bahamian

جمله های نمونه

1. Bahamian culture has gained a lot of native customs from the local Indian people who populated the Island of Bahamas over the centuries.
[ترجمه گوگل]فرهنگ باهاما آداب و رسوم بومی زیادی را از مردم محلی هندی که در طول قرن ها در جزیره باهاما ساکن بودند، به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]فرهنگ Bahamian بسیاری از مردم بومی هند را که در طول قرن ها جزیره باهاما را اشغال کرده بودند، به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He'd narrowly escaped being thrown into a Bahamian jail.
[ترجمه گوگل]او به سختی از انداختن به زندان باهامیا فرار کرده بود
[ترجمه ترگمان]به او نزدیک شده بود که به زندان bahamian بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bahamian officials are preparing for an autopsy on John Travolta's son.
[ترجمه گوگل]مقامات باهاما در حال آماده شدن برای کالبد شکافی پسر جان تراولتا هستند
[ترجمه ترگمان]مقامات Bahamian برای کالبدشکافی پسر جان تراولتا \" آماده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Arrives islands successively and so on Bahamian archipelago, Cuba, Haiti, Dominica, Trinidad.
[ترجمه گوگل]به جزایر پی در پی می رسد و به همین ترتیب مجمع الجزایر باهامیا، کوبا، هائیتی، دومینیکا، ترینیداد
[ترجمه ترگمان]این جزایر وارد جزیره Bahamian، کوبا، هاییتی، دومینیکا و ترینیداد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His decompression is as extreme: a 45-acre private Bahamian island, where he can snorkel among the barracuda.
[ترجمه گوگل]فشار زدایی او به همان اندازه شدید است: یک جزیره خصوصی 45 هکتاری باهامایی، جایی که او می تواند در میان باراکودا غواصی کند
[ترجمه ترگمان]برداشت فشار او به اندازه یک جزیره خصوصی ۴۵ هکتاری است که در آن او می تواند در میان the زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "This film is so chock full of Bahamian beauty, I am a hair away from packing a bag and disappearing to the island myself. "-South Florida Times.
[ترجمه گوگل]"این فیلم آنقدر پر از زیبایی باهامایی است که من یک تار مو فاصله دارم تا کیف کنم و خودم در جزیره ناپدید شوم " - ساوت فلوریدا تایمز
[ترجمه ترگمان]\"این فیلم پر از زیبایی Bahamian است، من hair دور از بسته بندی یک کیف و ناپدید شدن در جزیره خودم هستم\" - جنوب فلوریدا تایمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cavalier FC is a Bahamian football club based in the capital Nassau, which currently plays New Providence Football League.
[ترجمه گوگل]کاوالیر اف سی یک باشگاه فوتبال باهامایی مستقر در ناسائو پایتخت است که در حال حاضر لیگ فوتبال نیو پراویدنس بازی می کند
[ترجمه ترگمان]باشگاه فوتبال Cavalier یک باشگاه فوتبال در شهر Nassau است که در حال حاضر به عنوان لیگ برتر فوتبال آمریکا بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Bahamas breakfast – to be a Bahamian breakfast it must contain grits.
[ترجمه گوگل]یک صبحانه باهاما - برای اینکه یک صبحانه باهامایی باشد باید حاوی بلغور باشد
[ترجمه ترگمان]صبحانه باهاما که برای صبحانه مناسب است باید حاوی grits باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are many blue holes on Abaco and other Bahamian islands, but this is the first to be the site of a sophisticated fossil excavation, Steadman said.
[ترجمه گوگل]استدمن گفت که حفره های آبی زیادی در آباکو و سایر جزایر باهامیا وجود دارد، اما این اولین جایی است که محل حفاری فسیلی پیچیده است
[ترجمه ترگمان]Steadman گفت: مکان های آبی زیادی در Abaco و دیگر جزایر Bahamian وجود دارند، اما این اولین مکان حفاری فسیل پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In two thousand nine, a team of scientists spent two months researching blue holes on Bahamian islands including Andros and Abaco.
[ترجمه گوگل]در دو هزار و نه سال، تیمی از دانشمندان دو ماه را صرف تحقیق بر روی حفره های آبی در جزایر باهامیا از جمله آندروس و آباکو کردند
[ترجمه ترگمان]در دو هزار و نه سال، گروهی از دانشمندان دو ماه را صرف تحقیق درباره حفره های آبی در جزایر Bahamian از جمله ان دروس و Abaco کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I need the coast guard and I need the Bahamian Defense Force.
[ترجمه گوگل]من به گارد ساحلی نیاز دارم و به نیروی دفاعی باهاما نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]من به نگهبان ساحلی احتیاج دارم و به نیروی دفاع محلی نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. SO the idea was this: Six days with my wife on an uninhabited, mostly unpowered Bahamian island.
[ترجمه گوگل]بنابراین ایده این بود: شش روز با همسرم در جزیره‌ای خالی از سکنه و عمدتاً بدون برق باهامیان
[ترجمه ترگمان]پس از آن، فکر این بود: شش روز با زن من در غیر مس کون، بیشتر اهل جزیره bahamian
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ingraham said the majority of the evacuees were from the northeast Bahamian island of Abaco.
[ترجمه گوگل]اینگراهام گفت که اکثریت تخلیه‌شدگان از جزیره آباکو در شمال شرقی باهاما بودند
[ترجمه ترگمان]اینگراهام گفته می شود که اکثر این evacuees از جزیره شمال شرقی Bahamian of بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Trubridge holds the world record for a breath-holding free dive—a three-minute, 56-second odyssey in this Bahamian cave, to a depth of 311 feet.
[ترجمه گوگل]ترابریج رکورد جهانی شیرجه آزاد حبس کننده نفس را در اختیار دارد - اودیسه سه دقیقه ای و 56 ثانیه ای در این غار باهامایی، تا عمق 311 فوتی
[ترجمه ترگمان]Trubridge رکورد جهانی را برای یک غواصی آزاد نگه می دارد - یک سقوط آزاد سه دقیقه ای، ۵۶ - در این غار Bahamian تا عمق ۳۱۱ پا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of the bahamas, person from the bahamas (group of islands in the west indies)
of or from the bahama islands (group of islands in the west indies)

پیشنهاد کاربران