1. He even developed a nice line in badinage with the unusually genial Labour leader, Mr Neil Kinnock.
[ترجمه گوگل]او حتی با رهبر غیرمعمول نابغه حزب کارگر، آقای نیل کیناک، خط خوبی در بدیناژ ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]او حتی یک خط خوب در شوخی با رهبر genial unusually، آقای نیل Kinnock، ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The badinage continued with Pat, Jack, Franca and Ludens standing round the kitchen table and talking all at once.
[ترجمه گوگل]این بدگویی با پت، جک، فرانکا و لودنز ادامه یافت که دور میز آشپزخانه ایستاده بودند و یکدفعه صحبت می کردند
[ترجمه ترگمان]شوخی کردن با پت، جک، فرا روحانی و Ludens که دور میز آشپزخانه ایستاده بودند و با هم حرف می زدند ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Mrs Goreng was in no mood for intellectual badinage.
[ترجمه گوگل]خانم گورنگ هیچ حال و حوصلهای برای بدگویی فکری نداشت
[ترجمه ترگمان]خانم Goreng حوصله شوخی و لودگی ذهنی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The smoke afraid the badinage achievementr at one stroke.
[ترجمه گوگل]دود با یک حرکت دستآورنده بدینگی را میترسد
[ترجمه ترگمان]دود از شوخی لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For all the forced badinage, it was an awkward meal.
[ترجمه گوگل]با وجود همه بدیناژهای اجباری، این یک وعده غذایی ناخوشایند بود
[ترجمه ترگمان]برای همه the، این یک غذای ناجور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At El Sordo's camp Pilar exchanges badinage with Joaquin, a young man who wanted to be a bullfighter before the war, while Jordan confers with the leader.
[ترجمه گوگل]در اردوگاه ال سوردو، پیلار با خواکین، مرد جوانی که میخواست قبل از جنگ گاوباز شود، بدگویی میکند، در حالی که اردن با رهبر مشورت میکند
[ترجمه ترگمان]در اردوگاه \"آل Sordo\" به دست \"Joaquin\" دست پیدا کرد، مردی جوان که می خواست قبل از جنگ a شود، در حالی که اردن به همراه رهبر آن را در اختیار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They bellowed pleasedly at the badinage.
[ترجمه گوگل]آنها با خوشحالی در بدیناژ فریاد زدند
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی نعره می کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. About dissimilation image of body and black badinage .
[ترجمه گوگل]درباره تصویر متمایز از بدن و بادیناژ سیاه
[ترجمه ترگمان]در مورد تصویر dissimilation از شوخی و شوخی سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Gutmain idea:About dissimilation image of body and black badinage. About counterwork.
[ترجمه گوگل]ایده Gutmain:درباره تصویر متمایز از بدن و بدیناژ سیاه در مورد اقدامات متقابل
[ترجمه ترگمان]ایده Gutmain: در مورد تصویر dissimilation از شوخی و شوخی سیاه درباره counterwork
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The smoke afraid the badinage stroker at one achievement.
[ترجمه گوگل]دود از سکته کننده بدیناژ در یک دستاورد می ترسد
[ترجمه ترگمان]دود از شوخی لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ahoy! I'm badinage for you!
12. As Carrie listened to this and much more of similar familiar badinage among the men and girls, she instinctively withdrew into herself.
[ترجمه گوگل]همانطور که کری به این و بسیاری دیگر از بدگویی های آشنای مشابه در میان مردان و دختران گوش می داد، به طور غریزی به درون خود فرو رفت
[ترجمه ترگمان]در همان حال که کری به این سخنان و حتی بیش از گفتگوی آشنای خود در میان مردها و دخترها گوش می داد، بی اختیار خود را به درون خود کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When he reached the gate, there was the usual badinage with Charlie.
[ترجمه گوگل]وقتی به دروازه رسید، بدگویی معمول با چارلی بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به دروازه رسید، شوخی معمول چارلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید