backing

/ˈbækɪŋ//ˈbækɪŋ/

معنی: ستایش، طرفداری، پشتی، پشتیبانی، کندی، تصدیق در پشت یا ظهر ورقه
معانی دیگر: حمایت، جانبداری، (صندلی و غیره) پشتی، تکیه گاه، تخته و غیره که برای استحکام به پشت چیزی میخ کنند یا بدوزند، پشتیبان (ها)، حامی (ها)، (خودمانی - موسیقی) همنوازی، (موسیقی یا ساز و آواز) همراهی کننده، پوشش، دیرکردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: help or support, esp. financial support.
مترادف: funding, patronage, support
مشابه: advocacy, aid, assistance, endorsement, help, maintenance, sponsorship

- backing for a special project
[ترجمه گوگل] حمایت از یک پروژه خاص
[ترجمه ترگمان] پشتیبانی از یک پروژه خاص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: anything that forms or is put on the back of something, esp. as a cover or support.
مشابه: back, backside, cover, covering, support

(3) تعریف: the instruments or voices that provide accompaniment for a soloist.
مترادف: comping
مشابه: accompaniment

جمله های نمونه

1. he had the backing of the armed forces
از پشتیبانی نیروهای مسلح برخوردار بود.

2. She faced the stark choice of backing the new scheme or losing her job.
[ترجمه گوگل]او با انتخاب شدید حمایت از طرح جدید یا از دست دادن شغل خود روبرو شد
[ترجمه ترگمان]او با انتخاب کامل طرح جدید یا از دست دادن شغلش روبرو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teachers have the full backing of the school governors.
[ترجمه گوگل]معلمان از حمایت کامل مدیران مدارس برخوردارند
[ترجمه ترگمان]معلمان پشتیبانی کامل از فرمانداران مدارس دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He said the president had the full backing of his government to negotiate a deal.
[ترجمه گوگل]او گفت که رئیس جمهور از حمایت کامل دولت خود برای مذاکره بر سر یک توافق برخوردار است
[ترجمه ترگمان]وی گفت که رئیس جمهور حمایت کامل از دولت خود برای مذاکره با این قرارداد را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They want backing for more research.
[ترجمه گوگل]آنها خواهان حمایت برای تحقیقات بیشتر هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها خواهان پشتیبانی بیشتر برای تحقیقات بیشتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has the backing of almost a quarter of the electorate.
[ترجمه گوگل]او تقریباً از یک چهارم رأی دهندگان حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]او پشتیبانی تقریبا یک چهارم رای دهندگان را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They brought the legal action with the backing of their MP.
[ترجمه گوگل]آنها با پشتوانه نماینده خود اقدام قانونی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها این اقدام قانونی را با پشتیبانی نماینده پارلمان خود انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Teachers are strongly backing the new educational policies.
[ترجمه گوگل]معلمان به شدت از سیاست های آموزشی جدید حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان به شدت از سیاست های آموزشی جدید حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The project failed for want of financial backing.
[ترجمه گوگل]این پروژه به دلیل عدم حمایت مالی شکست خورد
[ترجمه ترگمان]این پروژه بخاطر حمایت مالی شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Crucially, though, it failed to secure the backing of the banks.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیار مهم است که نتوانست حمایت بانک ها را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، اساسا نتوانست حمایت بانک ها را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The band are breaking in a new backing vocalist.
[ترجمه گوگل]گروه در حال شکستن یک خواننده پشتیبان جدید است
[ترجمه ترگمان]گروه در گروه پشتیبان جدید شکست می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Davis hopes to win financial backing from a London investment firm.
[ترجمه گوگل]دیویس امیدوار است که از یک شرکت سرمایه گذاری لندنی حمایت مالی کسب کند
[ترجمه ترگمان]دیویس امیدوار است که از یک شرکت سرمایه گذاری در لندن حمایت مالی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The backing will come from the government.
[ترجمه گوگل]حمایت از دولت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این پشتیبانی از سوی دولت تامین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mirrors have a backing of quicksilver.
[ترجمه گوگل]آینه ها پشتوانه ای از نقره زنده دارند
[ترجمه ترگمان]مرآت نوعی quicksilver داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The new leader has a large backing.
[ترجمه گوگل]رهبر جدید پشتوانه بزرگی دارد
[ترجمه ترگمان]رهبر جدید پشتوانه بزرگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستایش (اسم)
eulogy, praise, accolade, adoration, worship, veneration, approbation, endorsement, commendation, laud, approval, backing, doxology, laudation, encomium

طرفداری (اسم)
support, adherence, advocacy, favoritism, siding, partiality, adhesion, approbation, backstop, approval, backing, partisanship, sponsorship

پشتی (اسم)
back, dorsal, backrest, cushion, backing, pillow, dossal, pad

پشتیبانی (اسم)
support, patronage, backing

کندی (اسم)
lag, backing, dullness, hebetude

تصدیق در پشت یا ظهر ورقه (اسم)
backing

تخصصی

[سینما] دکوراسیون ثابت یا غیر ثابت عقب صحنه - پساویز صحنه (زمینه پشتی )
[عمران و معماری] دنده عقب رفتن - واگشت
[نساجی] پشتوانه - تاخیر - پشتی - کربونیزه کردن پشم در دمای بالاتر پخت - پخت - پختن
[سینما] لایه پشتی (ضد هاله )

انگلیسی به انگلیسی

• support, aid; musical accompaniment
backing is the money, resources, or support given to a person or organization.
backing is also a layer of strong material that is put onto the back of something in order to protect it.
the backing of a popular song is the music which is sung or played to accompany the main tune.
see also back.

پیشنهاد کاربران

۱. حمایت. پشتیبانی ۲. حمایت مالی. پشتیبانی مالی ۳. پشتوانه ۴. آستر. لایی ۵. ( موسیقی ) همراه. همراهی کننده
مثال:
This backing is so perfect.
این آستر و لایی بسیار عالی است.
We need your backing.
ما به حمایت و پشتیبانی شما نیاز داریم.
شرط بستن We should’ve been backing thoroughbreds
پشتوانه / حمایت
مثال: Bitcoin is a kind of currency without backing.
بیت کوین یک نوع ارز بدون پشتوانه است.
۱. پشت و عقب ( چیزی )
۲. موسیقی که هنگام آواز خواندن خواننده پخش میشه
۳. حمایت و پشتیبانی - پشتوانه
noun
1 [count] : something that forms a back
◀️The tape has an adhesive backing

...
[مشاهده متن کامل]

2 [noncount] : support or aid
The project has received financial backing from several◀️ investors
3 [noncount] : the music that is played along with someone who is singing or playing the main tune : the music that accompanies someone — often used before another noun
◀️a backing group
◀️backing music

backing ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پس گَرد
تعریف: بر پایۀ قرارداد بین‏المللی، چرخش پادساعتگَرد بُردار باد
پشت کسی را گرفتن، پشت کسی در آمدن
support or help, especially with money
پشتوانه، حمایت
مثال:
All they needed was public support and financial backing.
پشت بند

بپرس