1. bacillus, bacilli * larva, larvae * criterion, criteria.
[ترجمه گوگل]باسیل، باسیل * لارو، لارو * معیار، معیار
[ترجمه ترگمان]bacillus، لارو، لارو، معیار، معیارها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. After the tubercle bacillus was identified, accurate diagnosis of tuberculosis, of the lungs and of other organs, became possible.
[ترجمه گوگل]پس از شناسایی باسیل سل، تشخیص دقیق سل، ریه ها و سایر اندام ها امکان پذیر شد
[ترجمه ترگمان]پس از شناسایی bacillus tubercle، تشخیص دقیق بیماری سل، ریه ها و سایر اندام ها امکان پذیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. For example, the bacterium Bacillus thuringiensis has the ability to produce crystalline spores which act as natural insecticides.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، باکتری Bacillus thuringiensis توانایی تولید هاگ های کریستالی را دارد که به عنوان حشره کش طبیعی عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، باکتری Bacillus thuringiensis توانایی تولید spores کریستالی را دارد که بعنوان حشره کش طبیعی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Koch identified the tubercle bacillus only in 188
[ترجمه گوگل]کخ باسیل سل را تنها در سال 188 شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]کخ تنها در ۱۸۸ شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. So the tubercle bacillus is a particularly difficult target for chemical attack.
[ترجمه گوگل]بنابراین باسیل سل هدف بسیار دشواری برای حمله شیمیایی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین the tubercle یک هدف دشوار برای حمله شیمیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Further types of bacteria that were found include Bacillus, Serratia marcesens and Enterobacter aerogenes.
[ترجمه گوگل]انواع دیگری از باکتریهایی که یافت شدند عبارتند از: باسیلوس، سراتیا مارسسنس و انتروباکتر آئروژنز
[ترجمه ترگمان]انواع بیشتری از باکتری ها که یافت می شوند عبارتند از: Bacillus، serratia marcesens و Enterobacter aerogenes
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Anthrax: Infectious disease of warm-blooded animals, caused by Bacillus anthracis, a bacterium that, in spore form, can retain its virulence in contaminated soil or other material for many years.
[ترجمه گوگل]سیاه زخم: بیماری عفونی حیوانات خونگرم که توسط باسیلوس آنتراسیس ایجاد می شود، باکتری که به شکل هاگ می تواند تا سال ها در خاک آلوده یا مواد دیگر قدرت بیماری زایی خود را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]سیاه زخم: بیماری عفونی حیوانات خون گرم، که توسط Bacillus anthracis ایجاد شده است، باکتری ای است که به شکل spore می تواند virulence خود را در خاک آلوده و یا مواد دیگر را به مدت چندین سال حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The tubercular womb intimitis is because the bacillus tuberculosis infects causes, many following sends in the oviduct tuberculosis.
[ترجمه گوگل]اینتیتیتیس رحم به این دلیل است که باسیل سل باعث ایجاد سل در مجرای تخمدان می شود
[ترجمه ترگمان]The womb سل به این دلیل است که باسیل سل بیماری را آلوده می کند، بسیاری از آن ها در پی سل oviduct بیماری مبتلا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Antibacterial activity of MPL against Escherichia coli, Bacillus subtilis and typhi was 3 8 %, 4 3 % and 6 2 %.
[ترجمه گوگل]فعالیت ضد باکتریایی MPL علیه اشریشیا کلی، باسیلوس سوبتلیس و تیفی 3 8 درصد، 4 3 درصد و 6 2 درصد بود
[ترجمه ترگمان]فعالیت Antibacterial MPL در برابر Escherichia coli، Bacillus subtilis و typhi ۳ %، ۴ ۳ % و ۶ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Bacillus anthracis. The disease can be transmitted to human beings through contact with contaminated animal substances, such as hair, feces, or hides, and is characterized by ulcerative skin lesions.
[ترجمه گوگل]آنتراسیس باسیلوس این بیماری می تواند از طریق تماس با مواد حیوانی آلوده مانند مو، مدفوع یا پوست به انسان منتقل شود و با ضایعات اولسراتیو پوستی مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]Bacillus anthracis این بیماری را می توان از طریق تماس با مواد آلوده به حیوانات، مانند مو، مدفوع یا پوست منتقل کرد و با آسیب های پوستی ulcerative مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A kind of bacillus has shown significant ability to decompose apatite.
[ترجمه گوگل]نوعی باسیل توانایی قابل توجهی در تجزیه آپاتیت از خود نشان داده است
[ترجمه ترگمان]یک نوع of توانایی قابل توجهی برای تجزیه آپاتیت نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. D-ribose fermentation by Bacillus subtilis C 1 - B 941 a transketolase mutant, was carrieda pilot plant scale.
[ترجمه گوگل]تخمیر D-ریبوز توسط Bacillus subtilis C 1 - B 941 یک جهش یافته ترانسکتولاز، در مقیاس آزمایشی گیاهی انجام شد
[ترجمه ترگمان]دی D- ribose توسط Bacillus subtilis C ۱ - B ۹۴۱ یک جهش transketolase بود، یک مقیاس گیاهی آزمایشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some studies indicated that useful Bacillus cereus had good effects in plants' growth and could control plant diseases and pests.
[ترجمه گوگل]برخی از مطالعات نشان داد که باسیلوس سرئوس مفید اثرات خوبی در رشد گیاهان داشته و می تواند بیماری ها و آفات گیاهی را کنترل کند
[ترجمه ترگمان]برخی مطالعات نشان دادند که cereus مفید Bacillus اثرات خوبی در رشد گیاهان داشته است و می تواند بیماری ها و آفات گیاهی را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. On laboratory, five Bacillus have been developed into vaccine liquid products. Soaked with vaccine liquid, the seeds of perennial ryegrass have been planted in sterilized soil.
[ترجمه گوگل]در آزمایشگاه، پنج باسیلوس برای محصولات مایع واکسن ساخته شده است دانه های چچم چند ساله که با مایع واکسن خیس شده اند در خاک استریل شده کاشته شده اند
[ترجمه ترگمان]در آزمایشگاه، ۵ Bacillus به محصولات مایع واکسن زده شده است با استفاده از مایع واکسن، دانه های ryegrass جاودانه در خاک استریل کار گذاشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Yersin was one of the workers who isolated the bacillus in 189
[ترجمه گوگل]یرسین یکی از کارگرانی بود که در سال 189 باسیل را جدا کرد
[ترجمه ترگمان]Yersin یکی از کارگرانی بود که the را در سال ۱۸۹ جدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید