significance to the construction of bailment system in China.
[ترجمه گوگل]چنین مفهومی از وثیقه مدرن اهمیت آموزنده ای برای ساخت سیستم وثیقه در چین دارد
[ترجمه ترگمان]چنین مفهومی از bailment مدرن، از اهمیت آموزنده برای ساخت سیستم of در چین برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Only a tightening of bailment law, ensuring that any issue of fake warehouse receipts is treated as fraudulent and illegal, finally put an end to this clearly impermissible practice.
[ترجمه گوگل]تنها تشدید قانون وثیقه، حصول اطمینان از اینکه هرگونه قبض های جعلی انبار به عنوان تقلب و غیرقانونی تلقی می شود، در نهایت به این رویه آشکارا غیرمجاز پایان داد
[ترجمه ترگمان]تنها محدود کردن قانون bailment، حصول اطمینان از اینکه هر مساله مربوط به رسیده ای تقلبی به صورت تقلبی و غیرقانونی تلقی می شود، در نهایت به این عمل کاملا غیر مجاز خاتمه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fashion is an embodiment of people's life purport, spiritual bailment, and value pursuit. It is also an external embodiment of spiritual life style in a specific time.
[ترجمه گوگل]مد تجسمی از اهداف زندگی مردم، وثیقه معنوی، و پیگیری ارزش است همچنین تجسم بیرونی سبک زندگی معنوی در یک زمان خاص است
[ترجمه ترگمان]مد تجسم زندگی افراد، bailment معنوی و پی گیری ارزش است آلوئه ورا هم چنین تجسمی خارجی از سبک زندگی معنوی در یک زمان خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The flight of time deepens the understanding of Ode to Leisure, and people have come to know that it is the bailment, leisure and love that create this classical works and make it immortal.
[ترجمه گوگل]پرواز زمان درک قصیده به اوقات فراغت را عمیق تر می کند و مردم دریافته اند که وثیقه، فراغت و عشق است که این آثار کلاسیک را خلق می کند و آن را جاودانه می کند
[ترجمه ترگمان]پرواز زمان درک قصیده را به اوقات فراغت عمیق تر می کند، و مردم به این نتیجه رسیده اند که آن the، فراغت و عشق است که این آثار کلاسیک را خلق کرده و آن را فناناپذیر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Business agent's recourse of goodwill damage is for makes up the contract of bailment the flaw, and it based on the just principle a relief system which provides for the business agent.
[ترجمه گوگل]رجوع نماینده تجاری از خسارت سرقفلی برای جبران نقص قرارداد کفالت است و بر اساس اصل عادلانه یک سیستم امدادی است که برای نماینده تجاری فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]منبع تجارت برای ایجاد خسارت حسن نیت، این است که قرارداد bailment عیب را جبران کند، و براساس اصل یک سیستم رفاهی است که عامل تجاری را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Obtaining guarantors is one of non-costidal compulsory measures and is similar as the meaning of bailment in foreign countries.
[ترجمه گوگل]اخذ ضامن یکی از اقدامات اجباری غیر اجباری است و به معنای کفالت در کشورهای خارجی است
[ترجمه ترگمان]به دست آوردن guarantors، یکی از اقدامات اجباری غیر - است و مشابه معنای of در کشورهای خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At that time, the pioneer must make a concerted effort in order to survive. Today, for Calgary, the spirit of cooperation is a tradition, a culture and bailment for future.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، پیشگام برای زنده ماندن باید تلاشی هماهنگ انجام دهد امروزه، برای کلگری، روحیه همکاری یک سنت، یک فرهنگ و وثیقه برای آینده است
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، پیشگامی باید تلاش هماهنگ برای بقا داشته باشد امروزه برای کالگری، روح هم کاری سنت، فرهنگ و bailment برای آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کفالت (اسم)
substitution, bail, bailment

امانت گیری (اسم)
bailment

امانت داری (اسم)
keep, bailment, trusteeship

تخصصی

[حقوق] امانت گذاری، عقد ودیعه، کفالت، ضمانت

انگلیسی به انگلیسی

• giving of goods for safekeeping

پیشنهاد کاربران

بپرس