bade

/ˈbeɪd//bæd/

(امریکا - خودمانی) آدم بد، آدم بدجنس (به ویژه آدم بد در فیلم و نمایش و غیره)، زمان گذشته ی فعل: bid، p زمان ماضی فعل bid

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past tense of bid.

جمله های نمونه

1. he bade them rise
از آنها خواست که برخیزند.

2. i bade them farewell
به آنها بدرود گفتم.

3. He bade us keep in a ready posture.
[ترجمه گوگل]او به ما دستور داد که در وضعیت آماده باش باشیم
[ترجمه ترگمان]او به ما دستور داد که خود را آماده نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She bade farewell to her son.
[ترجمه گوگل]او با پسرش خداحافظی کرد
[ترجمه ترگمان]از پسرش خداحافظی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We bade them a final farewell.
[ترجمه گوگل]ما آخرین خداحافظی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به آن ها وداع نهایی را اعلام کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He bade me good morning as he passed.
[ترجمه kosar] ترجمه صحیحش میشه وقتی عبور می کرد به من صبح بخیر گفت
|
[ترجمه گوگل]هنگام عبور از من صبح بخیر گفت
[ترجمه ترگمان]به من دستور داد صبح به خیر و خوشی بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I bade all my friends farewell.
[ترجمه گوگل]من از همه دوستانم خداحافظی کردم
[ترجمه ترگمان]از همه دوستانم خداحافظی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She stood up, smiling acidly, and bade him good day.
[ترجمه گوگل]او ایستاد، لبخندی اسیدی زد و به او روز بخیر کرد
[ترجمه ترگمان]زن از جا برخاست، با ترشرویی لبخند زد و روز به خیر خداحافظی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I bade her goodnight.
[ترجمه گوگل]شب بخیرش کردم
[ترجمه ترگمان]شب به خیر خداحافظی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Menelaus gave them a courteous greeting and bade them eat their fill.
[ترجمه گوگل]منلائوس با ادب به آنها سلام کرد و از آنها خواست سیر شوند
[ترجمه ترگمان]Menelaus سلام مودبانه به آن ها داد و از آن ها خواست که غذایشان را بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The woman in her bade her take flight from something that she was not yet capable of understanding.
[ترجمه گوگل]زن در او به او دستور داد که از چیزی که هنوز قادر به درک آن نبود، فرار کند
[ترجمه ترگمان]زن به او دستور داد که از چیزی فرار کند که هنوز قادر به درک آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They bade both the merchant and his paramour adieu.
[ترجمه گوگل]آنها هم از بازرگان و هم با یار او خداحافظی کردند
[ترجمه ترگمان]به هر دو بازرگان و معشوقه اش اشاره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She bade her friends good-bye, and again started along the road of yellow brick.
[ترجمه گوگل]او با دوستانش خداحافظی کرد و دوباره در امتداد جاده آجری زرد شروع کرد
[ترجمه ترگمان]از دوستانش خداحافظی کرد و بار دیگر در امتداد جاده آجری زرد راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The superintendent thanked him for his help and bade him goodnight but with a distracted air as though her attention were elsewhere.
[ترجمه گوگل]سرپرست از او به خاطر کمکش تشکر کرد و شب بخیر را به او دعوت کرد، اما با هوای پریشان گویی توجه او جای دیگری است
[ترجمه ترگمان]سرپرست به خاطر کمک از او تشکر کرد و به او گفت که شب به خیر گذشت، اما با حالتی پریشان، گویی که توجه او به جاه ای دیگر معطوف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He bade farewell to Kurzlinger and Siegfried after a sustaining breakfast and drove south-west instead of north to Hannover.
[ترجمه گوگل]او پس از صرف صبحانه کامل با کورزلینگر و زیگفرید خداحافظی کرد و به جای شمال به هانوفر از جنوب غرب رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]با Kurzlinger و Siegfried پس از یک صبحانه پایدار خداحافظی کرد و به جای شمال به هانوور رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bade is the past tense of some senses of bid.

پیشنهاد کاربران

دعوت کردن
برانگیخت
invite
ask
and bade his sister sit behind him
و از خواهرش خواست که پشت آن ( اردک ) سوار شود
https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - grethel/

گذشته فعل bid

بپرس