bacillary


میله سان، میله شکل (رجوع شود به: bacilliform)، دارای ساختمان میله میله یا میله مانند، عصا مانند، عصایی شکل، بشکل میله های کوچک، میله میله

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: bacillar (adj.)
(1) تعریف: rod-shaped.

(2) تعریف: of, like, or characterized by bacilli.

جمله های نمونه

1. Quinolones is main drug to treat bacillary dysentery.
[ترجمه گوگل]کینولون ها داروی اصلی برای درمان اسهال خونی باسیلی است
[ترجمه ترگمان]Quinolones، داروی اصلی درمان اسهال خونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Results 38 cases with intussusception were misdiagnosed as bacillary dysentery, diarrhea disease, acute hemorrhagic necrotizing enteritis, enterospasm and so on.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: 38 مورد مبتلا به انواژیناسیون به‌عنوان اسهال خونی باسیلاری، اسهال، انتریت نکروزان هموراژیک حاد، انترواسپاسم و غیره به اشتباه تشخیص داده شدند
[ترجمه ترگمان]نتایج ۳۸ مورد با intussusception به عنوان اسهال خونی، اسهال خونی، بیماری اسهال حاد، خون آور حاد، enterospasm و غیره تشخیص داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bacillary dysentery and intestinal amebiasis were the most common diseases in the misdiagnosed cases (54 3%).
[ترجمه گوگل]اسهال خونی باسیلی و آمیبیاز روده شایع ترین بیماری در مواردی بود که به اشتباه تشخیص داده شده بود (3/54%)
[ترجمه ترگمان]اسهال خونی و amebiasis روده ای رایج ترین بیماری در موارد تشخیصی بود (۵۴ %)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. AOFA of bacillary dysentery is specific to the bacteria in forming fluorescent clumps, which could not be rendered by tests carried out with nonagglutining vibrio and enteric bacteria of 12 species.
[ترجمه گوگل]AOFA اسهال خونی باسیلی مخصوص باکتری در تشکیل توده های فلورسنت است که با آزمایش های انجام شده با ویبریو غیر آگلوتینینگ و باکتری های روده ای 12 گونه قابل ارائه نیست
[ترجمه ترگمان]AOFA اسهال خونی به باکتری در تشکیل clumps فلورسنت خاص مربوط است که نمی توان آن ها را با آزمایش ها انجام شده با nonagglutining vibrio و enteric bacteria از ۱۲ گونه انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Familiar with the etiology, infection passage and pathogenesis of tuberculosis, typhoid fever, bacillary dysentery and amoebiasis.
[ترجمه گوگل]آشنایی با علت، مسیر عفونت و پاتوژنز سل، تب حصبه، اسهال خونی باسیلی و آمیبیاز
[ترجمه ترگمان]با the، دهلیز و pathogenesis سل، تب حصبه، اسهال خونی، اسهال خونی و اسهال خونی آشنایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is used tablet and injection etc, and curing cancer, leucopenia disease, chronic tracheitis of bronchus asthma and panting mould, bacillary dysentery and enteritis etc.
[ترجمه گوگل]از قرص و تزریق و غیره استفاده می شود و برای درمان سرطان، بیماری لکوپنی، نای مزمن آسم برونش و کپک نفس کشیدن، اسهال خونی باسیلی و آنتریت و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا به عنوان قرص و تزریق و غیره به کار می رود و درمان سرطان، بیماری leucopenia، tracheitis مزمن آسم bronchus و کپک زدن به نفس، اسهال خونی و enteritis را مورد استفاده قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. METHODS: To collect the stool of suspectable cases of clinical bacillary dysentery and to carry out bacterial culture and drug sensitive test.
[ترجمه گوگل]روش ها: جمع آوری مدفوع موارد مشکوک اسهال خونی باسیلی بالینی و انجام کشت باکتریایی و آزمایش حساس به دارو
[ترجمه ترگمان]روش ها: جمع آوری stool موارد ابتلا به اسهال خونی بالینی و انتقال فرهنگ باکتری و آزمایش حساس به مواد مخدر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. OBJECTIVE To discuss the epidemical character and the cause of an outbreak of water-born bacillary dysentery.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد ویژگی اپیدمی و علت شیوع اسهال خونی باسیلی ناشی از آب
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بحث درباره شخصیت epidemical و علت شیوع اسهال خونی در آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To study the effective surgical way for serious relapse multidrug resistant bacillary cavitary pulmonary tuberculosis.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش جراحی موثر برای عود جدی سل ریوی حفره ای مقاوم به چند دارو
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش موثر جراحی برای بازگشت جدی به سل ریوی مقاوم در برابر دارو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most common B. henselae-associated diseases are cat-scratch disease and bacillary angiomatosis .
[ترجمه گوگل]شایع ترین بیماری های مرتبط با B henselae بیماری گربه خراش و آنژیوماتوز باسیلی است
[ترجمه ترگمان]معمول ترین B بیماری های henselae - مرتبط با بیماری cat و bacillary angiomatosis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective : To study the recent state in the treatment of bacillary dysentery tolerant of drugs.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه وضعیت اخیر در درمان اسهال خونی باسیلی نسبت به داروها
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه وضعیت اخیر در درمان اسهال خونی اسهال خونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Patient: Yes. I ? ? ve had blood and stool examinations . The doctor said I had chronic bacillary dysentery.
[ترجمه گوگل]بیمار: بله من ؟ ? معاینه خون و مدفوع انجام دادم دکتر گفت اسهال خونی مزمن باسیلی دارم
[ترجمه ترگمان] آره من؟ امتحانات و stool داشتیم دکتر گفت من اسهال خوبی داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Therefore, thinks the meter to retain the sausage treatment chronic bacillary dysentery curative effect affirmation.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فکر می کند متر برای حفظ سوسیس درمان اسهال خونی مزمن باسیلی اثر درمانی تایید است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، فکر می کند که کنتور دارای یک تایید اثر درمانی bacillary مزمن the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shaped like a rod; of a bacillus, resembling a bacillus (type of bacteria)

پیشنهاد کاربران

bacillary ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: میلیزه‏ای
تعریف: مربوط به میلیزه

بپرس