baghdad

/ˈbæɡdæd//ˌbæɡˈdæd/

شهر بغداد پایتخت عراق (bagdad هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of Iraq.

جمله های نمونه

1. his domain extended from baghdad to balkh
قلمرو او از بغداد تا بلخ گسترش داشت.

2. The heat is terrible in Baghdad during the summer.
[ترجمه گوگل]گرما در بغداد در تابستان وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]این گرما در طی تابستان در بغداد وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A senior UN official hopes to visit Baghdad this month.
[ترجمه گوگل]یک مقام ارشد سازمان ملل امیدوار است در این ماه به بغداد سفر کند
[ترجمه ترگمان]یک مقام ارشد سازمان ملل امیدوار است این ماه از بغداد دیدن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Arab nations agreed to meet in Baghdad.
[ترجمه گوگل]کشورهای عرب موافقت کردند که در بغداد دیدار کنند
[ترجمه ترگمان]کشورهای عربی توافق کردند که در بغداد ملاقات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He planned to leave Baghdad on Monday.
[ترجمه گوگل]او قصد داشت روز دوشنبه بغداد را ترک کند
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت روز دوشنبه بغداد را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The streets of Baghdad were almost deserted today as Iraqis turned into their radio to follow the court proceedings.
[ترجمه گوگل]خیابان های بغداد امروز تقریبا خالی از سکنه بود، زیرا عراقی ها برای پیگیری مراحل دادگاه به رادیو خود تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]خیابان های بغداد امروز تقریبا خالی از سکنه شده بود چرا که عراقی ها به رادیو خود تبدیل شدند تا روند دادرسی دادگاه را دنبال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Middle Eastern capitals include Baghdad and Tel Aviv.
[ترجمه گوگل]پایتخت های خاورمیانه شامل بغداد و تل آویو است
[ترجمه ترگمان]پایتخت های خاور میانه شامل بغداد و تل آویو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In 1954 Britain had fostered the Baghdad Pact to create a band of friendly pro-Western states against the Soviet threat.
[ترجمه گوگل]در سال 1954 بریتانیا پیمان بغداد را برای ایجاد گروهی از کشورهای دوستدار غرب در برابر تهدید شوروی تقویت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۴، بریتانیا پیمان بغداد را برای ایجاد یک گروه از کشورهای طرفدار غرب در برابر تهدید شوروی پرورش داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're travelling to Baghdad overland.
[ترجمه گوگل]آنها از راه زمینی به بغداد سفر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از راه زمینی به بغداد سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bonn has not cut official diplomatic relations with Baghdad but it withdrew all diplomatic personnel long ago.
[ترجمه گوگل]بن روابط رسمی دیپلماتیک خود را با بغداد قطع نکرده است، اما مدتها پیش تمامی پرسنل دیپلماتیک خود را از این کشور خارج کرده است
[ترجمه ترگمان]بن روابط دیپلماتیک رسمی با بغداد را قطع نکرده است، اما از مدت ها پیش همه پرسنل دیپلماتیک را عقب کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The three were sent back to Baghdad under escort.
[ترجمه گوگل]این سه نفر تحت اسکورت به بغداد بازگردانده شدند
[ترجمه ترگمان]این سه نفر تحت اسکورت به بغداد بازگردانده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Baghdad claims that 353 people have been killed and more than 000 injured in raids in the past three years.
[ترجمه گوگل]بغداد ادعا می کند که در سه سال گذشته 353 نفر کشته و بیش از 000 نفر زخمی شده اند
[ترجمه ترگمان]بغداد ادعا می کند که در طی سه سال گذشته، ۳۵۳ نفر کشته و بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نفر زخمی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eighty countries plan to attend the Baghdad trade fair in November.
[ترجمه گوگل]80 کشور قصد دارند در نمایشگاه تجاری بغداد در ماه نوامبر شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]هشتاد کشور قصد دارند در ماه نوامبر در نمایشگاه تجاری بغداد شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But after the spectacle in Baghdad, it's harder to find fault with those who worry that they eventually might.
[ترجمه گوگل]اما پس از تماشای نمایش در بغداد، عیب جویی از کسانی که نگران هستند در نهایت ممکن است سخت تر باشد
[ترجمه ترگمان]اما بعد از تماشای این منظره در بغداد، یافتن گسل با کسانی که نگران آن هستند سخت تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But the real issue may be how long Baghdad can forestall what increasingly appears to be inevitable punitive action.
[ترجمه گوگل]اما مسئله واقعی ممکن است این باشد که بغداد تا چه زمانی می تواند از اقدامات تنبیهی اجتناب ناپذیر جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]اما مساله اصلی ممکن است این باشد که بغداد تا چه حد می تواند مانع از اقدامات تنبیهی اجتناب ناپذیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capital city of iraq
baghdad is the capital of iraq and its largest city. population: 4,649,000 (1985).

پیشنهاد کاربران

بپرس