1. He repeatedly asked Bailey for the report.
[ترجمه گوگل]او بارها گزارش را از بیلی خواست
[ترجمه ترگمان] چندین بار از بیلی درخواست گزارش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چندین بار از بیلی درخواست گزارش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mr Bailey was looking very spruce in a white linen suit.
[ترجمه گوگل]آقای بیلی با کت و شلوار کتانی سفید بسیار صنوبر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]آقای بیلی با کت و شلوار کتانی سفیدش بسیار آراسته به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای بیلی با کت و شلوار کتانی سفیدش بسیار آراسته به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Dr Bailey is doing the operation, so your wife is in safe hands.
[ترجمه گوگل]دکتر بیلی در حال انجام عمل است، بنابراین همسر شما در دستان امن است
[ترجمه ترگمان]، دکتر بیلی داره عمل رو انجام میده پس همسر شما در دستان آمنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، دکتر بیلی داره عمل رو انجام میده پس همسر شما در دستان آمنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She is presently on trial at the Old Bailey.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در دادگاه اولد بیلی محاکمه می شود
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله در دادگاه اولد بیلی محاکمه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله در دادگاه اولد بیلی محاکمه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their teacher Phil Bailey carefully guides them through rehearsals.
[ترجمه گوگل]معلم آنها فیل بیلی با دقت آنها را در طول تمرین راهنمایی می کند
[ترجمه ترگمان]معلم آن ها، فیل بیلی با دقت آن ها را از rehearsals راهنمایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلم آن ها، فیل بیلی با دقت آن ها را از rehearsals راهنمایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He knew Bailey was up to something. But what?
[ترجمه گوگل]او میدانست که بیلی در حال چیزی است اما چی؟
[ترجمه ترگمان] اون می دونست که بیلی به یه چیزی بستگی داره اما چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون می دونست که بیلی به یه چیزی بستگی داره اما چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Raymond Blanc, star of nouvelle cuisine, tells Paul Bailey about the philosophy behind his cooking.
[ترجمه گوگل]ریموند بلان، ستاره غذاهای نو، به پل بیلی درباره فلسفه آشپزی خود می گوید
[ترجمه ترگمان]ریموند بلان، ستاره غذاهای nouvelle، به پاول بیلی در مورد فلسفه پشت سر آشپزی خود می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ریموند بلان، ستاره غذاهای nouvelle، به پاول بیلی در مورد فلسفه پشت سر آشپزی خود می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Kim Bailey is next in line to replace Chris Finlay as managing director.
[ترجمه گوگل]کیم بیلی در ردیف بعدی قرار دارد تا جایگزین کریس فینلی به عنوان مدیر عامل شود
[ترجمه ترگمان]کیم بیلی در صف بعدی قرار دارد تا کریس Finlay را به عنوان مدیر اداره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کیم بیلی در صف بعدی قرار دارد تا کریس Finlay را به عنوان مدیر اداره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bailey regaled the customers with tales of our exploits.
[ترجمه گوگل]بیلی مشتریان را با داستان های سوء استفاده های ما خوشحال کرد
[ترجمه ترگمان]بیلی با داستان هایی درباره شاهکارهای ما دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیلی با داستان هایی درباره شاهکارهای ما دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Bailey began celebrating the victory well before the line, raising one arm into the air and cruising through the tape.
[ترجمه گوگل]بیلی خیلی قبل از خط شروع به جشن گرفتن پیروزی کرد، یک دستش را به هوا بلند کرد و از نوار عبور کرد
[ترجمه ترگمان]بیلی شروع به جشن گرفتن پیروزی در برابر صف کرد و یک دستش را در هوا بلند کرد و از میان نوار بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیلی شروع به جشن گرفتن پیروزی در برابر صف کرد و یک دستش را در هوا بلند کرد و از میان نوار بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Beetle Bailey will go through boot camp again and again, never to be promoted above private.
[ترجمه گوگل]بیتل بیلی بارها و بارها از بوت کمپ عبور خواهد کرد و هرگز بالاتر از خصوصی ارتقا نخواهد یافت
[ترجمه ترگمان]سوسک خارجی دوباره به اردوگاه go و دیگر هیچ وقت ارتقا پیدا نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوسک خارجی دوباره به اردوگاه go و دیگر هیچ وقت ارتقا پیدا نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Prosecutors, who were already furious with Bailey, soon got a reason to be even more angry with him.
[ترجمه گوگل]دادستان ها که قبلاً از بیلی خشمگین بودند، به زودی دلیلی برای عصبانیت بیشتر با او پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]prosecutors که قبلا از بیلی عصبانی بودند، به زودی دلیلی برای عصبانی شدن با او پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]prosecutors که قبلا از بیلی عصبانی بودند، به زودی دلیلی برای عصبانی شدن با او پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bailey expressed irritation with the inaccurate reports in the media.
[ترجمه گوگل]بیلی از گزارش های نادرست در رسانه ها ابراز ناراحتی کرد
[ترجمه ترگمان]بیلی از گزارش ها نادرست در رسانه ها ابراز خشم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیلی از گزارش ها نادرست در رسانه ها ابراز خشم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But Jack managed to have Bailey taking a corner - and then Bailey heading the flag-kick into the net.
[ترجمه گوگل]اما جک موفق شد بیلی را به کرنر برساند - و سپس بیلی ضربه پرچم را با ضربه سر وارد دروازه کرد
[ترجمه ترگمان]اما جک توانسته بود بیلی را به گوشه ای بکشد و بعد بیلی با لگد به تور ضربه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما جک توانسته بود بیلی را به گوشه ای بکشد و بعد بیلی با لگد به تور ضربه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Bailey converted again, with a twisting, spinning six-footer, and the Bruins had finally found some offensive rhythm.
[ترجمه گوگل]بیلی دوباره با یک چرخش شش فوتی به گل تبدیل شد و بروین ها بالاخره ریتم تهاجمی پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]بیلی دوباره تغییر شکل داد، با چرخش، چرخش ۱۸۰ - footer، و تیم Bruins بالاخره یک ریتم تهاجمی پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیلی دوباره تغییر شکل داد، با چرخش، چرخش ۱۸۰ - footer، و تیم Bruins بالاخره یک ریتم تهاجمی پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید