bacon and eggs

جمله های نمونه

1. We had bacon and eggs for breakfast.
[ترجمه اشکان آگاه] ما برای صبحانه بیکن و تخم مرغ داشتیم
|
[ترجمه گوگل]برای صبحانه بیکن و تخم مرغ خوردیم
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه بیکن و تخم مرغ داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She tucked into a breakfast of bacon and eggs.
[ترجمه گوگل]او در صبحانه ای حاوی بیکن و تخم مرغ میل کرد
[ترجمه ترگمان]صبحانه را با گوشت خوک و تخم مرغ فرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We used to have bacon and eggs for breakfast.
[ترجمه گوگل]ما قبلا برای صبحانه بیکن و تخم مرغ می خوردیم
[ترجمه ترگمان]ما قبلا برای صبحانه بیکن و تخم مرغ داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We fortified ourselves with a breakfast of bacon and eggs.
[ترجمه گوگل]خودمان را با یک صبحانه بیکن و تخم مرغ غنی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما خود را با صبحانه ای مرکب از تخم مرغ و تخم مرغ تقویت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Len recited the breakfast menu - cereal, bacon and eggs, and toast.
[ترجمه گوگل]لن منوی صبحانه - غلات، بیکن و تخم مرغ و نان تست را خواند
[ترجمه ترگمان]لن صبحانه خوردن صبحانه و تخم مرغ و تخم مرغ و نان برشته را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do you want bacon and eggs for breakfast?
[ترجمه گوگل]آیا برای صبحانه بیکن و تخم مرغ می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ و تخم مرغ برای صبحانه می خواهی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I want bacon and eggs for breakfast.
[ترجمه گوگل]من برای صبحانه بیکن و تخم مرغ می خواهم
[ترجمه ترگمان]من گوشت خوک و تخم مرغ رو برای صبحونه می خوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But when Grover ordered bacon and eggs, Ralph did too.
[ترجمه گوگل]اما وقتی گروور بیکن و تخم مرغ سفارش داد، رالف هم سفارش داد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی تانکادو دستور پخت تخم مرغ و تخم مرغ داده بود، رالف هم همین کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They cooked bacon and eggs, made hotcakes in the kitchens, eating them with sugar and molasses.
[ترجمه گوگل]آنها بیکن و تخم مرغ می پختند، کیک داغ در آشپزخانه درست می کردند و آنها را با شکر و ملاس می خوردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ژامبون و تخم مرغ درست کردند و hotcakes را در آشپزخانه درست کردند و با شکر و ملاس آن ها را خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Standard fare is available: bacon and eggs, toast, fresh fruit ranging from kiwi to papaya and crusty croissants.
[ترجمه گوگل]کرایه استاندارد در دسترس است: بیکن و تخم‌مرغ، نان تست، میوه‌های تازه از کیوی تا پاپایا و کروسانت
[ترجمه ترگمان]هزینه استاندارد در دسترس است: بیکن و تخم مرغ، نان تست، میوه تازه از کیوی گرفته تا عنبه هندی و تندخویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A smell of bacon and eggs wafted up from the kitchen.
[ترجمه گوگل]بوی بیکن و تخم مرغ از آشپزخانه می پیچید
[ترجمه ترگمان]بوی بیکن و تخم مرغ از آشپزخانه به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She began frying bacon and eggs, then filled the kettle and sliced bread for toast.
[ترجمه گوگل]او شروع به سرخ کردن بیکن و تخم مرغ کرد، سپس کتری را پر کرد و نان را برای نان تست برش داد
[ترجمه ترگمان]او مشغول پختن گوشت خوک و تخم مرغ شد، بعد ک تری را پر کرد و نان برشته را برای نان برشته کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The thought of bacon and eggs made her mouth water.
[ترجمه گوگل]فکر بیکن و تخم مرغ دهانش را آب می کرد
[ترجمه ترگمان]فکر ژامبون و تخم مرغ باعث شد دهانش آب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yes, bacon and eggs with buttered toast.
[ترجمه گوگل]بله، بیکن و تخم مرغ با نان تست کره ای
[ترجمه ترگمان]بله، ژامبون و تخم مرغ با نان برشته کره مالیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• legs (slang in london cockney)

پیشنهاد کاربران

بپرس