صندلی عقب ( معنی اصلی ) - اسم
"The kids sat in the backseat. "قسمت عقب ماشین ( اشاره به فضا ) - اسم
"The dog rode in the backseat. "صندلی پشتی ( معنی ساده تر ) - اسم
"The baby slept in the backseat. "
... [مشاهده متن کامل]
جایگاه عقب ( معنی رسمی تر ) - اسم
"The backseat is leather. "
عقب خودرو ( اشاره به موقعیت مکانی ) - اسم/قید
"He reached for something in the backseat. "
"Move to the backseat!"
صندلی عقب
لانگمن دیکشنری :
۱ _ صندلی عقب
seat at the back of a car
۲ _ مقام کم اهمیت ، مقام درجه دو
less important position
Bacome less important
صندلی عقب
They piled into the car, Noelle riding shotgun, Margarita in the backseat filming out the window
to take a back seat : در درجه دوم اهمیت قرار گرفته شدن ( موضوعی )
کلمه backseat driver یعنی کسی که پیش راننده میشینه و مدام به راننده غر میزنه
a passenger in a car who gives the driver unwanted advice
کمک راننده
کمک راننده
شاگرد
کسی ک روی صندلی کنار راننده میشینه
سر نشین فضول
کسی که همیشه دیر مسایل رو میگیره
کسی که کنار راننده میشیه
عقب گردو ازرونق افتادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)