baconian


وابسته به عقاید فرانسیس بیکن (که می گفت: دستیابی به حقیقت از راه تجربه و آزمایش و استقرا امکان پذیر است)، پیرو فلسفه ی بیکن، بیکن گرا، وابسته به این شایعه: نمایشنامه های شکسپیر واقعا توسط بیکن نگاشته شده اند، بیکن گرا وابسته به این شایعه: نمایشنامههای شکسپیر واقعا توسط بیکن نگاشته شده اند معتقد به این شایعه

جمله های نمونه

1. The reason is very delicate, baconian rising is undermentioned a few: Hearing gets used to psychology to cause.
[ترجمه گوگل]دلیل آن بسیار ظریف است، به چند مورد اشاره شده است: شنوایی به روانشناسی عادت می کند تا باعث شود
[ترجمه ترگمان]دلیل آن بسیار ظریف است، baconian که در حال افزایش است تنها چند نفر است: شنوایی مورد استفاده برای روان شناسی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is Baconian " a beauty little sister " can succeed even if bury the beautiful girl in remote mountains to hold fondly, regretful " affection " .
[ترجمه گوگل]او باکونی است "یک خواهر کوچک زیبا" می تواند موفق شود حتی اگر دختر زیبا را در کوه های دوردست دفن کند تا "محبت" محبت آمیز و پشیمان کننده را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]او می گوید که \"یک خواهر کوچک زیبایی\" می تواند موفق شود حتی اگر دختر زیبایی را در کوهستان های دوردست دفن کند تا با علاقه و علاقه به \"محبت\" نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The phenomenology, existentialism and baconian traditionalism provide accomplish the founding of the self-determination theory.
[ترجمه گوگل]پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم و ​​سنت‌گرایی باکونی پایه‌گذاری نظریه خودمختاری را فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم و baconian traditionalism بنیان نظریه خود مختاری را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Along with many of his contemporaries, Mercator held the Baconian belief that knowledge should be exploited for utilitarian ends.
[ترجمه گوگل]مرکاتور، همراه با بسیاری از معاصران خود، معتقد بود که دانش باید برای اهداف سودمندی مورد بهره برداری قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]در کنار بسیاری از معاصرانش، Mercator عقیده داشت که دانش باید برای اهداف utilitarian مورد بهره برداری قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Discern ceramic tile stand or fall has a few simple methods, baconian rising is 8 words: Knock, 2 measure, 3 blow, 4 look.
[ترجمه گوگل]استند یا پاییز کاشی و سرامیک تشخیص چند روش ساده دارد، برآمدن باکونی 8 کلمه است: ضربه، 2 پیمانه، 3 ضربه، 4 نگاه
[ترجمه ترگمان]یک کاشی سرامیک discern یا پاییز چند روش ساده دارد، baconian افزایش ۸ کلمه: تق، ۲ ضربه، ۳ ضربه، ۴ نگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because scholastic point of view is different, the explanation to basic principle and Baconian endless also and identical.
[ترجمه گوگل]از آنجا که دیدگاه مکتبی متفاوت است، تبیین به اصل اساسی و بیکونی نیز بی پایان و یکسان است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که دیدگاه آموزشی متفاوت است، تبیین اصل اساسی و Baconian نامحدود و یک سان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The complex problem of the 3rd phase had better classify Baconian fault to inscribe originally, so convenient the following search and review.
[ترجمه گوگل]مشکل پیچیده فاز 3 بهتر است که گسل باکونی را به طور اولیه طبقه بندی کند، بنابراین جستجو و بررسی زیر راحت است
[ترجمه ترگمان]مشکل پیچیده فاز سوم بهتر است که این خطا در اصل ثبت شود، بنابراین جستجو و مرور زیر مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Be familiar with book first only, sum up the intellectual dot inside through making note, what do not break is Baconian give core knowledge to nod, ability learns effectively.
[ترجمه گوگل]ابتدا فقط با کتاب آشنا باشید، نقطه فکری درون را از طریق یادداشت برداری خلاصه کنید، چیزی که شکسته نمی شود این است که باکونی دانش اصلی را به تکان دادن سر بدهید، توانایی به طور موثر یاد می گیرد
[ترجمه ترگمان]فقط با کتاب اول آشنا باشید، نقطه فکری درون خود را جمع بندی کنید، چیزی که تجزیه نمی شود این است که دانش هسته ای را رها کنید و سر تکان دهید، توانایی یادگیری را به طور موثر یاد می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Of final phase reviewing light to rely on to become a problem also is insufficient, more important is should inscribe through doing, baconian summary gives the method of a few solution and skill.
[ترجمه گوگل]از مرحله نهایی مرور نور برای تبدیل شدن به یک مشکل نیز کافی نیست، مهمتر این است که باید از طریق انجام دادن حک شود، خلاصه بیکن روش چند راه حل و مهارت را می دهد
[ترجمه ترگمان]از آخرین مرحله بازبینی نور برای تکیه به یک مشکل نیز ناکافی است، مهم است که باید از طریق انجام انجام دهید، خلاصه baconian روشی برای چند راه حل و مهارت ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The design principle of the main perfect home outfit baconian in space, taking the multi-purpose gender thing convenience, the warm feeling, with rich history inheritance feeling.
[ترجمه گوگل]اصل طراحی اصلی بیکن لباس خانه کامل در فضا، در نظر گرفتن جنسیت چند منظوره راحتی، احساس گرم، با احساس وراثت تاریخی غنی
[ترجمه ترگمان]اصل طراحی وسایل خانگی کامل baconian در فضا، با بهره گیری از جنس چند منظوره برای راحتی، احساس گرم، با احساس میراث غنی از تاریخچه غنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Agricultural proportion and agricultural modernization lose relevant law Guo Jianxiong one, experience Baconian sectional data.
[ترجمه گوگل]نسبت کشاورزی و نوسازی کشاورزی از دست دادن قانون مربوطه Guo Jianxiong یکی، تجربه داده های مقطعی Baconian
[ترجمه ترگمان]نسبت کشاورزی و مدرن سازی کشاورزی، Guo Jianxiong، قانون مرتبط را از دست می دهد، و داده های مقطعی را تجربه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The skin makes a magazine wear the good helper that is Baconian journal!
[ترجمه گوگل]پوست باعث می شود یک مجله به یاری خوب که مجله Baconian است بپوشد!
[ترجمه ترگمان]پوست باعث می شود که یک مجله از یک راهنمای خوب برای مجله Baconian استفاده کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can note the dispatch order that his body place issues, baconian the physiology response that gives his climax prelude.
[ترجمه گوگل]می‌توانید به ترتیب اعزامی که محل بدن او صادر می‌کند، توجه داشته باشید، پاسخ فیزیولوژیکی که مقدمه اوج او را می‌دهد
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ترتیب ارسال را یادداشت کنید که در آن مسائل مربوط به بدن، واکنش فیزیولوژی که مقدمه اوج خود را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In our country accountant the bound has not form accepted unified understanding, baconian. . .
[ترجمه گوگل]در حسابدار کشور ما کران درک یکپارچه پذیرفته شده، باکونی شکل نگرفته است
[ترجمه ترگمان]در کشور ما، حسابداری یک درک جامع و یکپارچه را نپذیرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• follower of the english politician and philosopher francis bacon
of or pertainign francis bacon (the english politician and philosopher)

پیشنهاد کاربران

بپرس