backwash

/ˈbækwɔːʃ//ˈbækwɒʃ/

معنی: موج، مراجعت موج
معانی دیگر: واکنش و جنجال (در اثر عمل یا رویدادی)، پیامد بد، پسخیز، پس زده شدن آب (در اثر حرکت کشتی یا پارو و غیره)، پسخیزآب، پس موج، موجی که از ساحل به سوی دریا بر می گردد، پس زده شدن هوا (در اثر حرکت پروانه ی هواپیما و غیره)، پس موج هوا، اضطراب یا اشفتگی بعداز انجام عملی، عواقب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in nautical terminology, water that an oar, propeller, or the like pushes toward the rear of a boat.
مشابه: wake, wash

(2) تعریف: in aeronautical terminology, air that a propeller, jet engine, or the like pushes toward the rear of an airplane.

(3) تعریف: an outcome, esp. one that is unexpected, secondary, or undesired.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: backwashes, backwashing, backwashed
• : تعریف: to affect with backwash.

جمله های نمونه

1. food shortages in the backwash of the war
کمبود مواد غذایی در نتیجه ی جنگ

2. The water-skier was caught in the backwash from a passing motorboat.
[ترجمه گوگل]اسکی روی آب در بک واش قایق موتوری در حال عبور گرفتار شد
[ترجمه ترگمان]اسکی باز از یک قایق موتوری در حال عبور از قایق موتوری عبور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The economic and political backwash of the war is still being felt.
[ترجمه گوگل]عقب نشینی اقتصادی و سیاسی جنگ هنوز احساس می شود
[ترجمه ترگمان]موج اقتصادی و سیاسی جنگ هنوز احساس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Backwash the swimming pool's filters regularly.
[ترجمه گوگل]فیلترهای استخر را به طور مرتب شستشو دهید
[ترجمه ترگمان]به طور مرتب فیلترهای استخر را تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a backwash to all this, however: as a stage-show they are less than shadow-puppets on the wall.
[ترجمه گوگل]با این حال، همه اینها یک بک واش وجود دارد: به عنوان یک نمایش صحنه، آنها کمتر از عروسک های سایه روی دیوار هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک موج در برابر همه اینها وجود دارد: به عنوان یک صحنه - نشان می دهد که آن ها کم تر از shadow بر روی دیوار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I don't want to be left in the backwash when Gilson realizes the company's going bankrupt.
[ترجمه گوگل]وقتی گیلسون متوجه ورشکستگی شرکت شد، نمی‌خواهم در رکود رها شوم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم که در پس موج از جا رها شوم که گیلسون این شرکت را ورشکسته اعلام کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A backwash of heated air caressed Jaq's face.
[ترجمه گوگل]هوای داغ صورت جق را نوازش کرد
[ترجمه ترگمان]موجی از هوای گرم چهره Jaq را نوازش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rinse Backwash - The skid is refilled with feed water and back washed to remove residual chemical.
[ترجمه گوگل]شستشوی معکوس شستشو - لغزنده با آب تغذیه مجدد پر می شود و برای حذف مواد شیمیایی باقیمانده از پشت شستشو می شود
[ترجمه ترگمان]Rinse backwash - آب با آب تغذیه می شود و دوباره شسته می شود تا مواد شیمیایی باقی مانده را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Historically, settled coagulation wastes and backwash waters had been disposed of without treatment.
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، پسماندهای انعقادی ته نشین شده و آب های پس شویی بدون تصفیه دفع می شدند
[ترجمه ترگمان]از نظر تاریخی، coagulation، wastes را حل و فصل کرده بود، و آب های آن بدون درمان از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A so - called backwash is a research about a kind of test impacts language teaching and learning.
[ترجمه گوگل]به اصطلاح بک واش تحقیقی در مورد نوعی آزمون است که بر آموزش و یادگیری زبان تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]یک موج رو به اصطلاح، یک تحقیق در مورد نوع آزمون و یادگیری زبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Famine is not the only backwash of drought in Africa.
[ترجمه گوگل]قحطی تنها عامل خشکسالی در آفریقا نیست
[ترجمه ترگمان]قحطی تنها موج ناشی از خشکسالی در آفریقا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can automatically remove and small particles, unlike backwash strainers.
[ترجمه گوگل]برخلاف صافی های شستشوی معکوس، می تواند به طور خودکار ذرات کوچک را حذف کند
[ترجمه ترگمان]می تواند به طور اتوماتیک ذرات کوچک را حذف کند، بر خلاف امواج پس از موج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Backwash - The skid is back washed to remove excess solids and maximize the chemical cleaning efficiency.
[ترجمه گوگل]شستشوی معکوس - برای حذف مواد جامد اضافی و به حداکثر رساندن راندمان تمیز کردن شیمیایی، لغزنده به طور مجدد شسته می شود
[ترجمه ترگمان]backwash - The برای حذف جامدات اضافی و حداکثر سازی کارآیی تمیز کردن مواد شیمیایی شسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The backwash waste is drained to the regular waste outlet.
[ترجمه گوگل]زباله های شستشوی معکوس به خروجی زباله معمولی تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان]ضایعات پس از عبور از امواج به خروجی منظم تخلیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موج (اسم)
backwash, wave, orgy, surge, corrugation, billow, cockle

مراجعت موج (اسم)
backwash

تخصصی

[زمین شناسی] پسروی آب دریا پسروی آب دریا به پایین ساحل که متعاقب شکستن موجی صورت می گیرد
[آب و خاک] پس شویی
[مهندسی گاز] شستشوی (باجریان) معکوس
[نساجی] شستشوی ثانویه

انگلیسی به انگلیسی

• backflow of water; aftereffect, result
the backwash is the water from waves that are moving back into the sea.
the backwash of a boat is the wave that spreads behind it on either side as it moves through the water.
the backwash of an event or situation is an unpleasant situation that exists after it and as a result of it.

پیشنهاد کاربران

در زبان شناسی به معناى تاثیراتی است که ازمونها و تستها بر روی اموزش و یادگیرى دارند. این اثرات می توانند هم مثبت باشند هم منفی. برای مثال هر چه اعتبار وصحت محتوای ( content validity ) یک ازمون بالاتر باشد اثر backwash آن مثبت تر است و بالعکس.
در زبان شناسی به معنی تاثیراتی که ازمونها و تستهاى زبان بر روی اموزش و یادگیری دارند می باشد. این اثرها می توانند هم منفی باشند هم مثبت.
دهنی کردن
backwash ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: واشویه 1
تعریف: 1. آب یا موجـی کـه به دلیل وجـود مانعی ماننـد کشتـی یا صخره یا موج شکن بـرمی گردد 2. برگشت دریاسوی ( seaward ) آب پس از هجوم ( rush ) موج ها به پیش کرانۀ ساحل
( در شیمی ) تمیز کردن ( یک فیلتر ) با معکوس کردن جریان سیال در آن
آب برگردانده شده از دهان به داخل لیوان یا بطری.
دهنی و پسمانده کسی
اضطراب یا آشفتگی بعد انجام عملی ، مراجعت موج ، عواقب

بپرس