1. Remember to allow for the backspace time before starting each new shot or you may miss part of the action.
 [ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که قبل از شروع هر عکس جدید، زمان بک اسپیس را در نظر بگیرید، در غیر این صورت ممکن است بخشی از اکشن را از دست بدهید 
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که قبل از شروع هر عکس جدید و یا ممکن است قسمتی از عمل را از دست بدهید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Allow for backspace at the start of each shot.
 [ترجمه گوگل]در شروع هر شات اجازه بک اسپیس بدهید 
[ترجمه ترگمان]مجاز بودن backspace در ابتدای هر عکس 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. It has an irritatingly small backspace key and I think it has a horrible plastic feel, but this is purely subjective.
 [ترجمه گوگل]این یک کلید آزاردهنده کوچک پشتی دارد و فکر میکنم حس پلاستیکی وحشتناکی دارد، اما این کاملاً ذهنی است 
[ترجمه ترگمان]این یک کلید backspace کوچک دارد و من فکر می کنم که یک احساس پلاستیکی وحشتناک دارد، اما این کاملا ذهنی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. It is possible to make approximate allowance for backspace by releasing the source-machine off play-pause about one second late.
 [ترجمه گوگل]می توان با رها کردن منبع-ماشین از حالت توقف پخش با حدود یک ثانیه تأخیر، مقدار تقریبی برای بک اسپیس ایجاد کرد 
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که با آزاد کردن ماشین - ماشین - وقفه در حدود یک ثانیه تاخیر ایجاد کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Backspace - Centers on your town center without selecting them.
 [ترجمه گوگل]Backspace - بدون انتخاب آنها در مرکز شهر شما متمرکز می شود 
[ترجمه ترگمان]پس بر را در مرکز شهر خود بدون انتخاب آن ها انتخاب کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Experience tells us that Backspace does nothing of the sort.
 [ترجمه گوگل]تجربه به ما می گوید که Backspace هیچ کاری از این دست انجام نمی دهد 
[ترجمه ترگمان]تجربه به ما می گوید که پس بر هیچ کاری را انجام نمی دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. When a user mistypes, the Backspace key "undoes" the erroneous characters.
 [ترجمه گوگل]هنگامی که کاربر اشتباه تایپ می کند، کلید Backspace کاراکترهای اشتباه را "لغو" می کند 
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک کاربر mistypes، کلید پس بر \"undoes\" را نمایش می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Backspace delay lasts about 0. 05 seconds. If OFILL is set, one fill character is transmitted.
 [ترجمه گوگل]تاخیر Backspace حدود 0 05 ثانیه طول می کشد اگر OFILL تنظیم شده باشد، یک کاراکتر پر ارسال می شود 
[ترجمه ترگمان]تاخیر پس بر در حدود ۰ است ۰۵ ثانیه اگر OFILL تنظیم شود، یک ویژگی پر کننده منتقل می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Slip up on the backspace key to delete all chars in buffer.
 [ترجمه گوگل]برای حذف همه نویسهها در بافر، کلید بک اسپیس را بالا بکشید 
[ترجمه ترگمان]لغزش در کلید backspace برای حذف همه chars در بافر 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The Backspace key is really an Undo function, albeit a special one.
 [ترجمه گوگل]کلید Backspace در واقع یک تابع Undo است، البته یک تابع خاص 
[ترجمه ترگمان]کلید پس بر یک تابع برگردان است، اگر چه یک کلید خاص 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The calculator has a backspace function, that is, a mismatched forward delete.
 [ترجمه گوگل]ماشین حساب دارای یک تابع backspace است، یعنی حذف ناهمخوان به جلو 
[ترجمه ترگمان]ماشین حساب یک تابع backspace (backspace)دارد، که یک گزینه بدون mismatched برای حذف است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The Windows Calculator allows the Backspace and Delete keys, so you should try them.
 [ترجمه گوگل]ماشین حساب ویندوز به کلیدهای Backspace و Delete اجازه می دهد، بنابراین باید آنها را امتحان کنید 
[ترجمه ترگمان]ماشین حساب ویندوز به پس بر و حذف کلیدها اجازه می دهد، بنابراین شما باید آن ها را امتحان کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Use the Backspace key to erase the date.
 [ترجمه گوگل]از کلید Backspace برای پاک کردن تاریخ استفاده کنید 
[ترجمه ترگمان]از کلید پس بر برای پاک کردن تاریخ استفاده کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. I wish my mouth had a backspace key.
 [ترجمه گوگل]کاش دهانم کلید بک اسپیس داشت 
[ترجمه ترگمان] کاش دهنم یه کلید backspace داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. However, the ubiquity of the Backspace key shows that incremental Undo is a learned behavior that users find to be helpful.
 [ترجمه گوگل]با این حال، فراگیر بودن کلید Backspace نشان می دهد که واگرد افزایشی یک رفتار آموخته شده است که کاربران آن را مفید می دانند 
[ترجمه ترگمان]با این حال، حضور کلید پس بر نشان می دهد که برگردان افزایشی یک رفتار آموخته است که کاربران آن را مفید می دانند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید