back order

/ˈbækˈɔːrdər//ˈbækˈɔːdə/

(تجارت و فروشندگی) سفارشی که به محض موجود بودن کالا انجام خواهد شد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: part of an order that will be filled at a later date.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: back-orders, back-ordering, back-ordered
• : تعریف: to submit an order for (something) to be filled at a later time, as when (it) is available.

جمله های نمونه

1. I'll never get my speech back order so let me just tell you what I know.
[ترجمه گوگل]من هرگز دستور سخنرانی خود را پس نخواهم گرفت، بنابراین اجازه دهید آنچه را که می دانم به شما بگویم
[ترجمه ترگمان]من هرگز سخنرانیم رو پس نمی گیرم پس بذار فقط چیزی رو که می دونم بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With so many back order on hand, we can not promise any shipment before October.
[ترجمه HH] با این همه سفارش مانده از قبل، تا اکتبر نمی توانیم تعهدی برای ارسال بدهیم.
|
[ترجمه گوگل]با تعداد زیادی سفارش برگشتی، نمی‌توانیم قول ارسال قبل از اکتبر را بدهیم
[ترجمه ترگمان]با این همه نظم و ترتیب، ما نمی توانیم قبل از اکتبر به هیچ کدام از shipment وفا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most products are sold without back order.
[ترجمه گوگل]اکثر محصولات بدون سفارش به فروش می رسند
[ترجمه ترگمان]اغلب محصولات بدون نظم و ترتیب فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A : We may have to back order three items on this order.
[ترجمه م.ا.د] ما ممکن است مجبور شویم سه مورد را در این سفارش پیش فروش کنیم.
|
[ترجمه گوگل]پاسخ: ممکن است مجبور شویم سه مورد را در این سفارش پشتیبان کنیم
[ترجمه ترگمان]ج: ما ممکن است مجبور شویم به سه مورد به این ترتیب رجوع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The player broke back order to confuse the opposing players.
[ترجمه گوگل]بازیکن نظم را شکست تا بازیکنان حریف را گیج کند
[ترجمه ترگمان]بازیکن به عقب رفت تا بازیکنان مخالف را گیج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The company is struggling to fill $11 million in back orders.
[ترجمه گوگل]این شرکت در تلاش برای پر کردن 11 میلیون دلار سفارشات عقب افتاده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت در حال تلاش برای پر کردن ۱۱ میلیون دلار سفارشات قبلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After the strike it took the factory six weeks to clear all the accumulated back order.
[ترجمه گوگل]پس از اعتصاب، کارخانه شش هفته طول کشید تا تمام سفارشات برگشتی انباشته شده را پاک کند
[ترجمه ترگمان]پس از اعتصاب شش هفته به کارخانه رسید تا نظم عمومی را سامان بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But I must point out that our factory have a lot of back order on hand.
[ترجمه گوگل]اما باید اشاره کنم که کارخانه ما سفارشات زیادی در دست دارد
[ترجمه ترگمان]ولی من باید اشاره کنم که کارخونه های ما کلی سفارش از دست داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Liaise with parts department on the parts availability for items back order.
[ترجمه گوگل]با بخش قطعات در مورد در دسترس بودن قطعات برای سفارش مجدد اقلام ارتباط برقرار کنید
[ترجمه ترگمان]Liaise با بخش قسمت ها در دسترس بودن قطعات برای اقلام پشتیبان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] سفارش تاخیر شده

انگلیسی به انگلیسی

• ordered merchandise that is not currently in stock but will be supplied in the future

پیشنهاد کاربران

پیش خرید کردن
پیش سفارش دادن
برای کالاهایی هستش که هنوز عرضه نشده اند و تو بازه کوتاهی میان بازار. مثال خوبش گوشی های آیفون
پیش فروش کردن. پیش فروش شده.