back channel

جمله های نمونه

1. The Tory party used cash and back channels and foreign donations to influence elections and change laws.
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کار از کانال های نقدی و پشتیبان و کمک های مالی خارجی برای تأثیرگذاری بر انتخابات و تغییر قوانین استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار از پول نقد و کانال های باز و کمک های خارجی برای نفوذ بر انتخابات و تغییر قوانین استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was a good and trusted back channel, and he kept his boss well informed.
[ترجمه گوگل]او یک کانال پشتیبان خوب و قابل اعتماد بود و رئیس خود را به خوبی در جریان قرار داد
[ترجمه ترگمان]او یک کانال برگشت خوب و قابل اعتماد بود، و رئیس خود را به خوبی مطلع نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Can open a back channel, or find a shortcut to the future?
[ترجمه گوگل]آیا می‌توانید یک کانال پشتیبان باز کنید یا میانبری برای آینده پیدا کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید یک کانال باز را باز کنید، یا یک میان بر به آینده پیدا کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They negotiated via a back channel.
[ترجمه گوگل]آنها از طریق یک کانال پشتیبان مذاکره کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از طریق یک کانال پشتی مذاکره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The single chip system double pendulum, including forward channel, back channel and communication with computer.
[ترجمه گوگل]سیستم تک تراشه دو آونگ، از جمله کانال جلو، کانال عقب و ارتباط با کامپیوتر
[ترجمه ترگمان]سیستم تک تراشه شامل پاندول معکوس، از جمله کانال جلو، کانال برگشت و ارتباط با کامپیوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The single chip system is constructed which can control the double pendulum, including forward channel, back channel and communication with computer.
[ترجمه گوگل]سیستم تک تراشه ای ساخته شده است که می تواند آونگ دوتایی شامل کانال جلو، کانال پشت و ارتباط با کامپیوتر را کنترل کند
[ترجمه ترگمان]سیستم تک تراشه ساخته شده است که می تواند آونگ دوتایی، از جمله کانال جلو، کانال عقب و ارتباط با کامپیوتر را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Trapped charge buildup during irradiation in buried oxide, which dominantly induces back channel leakage, is investigated.
[ترجمه گوگل]تجمع بار به دام افتاده در طول تابش در اکسید مدفون، که به طور عمده باعث نشت کانال پشتی می شود، بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]تجمع بار گرفتار شده در طول پرتوافکنی در اکسید مدفون که باعث نشت کانال می گردد، مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• secret or indirect means of communication; return link in a two-way data channel, channel which carries data in the direction opposite that of the primary channel (telecommunications)

پیشنهاد کاربران

ارتباط پشت پرده
کانال پشت پرده، کانال ارتباطی غیررسمی
کلام تایید گونه،
واژه های کوتاهی که در تایید و همدردی فرد مقابل به کار می رود.
استفاده از کلماتی که شنونده برای تایید حرف گوینده استفاده می کند و بیشتر خانم ها از این کلمات استفاده می کنند. مانندyeah, really, him, oh
ارتباط پنهان
کلاب هاوس اسم قابلیت ارسال پیام متنی خود را Backchannel گذاشته است که کاربران بتوانند از این قابلیت استفاده کنند.
پسخانه
پارتی بازی
کانال محرمانه، کانال غیر رسمی

بپرس