back end

جمله های نمونه

1. The door in the back end of the tractor-shed was off this.
[ترجمه گوگل]در قسمت پشتی سوله تراکتورسازی از اینجا خارج بود
[ترجمه ترگمان]در پشت تراکتور، در باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is, nevertheless, possible for the application back end to which CLE-I is connected to override this ordering.
[ترجمه گوگل]با این وجود، ممکن است برنامه کاربردی که CLE-I به آن متصل است، این ترتیب را لغو کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این امکان وجود دارد که این برنامه به کدام طرف باز گردد - من متصل به لغو این سفارش هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The back end of the truck should end up just abutting the door of the bay.
[ترجمه گوگل]انتهای عقب کامیون باید فقط به درب خلیج نزدیک شود
[ترجمه ترگمان]انتهای کامیون باید تا به در نزدیک در خلیج منتهی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is no more than planning the back end of your leave, just as you planned the front end.
[ترجمه گوگل]این چیزی بیش از برنامه ریزی برای پایان مرخصی شما نیست، درست همانطور که برای قسمت جلویی برنامه ریزی کرده اید
[ترجمه ترگمان]این چیزی بیش از برنامه ریزی برای پایان مرخصی شما نیست، درست همان طور که می خواهید پایان را برنامه ریزی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Without him, the tiller man, the back end was snaking from side to side.
[ترجمه گوگل]بدون او، مرد کشنده، انتهای پشتی از این طرف به آن طرف مار می رفت
[ترجمه ترگمان]بی آن که او، سکان قایق، در انتهای دیگر، مارپیچ از یک طرف به طرف دیگر پیچ می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the back end, that is, and as soon as you step on to it, you salute.
[ترجمه گوگل]در انتها، یعنی و به محض اینکه پا به آن گذاشتید، سلام می کنید
[ترجمه ترگمان]در پایان، به محض این که به آن نزدیک شوید، سلام نظامی می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I think I'd like 10 percent of the back end.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم 10 درصد از بک اند را می خواهم
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم ۱۰ درصد انتهای عقبی را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These solutions provide connectivity to back end systems directly using additional code or configuration via their native transports, APIs, and data formats.
[ترجمه گوگل]این راه حل ها به طور مستقیم با استفاده از کد یا پیکربندی اضافی از طریق انتقال بومی، API ها و فرمت های داده، به سیستم های پشتیبان متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]این راه حل ها اتصال به سیستم های نهایی را مستقیما با استفاده از کد اضافی یا پیکربندی از طریق transports native، APIs ها و فرمت های داده فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The back end is written in PHP and uses MySQL to hold a list of articles and their related location and its coordinates.
[ترجمه گوگل]قسمت پشتی به زبان PHP نوشته شده است و از MySQL برای نگهداری لیستی از مقالات و مکان مرتبط با آنها و مختصات آن استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی در PHP نوشته می شود و از MySQL برای نگهداری لیستی از مقالات و موقعیت مربوطه آن ها و مختصات آن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cannot establish connection with back end Servers! Please contact your Broker.
[ترجمه گوگل]نمی توان با سرورهای Back End ارتباط برقرار کرد! لطفا با کارگزار خود تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]نمی توان اتصال با کارگزارهای end را برقرار کرد! لطفا با Broker تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For the example cluster, the storage back end is a single entity, providing shared file system access across the cluster.
[ترجمه گوگل]برای خوشه مثال، انتهای ذخیره سازی یک موجودیت واحد است که دسترسی سیستم فایل مشترک را در سراسر خوشه فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال خوشه، انتهای عقبی انبار یک موجودیت واحد است که دسترسی به سیستم فایل اشتراکی را در سراسر خوشه فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Design, develop and debug back end web and application server.
[ترجمه گوگل]طراحی، توسعه و اشکال زدایی بک اند وب و سرور برنامه
[ترجمه ترگمان]طراحی، توسعه و رفع اشکال وب و سرور برنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The domain expertise for developing back end office systems is not there.
[ترجمه گوگل]تخصص دامنه برای توسعه سیستم‌های آفیس پشتیبان وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تخصص دامنه برای توسعه سیستم های پشتیبان در حال توسعه وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This will hopefully guarantee a back end - another point the book explains.
[ترجمه گوگل]این امیدواریم پایانی را تضمین کند - نکته دیگری که کتاب توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این کتاب به طور امیدوارانه یک نقطه عقب را تضمین می کند - یک نکته دیگر که کتاب توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] خادم . - عقبه - بخشی از یک سیستم کامپیوتری که مستقیما" با کاربر سروکار ندارد. مثلا" یک سیستم پایگاه داده ای جاری بر روی یک کامپیوتر بزرگ عقبه سیستم است . در حالی که ریز کامپیوترهای مورد استفاده به وسیله آنها برای دسترسی به سیستم جلودار سیستم هستند .
[برق و الکترونیک] بخش آخر مرحله ی پایانی تولید به مراحل خاصی از تولید نیمرساناها شامل بسته بندی، سوزاندن آزمایشی، آزمایش محیطی اطلاق می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• computer program that performs background tasks (support program for a computer system, such as a database)

پیشنهاد کاربران

در فناوری ساخت قطعات نیمه هادی : به معنای پسین می باشد. متضاد front - end که به معنای پیشین است
back end ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: مرحلۀ پسین
تعریف: مرحلۀ پایانی یک فرایند
پَسا: "پس" "ا" به معنی سمت عقب
سمت سرور
ستادی
Back end operation: عملیات ستادی
پسا، پسگاه، پشتگاه
پشتگاه
به معنی جایی که کاربر به صورت مستقیم با آن ارتباط ندارد؛ یا به عبارتی پیشگاه ( front end ) با آن تعامل دارد.
توسعه هسته سایت یا بخش سمت سرور
آخر دوره

بپرس