back pay

/ˈbækˈpeɪ//bækpeɪ/

معنی: حقوق عقب افتاده
معانی دیگر: حقوق عقب افتاده

جمله های نمونه

1. He will receive $000 in back pay.
[ترجمه گوگل]او 000 دلار حقوق معوقه دریافت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او ۰۰۰ دلار بابت حقوق خود دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The workers are demanding their back pay.
[ترجمه الهام مهريزي زاده] کارگران خواستار دریافت حقوق معوقه خود شدند.
|
[ترجمه گوگل]کارگران خواستار حقوق معوقه خود هستند
[ترجمه ترگمان]کارگران خواستار حقوق معوقه خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Homar sued for reinstatement of his job, back pay and money damages.
[ترجمه گوگل]حمار برای اعاده به کار، حقوق معوقه و خسارت مالی شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]Homar خواستار بازگشت مجدد شغل، بازگشت به پول و خسارت مالی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A year later, during protests over back pay and work conditions, a Chinese supervisor opened fire on Zambian workers with a shotgun, wounding several.
[ترجمه گوگل]یک سال بعد، در جریان اعتراضات به حقوق معوقه و شرایط کار، یک ناظر چینی با تفنگ ساچمه ای به سمت کارگران زامبیایی تیراندازی کرد و تعدادی را زخمی کرد
[ترجمه ترگمان]یک سال بعد، در طی اعتراضات بر سر دست مزد و شرایط کاری، یک ناظر چینی به کارگران زامبیا با یک تفنگ ساچمه ای تیراندازی کرد و چندین نفر را زخمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For the plaintiffs, for groups seeking back pay in class actions, and for class actions in general, it was a bad day in court.
[ترجمه گوگل]برای شاکیان، برای گروه هایی که به دنبال دستمزد معوقه در دعوای دسته جمعی بودند، و به طور کلی برای دعوای دسته جمعی، روز بدی در دادگاه بود
[ترجمه ترگمان]برای شاکیان، برای شاکیان، برای گروه ها که به دنبال دست مزد در کاره ای کلاسی و برای اقدامات کلاس عمومی بودند، روز بدی در دادگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The health workers are owed 48 months' back pay, like all other state employees.
[ترجمه گوگل]کارکنان بهداشتی مانند سایر کارمندان دولتی 48 ماه حقوق عقب افتاده دارند
[ترجمه ترگمان]کارکنان بخش بهداشت ۴۸ ماه حقوق معوقه مانند سایر کارمندان دولتی بدهکار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But two month's back pay - 200 yuan for most - will not last long.
[ترجمه گوگل]اما حقوق معوقه دو ماهه - 200 یوان برای بیشتر - دوام زیادی نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اما دو ماه پس از آن - ۲۰۰ یوآن برای اکثر - زیاد طول نخواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Today, I found out that my dad has been funneling money out of my account and into his. His reasoning behind this: "Back pay for having to raise your lazy ass".
[ترجمه گوگل]امروز متوجه شدم که پدرم از حساب من و به حساب پدرم پول می ریزد استدلال او در پشت این این بود: "به خاطر اینکه مجبور هستید الاغ تنبل خود را بالا ببرید، پس پرداخت کنید"
[ترجمه ترگمان]امروز، فهمیدم که پدرم داره از حساب من پول جمع می کنه و وارد اون میشه دلیل اون پشت این کار اینه که تاوان باسن lazy رو پس بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When you get the back pay special attention to what ( have been marked ) .
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما را به عقب توجه ویژه به آنچه ( علامت گذاری شده اند )
[ترجمه ترگمان]زمانی که توجه ویژه ای به آنچه که نشانه گذاری شده اند توجه کنید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Ministry of Finance has set aside funds to cover workers' back pay and the mines' debts.
[ترجمه گوگل]وزارت مالیه برای تامین حقوق معوقه کارگران و بدهی های معادن بودجه اختصاص داده است
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی سرمایه هایی را برای پوشش حقوق کارگران و بدهی های این مین ها اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Zhou Chunxiang, from Hunan Province, says the Shenzhen government readily paid her and her peers' back pay.
[ترجمه گوگل]ژو چون شیانگ، از استان هونان، می گوید که دولت شنژن به راحتی حقوق معوقه او و همتایانش را پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]ژو Chunxiang از استان هونان، می گوید که دولت Shenzhen به آسانی حقوق خود و همتایان خود را پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His department recently handled complaints involving two individuals at a solar panel company who received $ 350 in back pay after claiming that they were wrongly treated as unpaid interns.
[ترجمه گوگل]دپارتمان او اخیراً به شکایات مربوط به دو نفر در یک شرکت پنل خورشیدی رسیدگی کرده است که پس از ادعای این که به اشتباه به عنوان کارآموز بدون حقوق با آنها رفتار شده است، 350 دلار حقوق معوقه دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]دپارتمان او اخیرا شکایاتی که شامل دو نفر در یک شرکت پنل خورشیدی بودند را پس از اینکه ادعا کردند که به اشتباه به عنوان کارآموز پرداخت نشده تحت درمان قرار گرفته اند، رسیدگی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Companies that are found violating the law will likely have to provide back pay, monetary penalties up to $ 100 per violation and damages that equal the amount of wages, Thompson says.
[ترجمه گوگل]تامپسون می‌گوید، شرکت‌هایی که قانون را نقض می‌کنند، احتمالاً باید حقوق معوقه، جریمه‌های پولی تا 100 دلار برای هر تخلف و خسارتی برابر با میزان دستمزد ارائه کنند
[ترجمه ترگمان]تامسون می گوید شرکت هایی که ناقض قانون هستند احتمالا باید حقوق و مجازات مالی تا ۱۰۰ دلار در هر تخلف و خسارت برابر با میزان دست مزد را تامین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The EEOC sued Alamo on her behalf, and nearly six years later, a jury awarded the Phoenix woman $3640 in back pay and compensatory damages and $250,000 in punitive damages.
[ترجمه گوگل]EEOC از آلامو شکایت کرد و تقریباً شش سال بعد، هیئت منصفه به زن فینیکس 3640 دلار به عنوان حقوق معوقه و غرامت غرامت و 250000 دلار به عنوان غرامت تنبیهی اعطا کرد
[ترجمه ترگمان]The به نیابت از او از Alamo شکایت کرد و حدود شش سال بعد، یک هیات منصفه به مبلغ ۳۶۴۰ دلار در جبران خسارت و جبران خسارت به مبلغ ۲۵۰ ۰۰۰ دلار غرامت پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حقوق عقب افتاده (اسم)
back pay

انگلیسی به انگلیسی

• retrospective remuneration, retroactive payment
back pay is money which an employer owes an employee for work that was done in the past.

پیشنهاد کاربران

income that should have been paid or was expected at an earlier time
اسم/ درآمدی که در گذشته باید پرداخت می شد یا انتظار می رود بزودی پرداخت شود
مطالبات معوقه
Those workers are due a total of approximately $500, 000 in back pay, according to union officials.
...
[مشاهده متن کامل]

The management also refused to give them back pay.
In one of the pockets he had his prize money and back pay that he had been saving for several years.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/back-pay
[حقوق کار]
پرداخت حقوق معوقه
مطالبات معوقه ( عقب افتاده )

بپرس